حمیدرضا حقگو؛ سیروس چوبینه؛ پریسا پورنعمتی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی بر سطح استراحتی پنتراکسین3 (PTX3) و سرم آمیلوئید A(SAA) پلاسمای مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود تا بدینوسیله، تأثیر ورزش بر کاهش عوامل التهابی فوق در افراد دیابتی سنجیده شود.مواد و روشها: ۲۰ مرد غیرورزشکار مبتلا به دیابت نوع دو، تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین توزیع شدند. تمرینات ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی بر سطح استراحتی پنتراکسین3 (PTX3) و سرم آمیلوئید A(SAA) پلاسمای مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود تا بدینوسیله، تأثیر ورزش بر کاهش عوامل التهابی فوق در افراد دیابتی سنجیده شود.مواد و روشها: ۲۰ مرد غیرورزشکار مبتلا به دیابت نوع دو، تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین توزیع شدند. تمرینات ترکیبی به مدت شش هفته شامل 25-35 دقیقه تمرین هوازی با شدت 55-75 درصد ضربان قلب بیشینه و پنج حرکت مقاومتی دربرگیرندة عضلات بزرگ بالا و پایینتنه شامل پنج حرکت پرس سینه، پرس ارتشی، اسکات، لیفت مرده، حرکت پارویی دمبل با شدت 55-75 درصد یک تکرار بیشینه با تواتر سه بار در هفته با تقدم تمرینات مقاومتی بر هوازی در هر جلسه برگزار شد. شدت تمرینات هوازی با ساعت ضربانسنج و شدت تمرینات مقاومتی نیز هر دو هفته یکبار با آزمون یک تکرار بیشینه سنجیده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی وابسته و تی مستقل در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گرفت.نتایج: با بررسی نتایج پژوهش مشخص شد قرارداد تمرینی، سبب کاهش شاخص SAA (7/16درصد) و تغییر معنادار آن در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد (047/0P=)، این در حالی است که تأثیری بر میزان SAA استراحتی گروه کنترل نداشت و افزایش 2/2 درصدی PTX3 گروه تمرین معنادار نبود (474/0=P).نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش و کاهش معنادار در عامل التهابی SAA و افزایش PTX3 میتوان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح عوامل ذکرشده در مردان مبتلا به دیابت نوع دو تأثیرگذار است و احتمالاً میتواند سبب کاهش التهاب در این بیماران شود.
رحمان سوری؛ محمدرضا شربتی بیارجمندی؛ سیروس چوبینه
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتروفی بیماریزای قلبی نوعی اختلال قلبی است که با تغییر ساختار قلب، آپوپتوز و فیبروز سلولهای عضلۀ قلب همراه است که به کاهش توانایی تلمبهزنی قلب و در نهایت احتمالاً به ایجاد نارسایی قلبی و مرگ ناگهانی منجر میشود. نشان داده شده است که مسیر پیامرسانی عوامل رونویسی NF-κB و NFAT نقش مهمی در فرایند هایپرتروفی بیماریزای ...
بیشتر
زمینه و هدف: هایپرتروفی بیماریزای قلبی نوعی اختلال قلبی است که با تغییر ساختار قلب، آپوپتوز و فیبروز سلولهای عضلۀ قلب همراه است که به کاهش توانایی تلمبهزنی قلب و در نهایت احتمالاً به ایجاد نارسایی قلبی و مرگ ناگهانی منجر میشود. نشان داده شده است که مسیر پیامرسانی عوامل رونویسی NF-κB و NFAT نقش مهمی در فرایند هایپرتروفی بیماریزای قلبی دارند و با توجه به اینکه پژوهشهای کمی تأثیر فعالیت ورزشی را روی این عوامل در فرایند هایپرتروفی بیماریزای بررسی کردهاند، هدف از پژوهش حاضر شناسایی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی پیش از القای ایزوپروترنول بر بیان ژنهای NF-κB و NFAT در بافت بطن چپ موشهای صحرایی نر نژاد ویستار بود.مواد و روشها: 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی و کنترل تقسیم شدند. تمرینات استقامتی به مدت هشت هفته، یک ساعت در روز و شش روز در هفته روی نوار گردان با شیب 15 درجه انجام گرفت. پس از هشت هفته تمرین، هایپرتروفی بیماریزا از طریق تزریق زیرجلدی 3 ایزوپرترنول طی هفت روز القا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسۀ تزریق، موشهای صحرایی از طریق تزریق درونصفاقی 50 میلیگرم کتامین و 10 میلیگرم زایلازین بیهوش شدند. سپس موشهای صحرایی تشریح شدند و بافت قلب استخراج و به دمای 70- انتقال داده شد. در پژوهش حاضر برای بررسی بیان ژنهای NF-κB و NFAT از روش Real Time PCR استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS نسخۀ 24 و با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 0۵/۰ ≥P انجام گرفت.نتایج: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد، شاخصهای وزن قلب، نسبت وزن قلب به وزن بدن و نسبت وزن بطن چپ به وزن بدن، بهطور معناداری (01/0P= و 03/0P=) بهترتیب در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود. همچنین میزان بیان نسبی ژن NF-κB بهطور معناداری (03/0P=) در گروه تمرین نسبت گروه کنترل کاهش داشت. در بیان نسبی ژن NFAT تغییر معناداری در گروههای مورد بررسی مشاهده نشد (40/0P=).نتیجهگیری: هشت هفته تمرین استقامتی هوازی از طریق کاهش بیان نسبی ژن NF-κB ممکن است نقش مهمی در پیشگیری از هایپرتروفی بیماریزای قلبی داشته باشد.
علیرضا رضائی؛ عباسعلی گائینی؛ سیروس چوبینه؛ رضا نوری
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، ...
بیشتر
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، 30 سر موش صحرایی 20 ماهه (پیر) نر نژاد ویستار تصادفی به پنج گروه (کنترل (C)، گروه تمرین (EX)، گروه تمرین+مکمل (EXR)، گروه مکمل (R) و گروه حلال (M)) تقسیم شدند. گروه EX، تمرین HIIT شنا را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه C، تمرین نمیکردند. گروه R، فقط مکمل رزوراترول دریافت کردند. گروه EXR، تمرین HIIT شنا را همراه با دریافت رزوراترول انجام دادند. گروه M فقط حلال دریافت کردند. SIRT3 با استفاده از روش آزمایشگاهی وسترن بلات سنجیده شد. دادههای حاصله توسط آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: پس از شش هفته، تفاوت معناداری بین میانگین میزان پروتئین SIRT3 در پنج گروه مشاهده شد. بنابراین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مقدار SIRT3 در گروه EX و EXR در مقایسه با گروه C، R و M، بهطور معناداری بیشتر بود (001/0P=)، اما این تفاوت بین دو گروه EX و EXR معنادار نبود (05/0P>). همچنین، مقدار SIRT3 در گروه R بهطور معناداری در مقایسه با گروه C و M بیشتر بود.نتیجهگیری: افزایش SIRT3، نشاندهندة دخیل بودن این پروتئین در مسیرهای سوختوسازی، دفاع ضداکسایشی و بهبود وضعیت سلول است. همچنین میتوان از تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل رزوراترول برای تعدیل فشار اکسایشی و تأخیر روند پیری و سالمندی بهره برد.
علی اوصالی؛ سیروس چوبینه؛ رحمان سوری؛ علی اصغر رواسی؛ حسین مصطفوی
دوره 10، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 47-58
چکیده
هدف: افزایش سن، عوامل التهابی و سندروم متابولیک از عوامل موثر در کاهش BDNF و حافظهی کوتاهمدت میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرگذاری 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح BDNF و حافظه کوتاه مدت زنان 50-65 سالهی مبتلا به سندروم متابولیک میباشد. روش: 24 زن مبتلا به سندروم متابولیک به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها ...
بیشتر
هدف: افزایش سن، عوامل التهابی و سندروم متابولیک از عوامل موثر در کاهش BDNF و حافظهی کوتاهمدت میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرگذاری 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح BDNF و حافظه کوتاه مدت زنان 50-65 سالهی مبتلا به سندروم متابولیک میباشد. روش: 24 زن مبتلا به سندروم متابولیک به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه 12 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین هفته اول سه ست 8 دقیقه ای با فواصل استراحت پنج دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد از ضربان قلب ذخیره ای تمرینات خود را روی تردمیل انجام دادند. با سپری شدن هر هفته، یک دقیقه به مدت زمات ستهای تمرین افزوده میشد. قبل و پس از 12 هفته تمرین جهت اندازهگیری سطوح BDNF نمونهگیری خونی انجام شد. میزان سطوح BDNF توسط رادیوایمونواسی، میزان حافظه کوتاه مدت نیز توسط آزمون یادداری عددی مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تی جفتی استفاده گردید. یافته: BDNF و حافظه کوتاه مدت پس از 12 هفته تمرین هوازی نسبت به پیش آزمون بطور معنیداری افزایش یافتند (05/0˂P). همچنین هیچ تغییری معنیداری در سطوح BDNF (09/0=P) و حافظه کوتاه مدت (16/0=P) قبل از تمرین و پس از تمرین گروه کنترل مشاهده نگردید. نتیجهگیری: در اثر 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط میزان سطوح BDNF افزایش یافت و این افزایش موجب بهبود عملکرد حافظه کوتاه مدت گردید.