اسماعیل کرمی؛ علی حسنی؛ محمد رضا دهخدا؛ پژمان معتمدی
چکیده
هدف: ناتریورتیک پپتید دهلیزی از قلب ترشح میشود و میتواند تأثیرات متفاوتی بر دستگاههای مختلف بدن بگذارد. از جمله مهمترین تأثیرات این هورمون تأثیر بر سازوکارهای تنظیمی فشار خون است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت ورزشی مقاومتی با محدودیت جریان خون بر ناتریورتیک پپتید دهلیزی و متعاقب آن فشار خون است.روشها: این پژوهش نیمهتجربی ...
بیشتر
هدف: ناتریورتیک پپتید دهلیزی از قلب ترشح میشود و میتواند تأثیرات متفاوتی بر دستگاههای مختلف بدن بگذارد. از جمله مهمترین تأثیرات این هورمون تأثیر بر سازوکارهای تنظیمی فشار خون است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت ورزشی مقاومتی با محدودیت جریان خون بر ناتریورتیک پپتید دهلیزی و متعاقب آن فشار خون است.روشها: این پژوهش نیمهتجربی با طرح گروهی متقاطع با اندازهگیری مکرر با هدف تعیین اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی با شدت بالا و پایین، با و بدون محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی ناتریورتیک پپتید دهلیزی و فشار خون مردان تمرینکرده انجام گرفت.بدینمنظور از میان جامعة در دسترس 8 مرد تمرینکرده با دامنۀ سنی 75/1±25 سال و درصد چربی 7/7±4/15 بهصورت تصادفی انتخاب شدند. این افراد با فاصلة 48 ساعت پروتکلهای مختلف شامل فعالیت مقاومتی با شدت بالا (75 درصد یک تکرار بیشینه) با و بدون محدودیت جریان خون و همین فعالیت را با شدت پایین (30 درصد یک تکرار بیشینه) با و بدون محدودیت جریان خون انجام دادند. سطوح سرمی ناتریورتیک پپتید دهلیزی با استفاده از روش الایزا بررسی شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیهوتحلیل شد.نتایج: سطوح ناتریورتیک پپتید دهلیزی سرمی در اثر اعمال فعالیتهای مقاومتی با شدت بالا و پایین، با و بدون محدودیت جریان خون تفاوت معناداری با هم ندارد (05/0≥p) همچنین تغییر معناداری در فشار خون مشاهده نشد.نتیجهگیری: بهنظر میرسد اثر فعالیتهای مقاومتی با شدت بالا و پایین، با و بدون محدودیت جریان خون، بر سازوکارهای تنظیمی فشار خون از طریق ترشح ناتریورتیک پپتید دهلیزی در مردان تمرینکرده تفاوتی با هم ندارد.
حمید رجبی؛ محمدرضا افخمی اردکانی؛ پژمان معتمدی؛ ندا خالدی
چکیده
مقدمه: هر چند انجام فعالیت ورزشی یکی از راهکارهای کمک درمانی در کاهش سختی شریانی در بیماران دیابتی است اما، سازوکار آن معلوم نیست. هدف از این پژوهش تعیین اثر فعالیت هوازی بر محور کلوتو- عامل رشدی فیبروبلاست 23 (FGF23) و کلسیمی شدن شریان در زنان یائسه دیابتی نوع ۲ بود.روشها: 24 نفر زن یائسه دیابتی نوع-۲ از انجمن دیابت شهر شاهرود به صورت ...
بیشتر
مقدمه: هر چند انجام فعالیت ورزشی یکی از راهکارهای کمک درمانی در کاهش سختی شریانی در بیماران دیابتی است اما، سازوکار آن معلوم نیست. هدف از این پژوهش تعیین اثر فعالیت هوازی بر محور کلوتو- عامل رشدی فیبروبلاست 23 (FGF23) و کلسیمی شدن شریان در زنان یائسه دیابتی نوع ۲ بود.روشها: 24 نفر زن یائسه دیابتی نوع-۲ از انجمن دیابت شهر شاهرود به صورت تصادفی به دو گروه: ۱) تمرین ]۱۲ نفر[ با میانگین سنی ۶±۵۱ سال و توده بدن ۵ ± ۹/۳۱ kg/m2 و ۲) کنترل ]۱۲ نفر[ با میانگین سنی ۵±۵۲ سال و توده بدن ۸/۳ ± ۲/۲۹ kg/m2 تقسیم شدند. تمرینات هوازی شامل ۳ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته و هر جلسه ۴۵ الی ۶۰ دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت ۷۰-۴۵ درصد ضربان قلب ذخیره بود. نمونه خون، قبل و پس از دوره تمرین در حالت ناشتا گرفته شد و برای اندازهگیری کلوتو و FGF23 از روش الایزا استفاده شد. همچنین آزمون سختی شریانها و فشارخون با استفاده از سیستم VaSera-VS-2000 انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی وابسته و مستقل (۰۵/۰>P) آنالیز شدند.یافتهها: تغییر معنیداری در فسفر، FGF23، حاصلضرب کلسیم در فسفر، فشارخون دیاستول و حداکثر اکسیژن مصرفی در طی دوره تحقیق مشاهده نشد (۰۵/۰<P). اما، کلسیم در گروه تمرین نسبت به پیشآزمون بهطور معنیداری کاهش یافت (۰۵/۰>P). همچنین فشارخون سیستولیک، نسبت کلوتو به FGF23 و سختی شریانی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش و کلوتو بهطور معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰>P).نتیجهگیری: تمرینات هوازی میتواند باعث کاهش سختی عروقی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع ۲ شود، که بوسیله فاکتورهای مرتبط با کلوتو، نسبت کلوتو به FGF23 و فشارخون تحقق مییابد. با این حال، با توجه به تحقیقات بسیار کم در این زمینه، نیاز است این یافتهها در تحقیقات آتی بررسی و تائید گردند.
میثم چاله چاله؛ پژمان معتمدی؛ یاسمینا نجف نیا؛ ابراهیم برارپور؛ مهدی مهدی اسماعیل نژاد دلاور
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1391
چکیده
هدف: کراتین و گلوتامین از جمله مکملهایی هستند که بر سوخت و ساز پروتئین نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو روش مکملگیری کراتین و کراتین-گلوتامین بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی کشتیگیران نخبه بود. روششناسی: بدین منظور 36 کشتیگیر استان مازندران به صورت داوطلب انتخاب و به سه گروه همگن 12 نفره مصرفکننده کراتین ...
بیشتر
هدف: کراتین و گلوتامین از جمله مکملهایی هستند که بر سوخت و ساز پروتئین نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو روش مکملگیری کراتین و کراتین-گلوتامین بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی کشتیگیران نخبه بود. روششناسی: بدین منظور 36 کشتیگیر استان مازندران به صورت داوطلب انتخاب و به سه گروه همگن 12 نفره مصرفکننده کراتین (تجربی 1)، مصرفکننده کراتین-گلوتامین (تجربی 2) و دارونما (کنترل) تقسیم شدند. و در یک طرح پیشآزمون- پسآزمون، ویژگیهای آنتروپومتریکی (وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن) و فیزیولوژیکی (قدرت بیشینه، اوج و میانگین توان و کل کار انجام شده) مورد بررسی قرار گرفت. از آزمونهای کلوموگروف–اسمیرنوف و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0p< به ترتیب برای بررسی نرمالیته توزیع نمونهها و مقایسه اختلاف میانگین بینگروهی استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد بین اثر مکملگیری در گروه کراتین و کراتین-گلوتامین با گروه کنترل در متغیر قدرت بیشینه تفاوت معنیداری وجود داشت (04/0 p=) ولی بین دو گروه کراتین و کراتین-گلوتامین تفاوت معنیداری مشاهده نشد(60/0 p=). همچنین در سایر متغیرها نیز بین آزمودنیهای سه گروه تفاوت معنیداری وجود ندشت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به عدم تاثیر مصرف مکملهای کراتین و کراتین-گلوتامین بر شاخصهای عملکردی (اوج توان، میانگین توان و کل کار انجام شده) و ساختاری (وزن، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن) کشتیگیران، با توجه به اثرات احتمالی سوء مصرف این مکملها و مصرف بیرویه و غیر اصولی آنها توسط ورزشکاران توصیه میشود در مصرف آنها احتیاط لازم بعمل آید.