رویا ذکری کندلجی؛ وحید ساری صراف؛ مریم نورشاهی
چکیده
هدف: التهاب یکی از پاسخهایی است که پس از فعالیتهای ورزشی مشاهده شده است. تأثیر التهاب بر خستگی مزمن بیماران روشن است، اما نقش آنان در خستگی ناشی از ورزش و بازیافت مشخص نشده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر 4 هفته مکملدهی روغن ماهی بر خستگی محیطی و بازیافت آن پس از فعالیت واماندهساز در مردان جوان سالم طراحی شد.روشها: بدینمنظور ...
بیشتر
هدف: التهاب یکی از پاسخهایی است که پس از فعالیتهای ورزشی مشاهده شده است. تأثیر التهاب بر خستگی مزمن بیماران روشن است، اما نقش آنان در خستگی ناشی از ورزش و بازیافت مشخص نشده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر 4 هفته مکملدهی روغن ماهی بر خستگی محیطی و بازیافت آن پس از فعالیت واماندهساز در مردان جوان سالم طراحی شد.روشها: بدینمنظور 20 مرد سالم 20-30 ساله بهصورت نمونة در دسترس در دو گروه تجربی (روغن ماهی) و کنترل (روغن ذرت) قرار گرفتند و به مدت 4 هفته روزانه 6 گرم مکمل دریافت کردند. پیش و پس از دورة مکملدهی، خستگی محیطی و انقباض ارادی بیشینة عضلة ساقی قدامی قبل، بلافاصله بعد و پس از 20 دقیقه بازیافت در پاسخ به آزمون واماندهساز بروس تعدیلشده با مدت زمان یکسان اندازهگیری شد. خستگی محیطی با استفاده از روش M-wave و سنجش قدرت انقباض ارادی بیشینة عضلة ساقی قدامی اندازهگیری شد.نتایج: نتایج آزمون تحلیل دوطرفة واریانس حاکی از تفاوت معنادار در تغییرات قدرت انقباض ارادی بیشینة عضلة ساقی قدامی دو گروه پس از تمرین و پس از 20 دقیقه بازیافت پس از 4 هفته مکملدهی، است (046/0P=). این در حالی است که تفاوت معناداری در مقادیر موج ام و تغییرات آن پس از فعالیت مشاهده نشد (05/0P>). همچنین تفاوت معناداری در میزان درک فشار پس از فعالیت بین دو گروه مشاهده شد (05/0˂P).نتیجهگیری: نتایج نشان داد مصرف روغن ماهی بهعنوان کاهندة التهاب، موجب کاهش خستگی و بهبود بازیافت پس از فعالیت واماندهساز میشود، اما در خستگی محیطی، این اتفاق در انتشار عصبی-عضلانی نبوده است، بنابراین سازوکار عضلانی یا مرکزی مسئول این بهبود است.
رویا ذکری کندلجی؛ وحید ساری صراف؛ مریم نورشاهی
چکیده
هدف: روغن ماهی عاملی ضدالتهابی است و نقش مؤثری در کاهش التهاب و بهبود عملکرد دارد، با این حال نقش آن بر خستگی محیطی و میانجیهای دخیل در آن هنوز مشخص نیست.
روشها: بدین منظور، 20 آزمودنی مرد سالم (سن: 64/2±90/26 سال، وزن: 42/10±33/78 کیلوگرم، قد: 89/4±80/175سانتیمتر و درصد چربی: 46/5±40/18) انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه روغن ذرت ...
بیشتر
هدف: روغن ماهی عاملی ضدالتهابی است و نقش مؤثری در کاهش التهاب و بهبود عملکرد دارد، با این حال نقش آن بر خستگی محیطی و میانجیهای دخیل در آن هنوز مشخص نیست.
روشها: بدین منظور، 20 آزمودنی مرد سالم (سن: 64/2±90/26 سال، وزن: 42/10±33/78 کیلوگرم، قد: 89/4±80/175سانتیمتر و درصد چربی: 46/5±40/18) انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه روغن ذرت و روغن ماهی قرار گرفتند و بهمدت 4 هفته روزانه 6 گرم مکمل دریافت کردند. قبل و بعد از مکملدهی، آزمون بروس تعدیل شده تا واماندگی انجام پذیرفت و پیش، بلافاصله و بعد از 20 دقیقه از پایان آزمون نمونة خونی آزمودنیها گرفته و سطوح پلاسمایی عامل نکروز توموری آلفا (TNF-α)، نیتریک اکساید (NO) و گونههای واکنشی اکسیژن (ROS) ارزیابی شد.
نتایج: تحقیق حاضر حاکی از کاهش معنادار سطوح پایة TNF-α و افزایش NO در پاسخ به 4 هفته مکملدهی بود (05/0P<). همچنین، تفاوت معناداری میان دو گروه در تغییرات NO پس از فعالیت (034/0P=، 64/5F=) و بازیافت (011/0P=، 83/8F=) و TNF-α پس از بازیافت (015/0P=، 38/7F=) مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق حاکی از تأثیر مکملدهی بر کاهش سطح پایة TNF-α بود و بهنظر میرسد که این عامل به افزایش سطح پایة NO منجر شده است. لذا، احتمالاً از این طریق خستگی در آزمودنیها کاهش نشان داده است، ضمن آنکه افزایش اندک NO پس از فعالیت، شاید بهدلیل کاهش فشار ناشی از فعالیت بر آزمودنیها بوده است.
رسول رضایی؛ مریم نورشاهی
دوره 8، شماره 2 ، آذر 1394
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر حجم سکته، نفوذ پذیری سد خونی مغزی در بافت مغز و میزان نقص نورولوژیک در موش صحرایی نر ویستار بود. روششناسی: بدین منظور از 72 سر موش نر نژاد ویستار (9 هفته،20±200 گرم) استفاده شد. موشها پس از یک هفته آشنایی با محیط آزمایشگاه به روش ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر حجم سکته، نفوذ پذیری سد خونی مغزی در بافت مغز و میزان نقص نورولوژیک در موش صحرایی نر ویستار بود. روششناسی: بدین منظور از 72 سر موش نر نژاد ویستار (9 هفته،20±200 گرم) استفاده شد. موشها پس از یک هفته آشنایی با محیط آزمایشگاه به روش تصادفی به سه گروه: کنترل (Cont)؛ تمرین تداومی استقامتی؛ و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم و پروتکل هشت هفتهای تمرین تداومی ( 5 جلسه در هفته) و تناوبی با شدت بالا ( 3 جلسه در هفته) را انجام دادند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش و تحت جراحی سکته مغزی به روش MCAO قرار گرفتند. 24 ساعت پس از ایجاد سکته حجم سکته ، میزان نفوذپذیری سد خونی مغزی و نقص نورولوژیک سنجش شد. برای بررسی اختلاف معناداری در مقادیر حجم سکته و نفوذپذیری سد خونی مغری در سه گروه از تحلیل واریانس یکراهه و برای نقص نورولوژیک آزمون ویلکاکسون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش تمرینی به صورت معنادار باعث کاهش حجم سکته و نفوذپذیری سد خونی مغزی و همجنین کاهش نقص نورولوژیک در دو گروه تمرین نسبت به گروه کنترل گردید (5/0>P).نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش فعالیت ورزشی تداومی و تناوبی با شدت بالا می تواند باعث کاهش حجم سکته و میزان نفوذپذیری سد خونی مغزی و متعاقب آن کاهش نقص نورولوژیک گردد. از اینرو تمرین تناوبی با شدت بالا می تواند همچون تمرین تداومی داری اثرات حمایتی بر بافت مغز بوده و به علت مزیت زمانی میتواند جایگزین مناسبی برای فعالیت استقامتی تداومی باشد.
ایمان فتحی؛ مریم نورشاهی؛ عباس حق پرست؛ حسن فلاح حسینی
دوره 8، شماره 2 ، آذر 1394
چکیده
هدف تحقیق: سیرت 3 یکی از اعضای خانواده پروتئین دی استیلازهای سیرتوئین است که در میتوکندری قرار دارد و عملکرد میتوکندری را تنظیم می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش صحرایی چاق ویستار بود. روش تحقیق: 24 موش صحرایی بطور تصادفی به چهار گروه 6 تایی: 1) چاق- تمرین تناوبی ...
بیشتر
هدف تحقیق: سیرت 3 یکی از اعضای خانواده پروتئین دی استیلازهای سیرتوئین است که در میتوکندری قرار دارد و عملکرد میتوکندری را تنظیم می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش صحرایی چاق ویستار بود. روش تحقیق: 24 موش صحرایی بطور تصادفی به چهار گروه 6 تایی: 1) چاق- تمرین تناوبی (HIIT)؛ 2) چاق- تمرین تداومی (CT)؛ 3) کنترل چاق (OB) و 4) کنترل غیرچاق (Cont.) تقسیم شدند. در کل دوره تحقیق به موشهای گروه های 1، 2 و 3 غذای پرچرب داده می شد. پس از آشناسازی، موش های گروه CT و HIIT به مدت هشت هفته سه جلسه در هفته به ترتیب تمرین تداومی هوازی و تمرین تناوبی با شدت بالا را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها تشریح شدند. نتایج: بررسی وسترن بلاتینگ نشان داد که میزان سیرت 3 عضله نعلی در گروه های HIIT و CT نسبت به گروه های OB و Cont. بطور معنی داری بیشتر بود (05/0< P). همچنین میزان سیرت 3 گروه HIIT نسبت به گروه CT بیشتر بود که البته معنی دار نبود. همچنین تفاوت معنی داری بین میزان سیرت 3 گروه OB و Cont. مشاهده نشد؛ با اینحال میزان سیرت 3 در گروه OB کمتر بود. بحث و نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از تمرینات HIIT می تواند به اندازه تمرینات تداومی بر عملکرد میتوکندری بافت عضلانی و در نهایت بر طول عمر بویژه در افراد چاق موثر باشند و باعث افزایش فاکتورهای مهمی همچون سیرت 3 شوند.