محسن علی نقی زاده؛ رضا قراخانلو؛ مهدیه ملانوری شمسی
چکیده
هدف: یافتن ساختارهای ژنتیکی اثرگذار بر عملکرد ورزشی گام مهمی در توسعة روشهای مربوط به استعدادیابی در ورزش، همچنین فردیسازی برنامههای تمرینی ورزشکاران است. در مطالعات گذشته نشان داده شده است که پلیمورفیسم عامل رشد شبهانسولین 2 (IGF2) با شاخص تودة بدن، تودة بدون چربی، قدرت پنجة دست و قدرت پا در ارتباط است. هدف از مطالعة پیشرو ...
بیشتر
هدف: یافتن ساختارهای ژنتیکی اثرگذار بر عملکرد ورزشی گام مهمی در توسعة روشهای مربوط به استعدادیابی در ورزش، همچنین فردیسازی برنامههای تمرینی ورزشکاران است. در مطالعات گذشته نشان داده شده است که پلیمورفیسم عامل رشد شبهانسولین 2 (IGF2) با شاخص تودة بدن، تودة بدون چربی، قدرت پنجة دست و قدرت پا در ارتباط است. هدف از مطالعة پیشرو بررسی فراوانی پلیمورفیسم IGF2 rs680 در جودوکاران مرد ایرانی بود.
روشها: آزمودنیهای گروه ورزشکار را 40 جودوکار مرد ایرانی مدالآور در مسابقات آسیایی و جهانی تشکیل دادند. آزمودنیهای گروه کنترل متشکل از 120 مرد سالم غیرورزشکار بودند. DNA ژنومی از خون بهروش غیرآنزیمی استخراج شد. ژنمانهگذاری بهشیوة PCR-RFLP انجام گرفت. تفاوتها در توزیع فراوانی این پلیمورفیسم با استفاده از آزمون آماری کای مربع ارزیابی شد.
نتایج: تفاوت معناداری در فراوانی ژنمانه بین جودوکاران (%5/37G=/G، % ۵/۴۲G/A=، 20% A/A=) و گروه کنترل (%۸/۳۰ G/G=، % ۳/۴۸ G/A=، 8%/20 A/A=) (در همة ژنمانهها 5/0 P>)، همچنین فراوانی آللی بین جودوکاران (% 8/58 G=، % 2/41A=) و گروه کنترل (% 55G= ، 45% A=) (55/0 P=) مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه عملکرد ورزشی بهصورت پلیژنی است و ژنهای زیادی در آن ایفای نقش میکنند و با در نظر گرفتن اینکه ورزش جودو از عوامل مختلف اثر میپذیرد و کاملاً به یک عامل مانند قدرت یا استقامت وابسته نیست، احتمالاً پلیمورفیسم IGF2 rs680 نشانگر ژنتیکی مهمی در ورزش جودو در جمعیت مردان ایرانی محسوب نمیشود.
احمد رضا یوسف پور دهاقانی؛ رضا قراخانلو؛ زهرا رضاسلطانی
چکیده
هدف: بررسی ساز و کارهای عصبی در پی اختلال در خواب، به منظور شناخت آثار نامطلوب این اختلال، بر عملکردهایمرتبط با سیستم عصبی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این مقاله در نظر دارد تا به بررسی تأثیر 30 ساعت محرومیتاز خواب، بر امتیاز تیراندازی و تحریک پذیری قشری نخاعی عضلات برجستگی تنار در سربازان بپردازد.روش ها: یازده نفر از سربازان یک ...
بیشتر
هدف: بررسی ساز و کارهای عصبی در پی اختلال در خواب، به منظور شناخت آثار نامطلوب این اختلال، بر عملکردهایمرتبط با سیستم عصبی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این مقاله در نظر دارد تا به بررسی تأثیر 30 ساعت محرومیتاز خواب، بر امتیاز تیراندازی و تحریک پذیری قشری نخاعی عضلات برجستگی تنار در سربازان بپردازد.روش ها: یازده نفر از سربازان یک مرکز آموزشی نظامی، به روش انتخاب خوشهای و تصادفی برگزیده و در دو مرحلهکنترل و تجربی، با بهره گیری از روش آزمایشگاهی تحریک مغناطیسی مغز، با استفاده از دستگاه محرک مغناطیسیمدترونیک و ثبت نمره تیراندازی با تفنگ بادی، قبل و بعد از 30 ساعت محرومیت از خواب مورد مطالعه قرار گرفتند.میانگین و دامنه اختلافات، با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری t همبسته بررسی شد.نتایج: سی ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار امتیاز تیراندازی ) 003 / p=0 ( و افزایش معنی داردامنه برانگیختگی تحریک قشری نخاعی ) 009 / p=0 ( شد، اما تغییرات هدایت مرکزی و هدایت مرکزی تسهیل شدهآزمودنیهای این پژوهش، از نظر آماری معنی دار نبود ) 98 / p=0 و 15 / .)p=0نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، 30 ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار نمره تیراندازیمیشود؛ و از آنجایی که هرگونه افزایش و یا کاهش معنیدار میزان تحریکپذیری بر عملکرد بهینه دستگاه عصبی تأثیرمیگذارد، لذا میتوان گفت که کاهش نمره تیراندازی، احتمالاً به اختلال در میزان تحریک پذیری عصبی مشاهده شدهمرتبط باشد.
بتول رضایی سراجی؛ حمید آقا علی نژاد؛ رضا قرخانلو؛ معصومه ابتکار؛ محمد فشی؛ بهزاد پاکراد؛ اکرم کریمی اصل
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1397، ، صفحه 73-84
چکیده
هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF هیپوکامپمغز موشهای صحرایی نر بود.روشها: بیست و چهار موش صحرایی نر ویستار )با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم( بهطور تصادفی در چهار گروه: الف-بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه؛ ب- تمرین هوازی؛ ج- قرار ...
بیشتر
هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF هیپوکامپمغز موشهای صحرایی نر بود.روشها: بیست و چهار موش صحرایی نر ویستار )با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم( بهطور تصادفی در چهار گروه: الف-بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه؛ ب- تمرین هوازی؛ ج- قرار گرفتن در معرض ذرات؛ ود- تمرین و با قرار گرفتن در معرض ذرات کربن سیاه قرار گرفتند. برای قرار دادن حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطرکمتر از 10 میکروناز دستگاه تزریق ذرات و اتاقک استفاده شد. مدت تمرین هوازی با 50 درصد سرعت بیشینه هر گروه 4 هفتهبود و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و قرارگیری در معرض ذرات کربن سیاه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از روشPcr-time Real بیان ژن κB-NF و α-TNF در بافت هیپوکامپ موشها ارزیابی شد. برای تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروههااز تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد.نتایج: تفاوت معناداری بین گروههای الف و ب )001/0=P ،)الف و د )003/0=P )در مقدار α-TNF وجود داشت. تفاوت معنادارینیز بین گروههای الف و ب )008/0=P )در مقدار κB-NF دیده شد.نتیجهگیری: چهار هفته تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه باعث تعدیل عوامل التهابی κB-NF و α-TNF میشود. بهنظر میرسد این تغییرات در بخشی با کاهش خطر ابتال به بیماریهای عصبی مغزی همراه باشد.