حسین زهرایی؛ مهدی مقرنسی؛ محمداسماعیل افضل پور؛ حامد فنایی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین شنای تداومی و تناوبی شدید بر مقادیر کمرین بافت چربی احشایی و کبد و مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به سندروم متابولیک است. روشها: پس از القای موشها به سندروم متابولیک، بهمنظور اجرای برنامه، موشها (32n=) بهطور تصادفی به چهار گروه (8n=) کنترل استاندارد یا سالم، کنترل سندروم متابولیک، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین شنای تداومی و تناوبی شدید بر مقادیر کمرین بافت چربی احشایی و کبد و مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به سندروم متابولیک است. روشها: پس از القای موشها به سندروم متابولیک، بهمنظور اجرای برنامه، موشها (32n=) بهطور تصادفی به چهار گروه (8n=) کنترل استاندارد یا سالم، کنترل سندروم متابولیک، شنای تداومی و شنای تناوبی شدید (مبتلا به سندروم متابولیک) تقسیم شدند. برنامههای شنای تداومی و تناوبی شدید بهترتیب با 65 درصد و تقریباً معادل 100 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه اجرا شد. اندازهگیری متغیرهای خونی و بافتی (چربی احشایی و کبد) با روش الایزا و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام گرفت.نتایج: شنای تداومی و تناوبی شدید سبب کاهش معنادار سطح سرمی گلوکز (001/0P=) شد، ولی تغییر معناداری در مقاومت به انسولین (77/0P=) و کمرین بافت کبد (228/0P=) ایجاد نشد. تنها شنای تناوبی شدید سبب کاهش معنادار کمرین بافت چربی احشایی (0001/0P=) و وزن موشها (029/0P=) شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، تمرینات شنای تداومی و تناوبی شدید میتواند بهعنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین و سندروم متابولیک مورد توجه قرار گیرد، اما اجرای آن بهصورت تناوبی شدید، اثربخشتر خواهد بود. نتیجهگیری قطعی به پژوهشهای بیشتری نیاز دارد.
محمد اسماعیل افضل پور؛ هادی سریر؛ زوفا زنجیریان؛ محسن محمدنیا احمدی؛ الهام قاسمی
چکیده
هدف: سیرتوئین -3 (SIRT3) یک استیلزدای میتوکندریایی است که از طریق استیلاسیون پروتئین اگزو گوانین گلیکوسیلاز-1 (OGG1)، سبب ترمیم آسیب های DNA میتوکندریایی و جلوگیری از آپوپتوزیس سلولی می گردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف رزوراترول، بر سطوح SIRT3 وOGG1 بافـت کبد موش های صحرایی نر ویستار بود.
روشها: ...
بیشتر
هدف: سیرتوئین -3 (SIRT3) یک استیلزدای میتوکندریایی است که از طریق استیلاسیون پروتئین اگزو گوانین گلیکوسیلاز-1 (OGG1)، سبب ترمیم آسیب های DNA میتوکندریایی و جلوگیری از آپوپتوزیس سلولی می گردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف رزوراترول، بر سطوح SIRT3 وOGG1 بافـت کبد موش های صحرایی نر ویستار بود.
روشها: در این پژوهش 48 موش صحرایی بطور تصادفی به شش گروه هشت تایی شامل گروه های کنترل، مکمل، تمرین تداومی، تمرین تداومی + مکمل، تمرین تناوبی، و گروه تمرین تناوبی + مکمل تقسیم شدند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت شش هفته، شش روز در هفته، به ترتیب با سرعت 27 و 54 متر در دقیقه بر روی نوارگردان مخصوص موش ها اجرا گردید. گروههای دریافت کننده رزوراترول روزانه50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مکمل به صورت گاواژ دریافت نمودند. پس از مداخله، حیوانات بی هوش و نمونه کبدی آن ها جهت تجزیه و تحلیل و انجام آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد استفاده قرار گردید.
نتایج : پس از شش هفته سطوح OGGI کبدی گروه های تمرین تداومی (0001/0=p) و تمرین تداومی + مکمل (0001/0=p) نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار بیشتر بود. همچنین سطوح SIRT3 کبدی گروه های مکمل (01/0 =p)، تمرین تناوبی (04/0 =p)، تمرین تناوبی + مکمل (04/0 =p)، تمرین تداومی (001/0=p)، و تمرین تداومی + مکمل (001/0=p) نسبت به گروه کنترل پس از 6 هفته به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: در مقایسه با تمرین تناوبی شدید، اجرای تمرینـات تدوامی به همراه مصرف رزوراترول می تواند بهبودی بیشتری در عوامل موثر بر بقای سلولی و طول عمر، مانند: SIRT3 و OGG1 ایجاد کند.
محمداسماعیل افضلپور؛ طوبی عنایتی زاده؛ سعید ایل بیگی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
مقدمه: هر چند تمرینات پلایومتریک ماهیتا آسیبرسان هستند، اما به دلیل اهمیتی که دارند میتوان از روشهایی مانند حرکات کششی برای کاهش خطر آسیبهای بالقوه آن استفاده کرد. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه تاثیر کشش-های ایستا، پویا و ترکیبی بر لاکتات خون و کوفتگی عضلانی تاخیری به ترتیب، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از اجرای یک جلسه تمرین ...
بیشتر
مقدمه: هر چند تمرینات پلایومتریک ماهیتا آسیبرسان هستند، اما به دلیل اهمیتی که دارند میتوان از روشهایی مانند حرکات کششی برای کاهش خطر آسیبهای بالقوه آن استفاده کرد. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه تاثیر کشش-های ایستا، پویا و ترکیبی بر لاکتات خون و کوفتگی عضلانی تاخیری به ترتیب، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از اجرای یک جلسه تمرین حاد پلایومتریک است. روش شناسی: 46 پسر تمریننکرده با میانگین سنی 1.05±16.62 سال، قد 5.64±169.89 سانتیمتر، وزن 5.04±56.73 کیلوگرم، و نمایهی تودهی بدنی 1.64±19.72 کیلوگرم بر مترمربع؛ بهطور تصادفی در یکی از گروههای کشش ایستا، پویا ، ترکیبی و بدونکشش قرار گرفتند. پس از اجرای 1±7 دقیقه حرکات کششی توسط گروههای کشش، پروتکل تمرین پلایومتریک توسط همهی گروهها بهطور مشابه اجرا شد. لاکتات خون قبل و بلافاصله پس از تمرین؛ و کوفتگی عضلانی قبل از تمرین، 24 و 48 ساعت پس از تمرین با استفاده از پرسشنامه 10 امتیازی رابینسون سنجیده شدند. آزمونهای t وابسته، تحلیل واریانس(ANOVA) و توکی در سطح معناداری 0.05> p، جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. هرچند غلظت لاکتات خون در هر چهار گروه پس از تمرین، افزایش معنیداری را نشان داد، اما این افزایش در گروه کشش پویا بهطور معنیداری در مقایسه با گروه بدون کشش، پایینتر بود (2./.P=). کوفتگی عضلانی تاخیری 24 و 48 ساعت پس از تمرین نسبت به قبل از آن، افزایش معنیداری یافت. تفاوتی در کوفتگی عضلانی آزمودنیهای چهار گروه، 24 ساعت پس از تمرین مشاهده نشد، اما 48 ساعت پس از تمرین این شاخص در گروه کشش پویا بطور معنیداری پایینتر بود (1./.P=).نتیجه گیری: بهطور کلی، در مقایسه با کشش ایستا و ترکیبی، استفاده از کشش پویا قبل از تمرین پلایومتریک با تولید لاکتات خون و کوفتگی عضلانی کمتری همراه خواهد بود.