زهره برهانی کاخکی؛ شیلا نایبی فر؛ حسین نخعی؛ الهام قاسمی
چکیده
هدف: عدم تعادل در بیان PGC-1α و تولید مایوکاینها باعث کاهش مصرف انرژی، افزایش آدیپوسیتها و بروز اختلالات متابولیکی میشود، اما فعالیت بدنی میتواند از طریق PGC-1α، تولید مایوکینها را تنظیم کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته دویدن تداومی و تناوبی بر بیان ژن PGC-1α عضلانی و غلظت سرمی آیریزین در موشهای صحرایی نر مبتلا ...
بیشتر
هدف: عدم تعادل در بیان PGC-1α و تولید مایوکاینها باعث کاهش مصرف انرژی، افزایش آدیپوسیتها و بروز اختلالات متابولیکی میشود، اما فعالیت بدنی میتواند از طریق PGC-1α، تولید مایوکینها را تنظیم کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته دویدن تداومی و تناوبی بر بیان ژن PGC-1α عضلانی و غلظت سرمی آیریزین در موشهای صحرایی نر مبتلا به سندرم متابولیک بود.روش ها: تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 6 هفته ای با وزن 180-150 گرم، به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی استاندارد (8n=) و رژیم غذایی با چربی بالا (24 (n= تقسیم شدند و به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی قبل از ورزش قرار گرفتند. سپس 24موش صحرایی گروه رژیم غذایی با چربی بالا به طور تصادفی به سه گروه مساوی کنترل سندرم متابولیک (Ctr+MS)، تمرین تداومی (CT-MS) و تمرین تناوبی (IT-MS) تقسیم گردیدند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته، به ترتیب باشدت معادل 75-65 و 100-80 درصد سرعت بیشینه روی نوارگردان مخصوص موشهای صحرایی اجرا شد. جهت انـدازه گیـری آیریـزین سـرم از روش ELISA و بیان ژن PGC-1α از RT-PCR استفاده شد. آزمونهای آماری تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و همبستگی پیرسون در سطح معنا داری05/0 p≤ برای تجزیه و تحلیل دادهها به کار گرفته شد.نتایج: پس از هشت هفته تمرین تناوبی و تداومی بیان PGC-1α(به ترتیب01/0=P و 001/0=P) و سطح سرمی آیریزین (به ترتیب01/0=P و 001/0=P) نسبت به گروه کنترل سندرم متابولیک افزایش یافت، این افزایش در گروه تمرین تناوبی نسبت به تمرین تداومی بالاتر بود (001/0=P). همچنین بیان عضلانی PGC-1α همسبتگی مثبت با سطح سرمی آیریزین موشهای صحرایی داشت (8/0r=، 01/0 =P).نتیجه گیری: به نظر میرسد استفاده از تمرینـات تناوبی میتواند به اندازه تمرینات تداومی و حتی بیشتر باعث افزایش بیان ژن PGC-1α و آیریزین و احتمالاً بهبود اختلالات متابولیکی در افراد مبتلا به سندروم متابولیک گردد.
محمد اسماعیل افضل پور؛ هادی سریر؛ زوفا زنجیریان؛ محسن محمدنیا احمدی؛ الهام قاسمی
چکیده
هدف: سیرتوئین -3 (SIRT3) یک استیلزدای میتوکندریایی است که از طریق استیلاسیون پروتئین اگزو گوانین گلیکوسیلاز-1 (OGG1)، سبب ترمیم آسیب های DNA میتوکندریایی و جلوگیری از آپوپتوزیس سلولی می گردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف رزوراترول، بر سطوح SIRT3 وOGG1 بافـت کبد موش های صحرایی نر ویستار بود.
روشها: ...
بیشتر
هدف: سیرتوئین -3 (SIRT3) یک استیلزدای میتوکندریایی است که از طریق استیلاسیون پروتئین اگزو گوانین گلیکوسیلاز-1 (OGG1)، سبب ترمیم آسیب های DNA میتوکندریایی و جلوگیری از آپوپتوزیس سلولی می گردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف رزوراترول، بر سطوح SIRT3 وOGG1 بافـت کبد موش های صحرایی نر ویستار بود.
روشها: در این پژوهش 48 موش صحرایی بطور تصادفی به شش گروه هشت تایی شامل گروه های کنترل، مکمل، تمرین تداومی، تمرین تداومی + مکمل، تمرین تناوبی، و گروه تمرین تناوبی + مکمل تقسیم شدند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت شش هفته، شش روز در هفته، به ترتیب با سرعت 27 و 54 متر در دقیقه بر روی نوارگردان مخصوص موش ها اجرا گردید. گروههای دریافت کننده رزوراترول روزانه50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مکمل به صورت گاواژ دریافت نمودند. پس از مداخله، حیوانات بی هوش و نمونه کبدی آن ها جهت تجزیه و تحلیل و انجام آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد استفاده قرار گردید.
نتایج : پس از شش هفته سطوح OGGI کبدی گروه های تمرین تداومی (0001/0=p) و تمرین تداومی + مکمل (0001/0=p) نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار بیشتر بود. همچنین سطوح SIRT3 کبدی گروه های مکمل (01/0 =p)، تمرین تناوبی (04/0 =p)، تمرین تناوبی + مکمل (04/0 =p)، تمرین تداومی (001/0=p)، و تمرین تداومی + مکمل (001/0=p) نسبت به گروه کنترل پس از 6 هفته به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: در مقایسه با تمرین تناوبی شدید، اجرای تمرینـات تدوامی به همراه مصرف رزوراترول می تواند بهبودی بیشتری در عوامل موثر بر بقای سلولی و طول عمر، مانند: SIRT3 و OGG1 ایجاد کند.