روح الله نیکویی؛ محسن حسن لی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1392
چکیده
هدف تحقیق: هدف از مطالعه حاضر پیش بینی ظرفیتهای هوازی و بی هوازی ورزشکاران نخبه با استفاده از تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بود. روش شناسی: 8 دوچرخه سوار استقامتی و 6 دوچرخه سوار سرعتی نخبه به ترتیب با میانگین سن 29/3±5/22و 33/2±33/21، BMI 97/1±21/24 و 18/1±49/22 در دو جلسه مجزا با فاصله زمانی یک هفته یک آزمون فزاینده استاندارد و یک ...
بیشتر
هدف تحقیق: هدف از مطالعه حاضر پیش بینی ظرفیتهای هوازی و بی هوازی ورزشکاران نخبه با استفاده از تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بود. روش شناسی: 8 دوچرخه سوار استقامتی و 6 دوچرخه سوار سرعتی نخبه به ترتیب با میانگین سن 29/3±5/22و 33/2±33/21، BMI 97/1±21/24 و 18/1±49/22 در دو جلسه مجزا با فاصله زمانی یک هفته یک آزمون فزاینده استاندارد و یک آزمون فرابیشینه یکنواخت را روی دوچرخه کارسنج تا سر حد واماندگی انجام دادند. در خلال آزمون فزاینده گازهای تنفسی به طور مداوم و نمونه خونی هر سه دقیقه یک بار جهت اندازه گیری لاکتات جمع آوری شد. آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی به ترتیب به عنوان افزایش ناگهانی در نمودار لاکتات – بار کار و معادل تهویه ای دی اکسید کربن تعریف و تعیین شدند. مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا به عنوان فاصله بین آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی تعیین گردید. همبستگی بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تعیین و معنی دار بودن تفاوت بین متغیرها با آزمون T- student مشخص گردید. سطح معنی داری برابر با 05/0 انتخاب شد. نتایج: تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ در گروه سرعتی به طور معنی دار نسبت به گروه استقامتی بالاتر بود (05/0 >P ). همبستگی معنی دار بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ و میزان کسر اکسیژن ( 05/0 >P ) و VO2max (05/0 >P ) بدست آمد. بحث و نتیجه گیری: به طور خلاصه نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بین ورزشکاران استقامتی و سرعتی متفاوت میباشد. همچنین همبستگی معنی دار یافت شده بین تغییرات لاکتات در این مرحله با شاخصهای هوازی و بی هوازی مؤید این نکته است که میتوان از این شاخص در جهت پیش بینی ظرفیتهای هوازی و بی هوازی استفاده نمود.
روح الله نیکویی؛ مجید نظری؛ حمید معرفرتی
دوره 6، شماره 2 ، اردیبهشت 1392
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین ظرفیت بی هوازی با استفاده از کینتیک لاکتات خون در خلال فعالیت فرابیشینه یکنواخت بود. روش تحقیق: 15 آزمودنی مرد فعال با میانگین سن 64/3±22 سال و وزن 74/ 5±74 کیلوگرم در سه جلسه مجزا یک آزمون فزاینده استاندارد جهت تعیین Pmax، یک آزمون فرابیشینه یکنواخت با Pmax110% و آزمون وینگیت را به عنوان آزمون مرجع انجام دادند. در خلال ...
بیشتر
هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین ظرفیت بی هوازی با استفاده از کینتیک لاکتات خون در خلال فعالیت فرابیشینه یکنواخت بود. روش تحقیق: 15 آزمودنی مرد فعال با میانگین سن 64/3±22 سال و وزن 74/ 5±74 کیلوگرم در سه جلسه مجزا یک آزمون فزاینده استاندارد جهت تعیین Pmax، یک آزمون فرابیشینه یکنواخت با Pmax110% و آزمون وینگیت را به عنوان آزمون مرجع انجام دادند. در خلال انجام آزمون هر دقیقه یک بار، بلافاصله بعد از تمرین و در دقایق 3، 6 و 9 مرحله ی ریکاوری لاکتات خون اندازه گیری شد. تغییرات لاکتات (ΔLa)، دامنه ی زمانی تغییرات لاکتات (ΔTLa) و حداکثر لاکتات تحمل شده(Lamax)، یکبار در حین تمرین و بار دیگر در مجموع دوره ی تمرین و ریکاوری، بوسیله نرم افزار Microcal Origin از نمودار غلظت لاکتات – زمان استخراج گردید. جهت تعیین توانایی پیش بینی از آنالیز رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج: بین Lamax ( 05/0 P < , 62/. = r)، ΔLa (1/0 P < , 79/. = r) و ΔTLa ( 01/0 P < , 67/. = r) در حین تمرین و Lamax ( 01/0 P < , 7/. = r) و ΔLa مجموع دوره ی فعالیت و ریکاوری ( 01/0 P < , 61/. = r) با ظرفیت بی هوازی ارتباط معنادار بدست آمد. امکان پیش بینی ظرفیت بی هوازی با استفاده از شاخصهای کینتیک لاکتات در حین فعالیت فرابیشینه (01/0 > P , 71/0 = r2 ). وجود داشت. امکان پیش بینی در مجموع فعالیت فرابیشینه و دوره ی ریکاوری بعد آن وجود نداشت. بحث و نتیجه گیری: بطور خلاصه نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مولفههای کینتیک لاکتات در حین فعالیت فرابیشینه می تواند ظرفیت بی هوازی را پیش بینی کنند.