بیوشیمی و متابولیسم
مهری قلی پور؛ نجمه رضائیان؛ محمد کریمی؛ صادق چراغ بیرجندی
چکیده
زمینه و هدف: اسیدهای صفراوی به عنوان پیامرسانهای متابولیکی کلیدی در جریان بازسازی کبد و محصول نهایی کاتابولیسم کلسترول شناخته میشوند که برای جذب مواد مغذی در روده مهم هستند. مطالعات اخیر اسیدهای صفراوی را به عنوان مولکول های پیامرسان با کارکردهای متنوع توصیف می کنند که دارای گیرنده های گسترده ای در بدن می باشند. به واسطه این ...
بیشتر
زمینه و هدف: اسیدهای صفراوی به عنوان پیامرسانهای متابولیکی کلیدی در جریان بازسازی کبد و محصول نهایی کاتابولیسم کلسترول شناخته میشوند که برای جذب مواد مغذی در روده مهم هستند. مطالعات اخیر اسیدهای صفراوی را به عنوان مولکول های پیامرسان با کارکردهای متنوع توصیف می کنند که دارای گیرنده های گسترده ای در بدن می باشند. به واسطه این گیرنده ها، اسیدهای صفراوی می توانند میزان سنتز خود، لیپید، گلوکز و سوخت و ساز انرژی را تعدیل نمایند. مسیر پیامرسانی FXR-FGFR4-KLB و نقش آن در تنظیم بیوسنتز اسیدهای صفراوی یکی از موضوعات جدید در سوخت و ساز کلسترول به ویژه در بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) است. این تحقیق با هدف مطالعه اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر اسید صفراوی (BA) کبدی، پروتئین بتا کلوتو (KLB) و بیان نسبی گیرنده ایکس فارنزوئید (FXR)، عامل رشد فیبروبلاست 15 (FGF15) و گیرنده 4 عامل رشد فیبروبلاست (FGFR4) در موش های نر مبتلا به NAFLD انجام گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد 16 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن شش هفته و وزن تقریبی 120-160 گرم، به منظور القای شرایط NAFLD، در یک دوره شش هفته ای رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند و در ادامه به طور تصادفی در دو گروه مساوی (8 سر در هر گروه) شامل گروه های؛ کنترل (C) و تمرین مقاومتی (R) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی گروه R شامل بالارفتن از نردبان یک متر با شبکه 2 سانتی متری و شیب 85 درجه همراه با بستن سیلندرهای حاوی وزنه به دم موش ها، با 50 تا 75 درصد وزن بدن و در یک دوره هشت هفته ای با تواتر پنج روز در هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمودنی ها قربانی شده و نمونه گیری بافت کبد برای ارزیابی متغیرهای تحقیق انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0≥p انجام شد. نتایج: به دنبال هشت هفته تمرینات مقاومتی، مقادیر کبدی BA در گروه R نسبت به گروه C به طور معنادار کاهش یافت (0001/0=p). همچنین مقادیر پروتئین KLB (0001/0=p) و بیان نسبی FXR (0001/0=p)، FGF15 (0001/0=p)، FGFR4 (0001/0=p) در گروه R نسبت به گروه C به طور معنادار بیشتر بود. نتیجه گیری: کبد چرب غیرالکلی با کاهش بیان ژن هایی از قبیل FXR، FGF15 و FGFR4 و نیز کاهش پروتئین کلوتو همراه است که نتیجه آن اختلال در وضعیت کلسترول و به دنبال آن آسیب های سلولی در کبد است. مداخله فعالیت ورزشی می تواند مسیر پیامرسانی FXR-FGFR4-KLB و نقش آن در تنظیم بیوسنتز اسیدهای صفراوی را تحت تأثیر مثبت قرار داده و به بهبود وضعیت سوخت و ساز کلسترول در بدن کمک نماید. به نظر می رسد تمرینات مقاومتی اثرات سودمندی در بهبود این مسیر پیامرسانی داشته باشند.
نائمه دشتی؛ نجمه رضائیان؛ مریم کریمی؛ نگار کورش فرد
چکیده
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 ...
بیشتر
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 زن دارای اضافه وزن و چاق بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (میانگین سنی 14/5±4/32 سال و شاخص تودۀ بدنی 12/18±6/33 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (میانگین سنی 33/45±2/35 سال و شاخص تودۀ بدنی 65/58±1/31 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه تجربی در 8 هفته تمرین تناوبی شدید (یک دقیقه تناوب دویدن با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه با 1 دقیقه تناوب استراحت دویدن با شدت 50-60 درصد ضربان قلب بیشینه،20 دقیقه در هر جلسه، 3 بار هفته) شرکت کردند. اندازهگیری شاخصهای خونی و ترکیب بدنی مورد بررسی پیش و پس از اجرای مداخلة تمرین انجام گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها به کمک آزمون کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معناداری آماری ۰۵/۰>P انجام گرفت.نتایج: بنابر نتایج آزمون تی زوجی اجرای تمرینات تناوبی شدید موجب کاهش معنادار سطوح سرمی استئوپونتین (0/0001=P)، وزن (0/0001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P)، در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون شد. با این همه، نتایج آزمون کوواریانس نشان داد تنها تغییرات انسولین (0/039=P)، وزن (0/001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/005=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P) بین گروه تمرین و کنترل تفاوتی معنادار داشت. ضمن اینکه، همبستگی معناداری مثبت بین تغییرات سطوح استئوپونتین و تغییرات شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (044/0=P) مشاهده شد.نتیجهگیری: تمرینات تناوبی شدید سبب کاهش سطوح سرمی استئوپونتین و بهبود ترکیب بدنی و شرایط متابولیکی شد، بنابراین بهعنوان یک راهکار درمانی مؤثر در زنان جوان چاق و دارای اضافه وزن توصیه میشود.
رحمن سوری؛ محمدرضا اسد؛ زهره براهوئی جمار؛ نجمه رضائیان
چکیده
هدف: آدیپولین، آدیپوکاین نوظهور ضدالتهابی و حساسگر انسولین است که در تعدیل عدم تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین نقش دارد. از آنجا که فعالیت بدنی و ورزش نیز از مداخلههای درمانی مؤثر و کمخطر در بهبود مقاومت به انسولین است، در مطالعۀ حاضر تأثیر تمرینات استقامتی در دو شدت مختلف بر سطوح آدیپولین و فورین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در ...
بیشتر
هدف: آدیپولین، آدیپوکاین نوظهور ضدالتهابی و حساسگر انسولین است که در تعدیل عدم تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین نقش دارد. از آنجا که فعالیت بدنی و ورزش نیز از مداخلههای درمانی مؤثر و کمخطر در بهبود مقاومت به انسولین است، در مطالعۀ حاضر تأثیر تمرینات استقامتی در دو شدت مختلف بر سطوح آدیپولین و فورین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در مردان کمتحرک بررسی شده است.روشها: 38 مرد 35-50 سال، کمتحرک و دارای اضافه وزن (شاخص تودۀ بدنی>25 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور تصادفی به دو گروه تمرینی کمشدت (13 نفر)و شدید (12 نفر) و یک گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه شدت متوسط با شدت 50-70 درصد ضربان قلب بیشینه و در گروه شدید با شدت 70-90 درصد ضربان قلب بیشینه، 30-45 دقیقه در هر جلسه، 3 جلسه در هفته و به مدت 10 هفته روی نوار گردان دویدند. سطوح سرمی آدیپولین، فورین، انسولین و گلوکز ناشتا و شاخصهای آنتروپومتری قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرین اندازهگیری شد. تجزیهوتحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 05/0>p انجام گرفت.نتایج: تغییرات سطوح آدیپولین بین دو گروه تمرینی شدت متوسط و شدید تفاوتی معنادار داشت. همچنین تغییرات وزن، شاخص تودۀ بدن، درصد چربی بدن و نسبت محیط کمر به لگن نیز بین دو گروه تمرینی شدت متوسط و شدید با گروه کنترل تفاوتی معنادار داشت.نتیجهگیری: بهنظر میرسد که شدت تمرین استقامتی علاوهبر تأثیر بر شاخصهای آنتروپومتری، عاملی مؤثر در تعیین تغییرات سطوح آدیپولین در مردان کمتحرک و دارای اضافه وزن است؛ با این حال، مطالعات بیشتر بهمنظور شناسایی سازوکار میانجی ضروری بهنظر میرسد.