دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر مقادیر VEGF-A و VEGFR-2 بافت مغز موشهای صحرایی نر ویستار
1213
1221
FA
رسول
رضایی
0000-0001-5136-3694
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪﺑﻬﺸتی
r.rezaei@shirazu.ac.ir
مریم
نورشاهی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪﺑﻬﺸتی
محمد رضا
بیگدلی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪﺑﻬﺸتی
فریبا
خداقلی
داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ
عباس
حق پرست
داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ
haghparast@sbmu.ac.ir
هدف: تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر VEGF-A و VEGFR2 در سه ناحیه استراتوم، هیپوکامپ و قشر بافت مغز موش صحرایی نر ویستار بود. روششناسی: بدین منظور از 24 سر موش نر نژاد ویستار (9 هفته،20±200 گرم) استفاده شد. موشها پس از یک هفته آشنایی با محیط آزمایشگاه به روش تصادفی به سه گروه: کنترل (Cont)؛ تمرین تداومی استقامتی؛ تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم و پروتکل هشت هفتهای تمرین تداومی و تناوبی را انجام دادند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین حیوانات کشته و نمونهگیری در سه ناحیه استراتوم، هیپوکامپ و قشر بافت مغز انجام گرفت. میزان پروتئین VEGF-A، VEGFR2 از طریق روش وسترن بلات انجام شد. برای بررسی اختلاف معناداری در مقادیر VEGF-A و VEGFR2در سه گروه از آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که مقادیر پروتئین VEGF-A در ناحیه استراتوم در گروه HIIT، در ناحیه هیپوکامپ در گروه تمرین تداومی استقامتی و در ناحیه قشر هر در گروه HIIT بیش از گروه کنترل بود (5/0>P). همچنین مقادیر پروتئین VEGFR2 در دو ناحیه استراتوم و هیپوکامپ در هر دو گروه بیش از گروه کنترل بود. در حالی که در ناحیه قشر این تفاوت معنیدار نبود. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش تمرین تداومی استقامتی و تناوبی با شدت بالا می تواند باعث افزایش مقادیر پروتئینهای VEGF-A و VEGFR2 گردد . با این حال ورزش تناوبی با شدت بالا به علت مزیت زمانی میتواند جایگزینی مناسب برای تمرین تداومی استقامتی باشد.
تمرین تناوبی با شدت بالا- VEGF-A- VEGFR-2
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98757.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98757_5e082165b043f3061d5fefb0fd50b4fd.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
مقایسه تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی بر عملکرد هوازی
1223
1231
FA
فریبرز
هوانلو
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺗﻬﺮان
fhovanloo@gmail.com
حمید
رجبی
0000-0002-3276-1598
داﻧﺸﮕﺎه ﺧﻮارزﻣﯽ
hrajabi1346@gmail.com
ناصر
عسگر زاده
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺗﻬﺮان
محمد علی
بحرینی پور
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺗﻬﺮان
هدف: پژوهش حاضر مقایسه تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد هوازی بود. بدین منظور 16 نفر از دانشجویان مرد با میانگین سن 94/2±27/23سال ، قد 86/5±13/178 سانتی متر، وزن87/7±06/74 کیلوگرم،درصد چربی بدنی70/3±33/19 و BMI 74/2± 37/23 به طور داوطلب در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها بر اساس توان بیشینه (Wmax) به دو گروه همگن هشت نفره، تقسیم و در شرایط هایپوکسی(3300 متر) و نورموکسی به تمرین پرداختند. ابتدا پس از اندازه گیری شاخصهای ترکیب بدن ، Vo2max و Wmax با یک آزمون فزاینده در شرایط هایپوکسی و نورموکسی با فاصله 48 ساعت از یکدیگر اندازهگیری شد. برنامه تمرین ورزشی بر روی چرخ کار سنج، برای هر دو گروه از نظر شدت (یک دقیقه با شدت80%-85%Wmax و دو دقیقه با شدت 50% Wmax) و مدت تمرین (30 دقیقه ) یکسان سازی شده بود. بعد از 2 هفته متغیرهای اندازهگیری شده در پیش آزمون مجدداً مورد اندازهگیری قرار گرفت. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و کاربردی بود. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد فاکتورهای هوازی در هر دو گروه بهبود یافته، اما بین 12 جلسه تمرین مستمر شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد هوازی مردان ورزشکار( 05/0≥ α ) تفاوت معنی داری وجود نداشت. در نتیجه می توان بیان کرد، دوره تمرینی به کار گرفته شده در این پژوهش باعث بهبود در عملکرد هوازی شد. اما مدت و شدت هایپوکسی به کار گرفته شده به اندازهای نبوده که بتواند به طور معنیداری عملکرد هوازی را در گروه هایپوکسی نسبت به گروه نورموکسی بهبود بخشد.
هایپوکسی,نورموکسی-Wmax-تمرین تناوبی شدید
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98759.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98759_94cee8732c8c965e11657c0334d9a0a0.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
اثر دو روز فعالیت ورزشی بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن
1233
1240
FA
حمید
محبی
داﻧﺸﮕﺎه ﮔﯿﻼن
mohebbi_h@yahoo.com
محسن
ابراهیمی
داﻧﺸﮕﺎه ﺳﻤﻨﺎن
سپیده
اصغر پور
ﮐﺎرﺷﻨﺎس ارﺷﺪ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژی ورزﺷﯽ
هدف تحقیق: هدف از این تحقیق بررسی اثر فعالیت ورزشی بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود.روش تحقیق: هفت زن با وزن طبیعی (20>BMI>25) و 7 زن دارای اضافه وزن (25>BMI>30) غیر فعال (میانگین سنی 68/1±28/23 سال) در یک پروتکل 6 روزه نیمه تجربی شرکت کردند. دو روز اول به عنوان شرایط کنترل بدون فعالیت ورزشی در نظر گرفته شد. در روز 3 و 4 از آزمودنی ها خواسته شد تا به مدت 1 ساعت با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان بدوند. دو روز بعدی به عنوان شرایط پس از فعالیت در نظر گرفته شد. آزمودنیها غذای مصرفی خود را در طول هر شش روز وزن کرده در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنیها هر روز صبح با مقیاس دیداری ثبت شد. نتایج: در زنان وزن طبیعی، میانگین انرژی دریافتی در روزهای پس از فعالیت (60/336±42/1498 کیلوکالری) به طور معنیداری پایین تر از روزهای فعالیت (61/342±14/1897 کیلوکالری) بود (01/0>p). اما در زنان دارای اضافه وزن، انرژی دریافتی نسبی به طور معنی داری در روزهای فعالیت کمتر از روزهای کنترل بود (05/0>p). تفاوت معنی داری در ترکیب غذای مصرفی بین شرایط مختلف مشاهده نشد و تغییرات اشتها در بین روزها معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه نیز در هیچ یک از متغیر ها معنی دار نبود. نتیجهگیری: در مجموع، فعالیت با شدت متوسط موجب ایجاد تعادل منفی انرژی در زنان دارای اضافه وزن می شود و این نتایج نشان دهنده اثر مطلوب ورزش بر کنترل وزن در زنان دارای اضافه وزن است.
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98761.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98761_85fb4da8bddb3a2b378510ae96299064.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین دایره ای اختصاصی جودو بر مقادیرAGRP و شاخص های عملکردی مردان جودوکار تمرین کرده
1241
1248
FA
حمیدرضا
زاهدی
داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮدوﺳﯽ ﻣﺸﻬﺪ
serajian.abdollah@gmail.com
مهرداد
فتحی
داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮدوﺳﯽ ﻣﺸﻬﺪ
dr.mfathei@gmail.com
امیر
رشید لمیر
داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮدوﺳﯽ ﻣﺸﻬﺪ
هدف: هیپو تالاموس به واسطه ترشح نروپپتایدهای مختلف به عنوان مرکز اصلی هموستاز انرژیبه نظر میرسد که یکی از آنان AGRP یا پروتئین وابسته به آگوتی باشد. لذا تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر 8 هفته تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون جودو و تمرینات عادی جودو بر مقادیر AGRP پلاسمای جودوکاران تمرین کرده انجام پذیرفت. روشتحقیق: بدین منظور20 جودوکار تمرین کرده مرد به صورت داوطلباته (میانگین ± انحراف معیار، وزن: 94/4±10/82کیلوگرم، درصد چربی: 83/1±59/12درصد و BMI: 25/26±38/1 کیلوگرم بر متر مربع) در تحقیق شرکت نموده و به صورت تصادفی در 2 گروه تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون جودو و گروه تمرین عادی جودو قرار گرفتند. اندازه گیری مقادیر AGRP پلاسما 24 ساعت قبل از اولین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برای مقایسه مقادیر AGRP از آزمون T استفاده شد و سطح معناداری معادل(0.05p<) در نظر گرفته شد. نتایج: تمرین دایره ای سبب افزایش معنی دار AGRP پلاسما و کاهش معنی دار درصد چربی در مردان جودوکار تمرین کرده گردید (05/0 p<). همچنینBMI نیز کاهش یافت اما این کاهش معنی دار نبود. علاوه براین تمرین دایره ای موجب بهبود بیشتری در شاخصهای توان هوازی، توان بی هوازی بیشینه، توان بی هوازی متوسط و شاخص خستگی ورزشکاران گردید. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، افزایش مقادیر AGRP را میتوان به تعادل منفی ایجاد شده در اثر تمرین نسبت داد. این عامل تعادل انرژی را در بدن برهم میزند که بدن به منظور جبران منابع از دست رفته ترشح پپتایدهای اشتها آوری مثل AGRPرا افزایش میدهد. لذا این پروتکل میتواند موجب افزایش بیشتری در سطح آمادگی جسمانی و مهارتی ورزشکاران به همراه چربی سوزی بیشتر نسبت به روشهای تمرینی سنتی شود.
جودو-تمرینات دایره ای-AGRP
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98763.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98763_595b10c9a6e8f45762263186d8e779bb.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر نسبت هورمون رشد به عامل رشد شبه انسولین یک سرم زنان سالمند
1249
1256
FA
لاله
باقری
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﺮﮐﺮد،
lalehbagheri91@gmail.com
محمد
فرامرزی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﺮﮐﺮد،
ابراهیم
بنی طالبی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﺮﮐﺮد،
اکبر
اعظمیان جزی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﺮﮐﺮد،
هدف: امروزه استفاده از الگوهای متفاوت تمرین بویژه تمرینات ترکیبی در بین سالمندان متداول است. تاثیر تمرینات ورزش ترکیبی بر سطوح هورمون ها و عوامل رشدی سالمندان مورد بررسی چندانی قرار نگرفته است. هدف تحقیق حاضر تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر سطوح هورمون رشد، IGF-1 و نسبت GH به IGF-1 سرمی زنان سالمند بود. روش تحقیق: در این تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، تعداد 21 نفر از زنان سالمند 70- 55 سال انتخاب و بطور تصادفی ساده در دو گروه تمرین ترکیبی (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. از آزمون تی وابسته جهت تغییرات درون گروهی و از آزمون تی مستقل جهت بررسی اختلاف بین دو گروه استفاده شد. نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد مقدار GH، IGF-1 و نسبت GH/IGF-1 پس از تمرین ترکیبی تغییر معنیداری نیافت (05/0 ≤p ). وزن (005/0=p)، شاخص توده بدنی (005/0=p) و درصد چربی بدن (001/0=)p، پس از 8 هفته تمرین ترکیبی کاهش معنیداری یافت. افزایش معنیداری در میزان VO2max مشاهده شد (024/0=p ). نتیجهگیری: در این تحقیق به واسطه انجام 8 هفته تمرین ترکیبی نسبت GH/IGF-1 اندکی افزایش داشت، هرچند معنیدار نبود. ممکن است انجام این تمرین در طولانی مدت منجر به تغییر GH و IGF-1 گردد. با توجه به بهبود ترکیب بدنی و توان هوازی، ممکن است انجام این تمرین در طولانی مدت بر نحوه عملکرد دستگاه قلبی عروقی اثر مفیدی داشته باشد و از بروز بیماری آتروسکلروزیس جلوگیری نماید.
GH- IGF-1- نسبت GH/IGF-1,تمرین ترکیبی
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98765.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98765_2bb9fed1dc79cb3000683997ad69cef6.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تأثیر دو نوشیدنی انرژیزای متفاوت بر توان بیهوازی و شاخص خستگی نوجوانان فوتبالیست
1257
1264
FA
جواد
وکیلی
0000000271008961
داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺒﺮﯾﺰ
vakili.tu@gmail.com
منیره
حرفت
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪ ﮐﺮج
farid.pakzad1369@gmail.com
فرید
پاکزاد
داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺒﺮﯾﺰ
هدف: مصرف نوشیدنیهای ورزشی در میان ورزشکاران شایع است و برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده میشوند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر دو نوشیدنی انرژیزای هایپ و بیگبیر بر شاخصههای بیهوازی نوجوانان فوتبالیست بود. روشتحقیق: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی بود. بدین منظور 12 فوتبالیست پسر با میانگین و انحراف استاندارد سن 65/0 ± 67/16 سال، قد 87/5 ± 33/167 سانتیمتر، وزن 70/9 ± 84/61 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 82/2 ±17/22 که 2 سال سابقه تمرین و مسابقه در رشته ورزشی فوتبال داشتند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و پس از تکمیل پرسشنامه تندرستی و فعالیت بدنی در محل آکادمی ملی المپیک حاضر شدند. آزمودنیها در سه هفته متوالی و در یک طرح تحقیقی متقاطع، بعد از مصرف وعده صبحانه استاندارد، مقدار 6 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن یکی از سه نوشیدنی بیگبیر، هایپ یا دارونما(پودر ویتامین Cو سدیم ساخارین) را مصرف کردند. پس از 5 دقیقه گرم کردن با الگوی یکنواخت، آزمون رست به منظور تعیین توان بیهوازی اوج، توان بیهوازی متوسط و شاخص خستگی از کلیه آزمودنیها گرفته شد، برای تحلیل دادهها از آزمون آنوای یک راهه با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. یافتهها: دادههای مطالعهی حاضر نشان داد بین توان بیهوازی اوج (31/0=p)، متوسط توان بیهوازی (22/0=p) و شاخص خستگی(81/0=p) در 3 مرحله مصرف مکمل یا دارونما تفاوتی مشاهده نشد. نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق، به نظرمیرسد مصرف نوشیدنیهای انرژیزای هایپ و بیگ بیر نمیتواند موجب بهبود شاخصههای توانهای بیهوازی و کاهش خستگی نوجوانان فوتبالیست شوند.
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98767.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98767_f54367225abb659057347204ee880f6e.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
مقایسه تأثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک و مقاومتی - توانی بر عملکرد جسمانی بازیکنان والیبال
1265
1275
FA
مرتضی
ناصری کوشکی
0000-0002-7258-9737
داﻧﺸﮕﺎه ﺣﻜﻴﻢ ﺳﺒﺰواری،
ah.haghighi@hsu.ac.ir
امیر حسین
حقیقی
داﻧﺸﮕﺎه ﺣﻜﻴﻢ ﺳﺒﺰواری،
محمدرضا
حامدی نیا
داﻧﺸﮕﺎه ﺣﻜﻴﻢ ﺳﺒﺰواری،
هدف: روشهای تمرینی مختلف میتواند تاثیرات متفاوتی بر عملکرد جسمانی ورزشکاران داشته باشد. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات برنامههای تمرینی پلایومتریک و مقاومتی توانی بر عملکرد جسمانی بازیکنان والیبال بود. روشها: 27 بازیکن مرد تیم والیبال فولاد شهرستان اسفراین داوطلب شدند. این افراد بهطور تصادفی در دو گروه تمرینی پلایومتریک (13 نفر) و تمرین مقاومتی توانی (14 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به تعداد 3 جلسه در هفته و برای مدت 6 هفته انجام شد. عملکرد جسمانی شامل پرش عمودی، پرش اسپک، چابکی، سرعت جابجایی (9 و 18 متر)، و آزمون عملکردی تلاش تکراری والیبال، قبل از اجرای تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با استفاده از آزمونهای ویژه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون های شاپیرو ویلک، t مستقل و t همبسته در سطح معنیداری (05/0P<)، تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد هر دو روش تمرینی میتواند باعث افزایش پرش عمودی، پرش اسپک، چابکی، سرعت (9 و 18 متر) و آزمون عملکردی تلاش تکراری والیبال (زمان ایده آل، زمان واقعی، پرش ایدهآل و پرش واقعی) در بازیکنان والیبال شود (05/0P<). بین دو گروه در هیچیک از شاخصهای فوق تفاوت معنیداری مشاهده نگردید (05/0P<). نتیجه گیری: در مجموع میتوان گفت بازیکنان والیبال میتوانند برای بهبود عملکرد جسمانی خود از هردو برنامه تمرینات پلایومتریک و مقاومتی-توانی استفاده کنند.
تمرین پلایومتریک,تمرین مقاومتی توانی-عملکرد جسمانی-والیبال
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98769.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98769_4f464f17b7d2136c980c0b5cae744903.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر تحمل به ایسکمی در مدل موش صحرایی سکته مغزی
FA
رسول
رضایی
0000-0001-5136-3694
دانشگاه شهید بهشتی
r.rezaei@shirazu.ac.ir
مریم
نورشاهی
0000-0002-5064-8599
shahid beheshti university کدپستی:
m-nourshahi@sbu.ac.ir
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر حجم سکته، نفوذ پذیری سد خونی مغزی در بافت مغز و میزان نقص نورولوژیک در موش صحرایی نر ویستار بود. روششناسی: بدین منظور از 72 سر موش نر نژاد ویستار (9 هفته،20±200 گرم) استفاده شد. موشها پس از یک هفته آشنایی با محیط آزمایشگاه به روش تصادفی به سه گروه: کنترل (Cont)؛ تمرین تداومی استقامتی؛ و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم و پروتکل هشت هفتهای تمرین تداومی ( 5 جلسه در هفته) و تناوبی با شدت بالا ( 3 جلسه در هفته) را انجام دادند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش و تحت جراحی سکته مغزی به روش MCAO قرار گرفتند. 24 ساعت پس از ایجاد سکته حجم سکته ، میزان نفوذپذیری سد خونی مغزی و نقص نورولوژیک سنجش شد. برای بررسی اختلاف معناداری در مقادیر حجم سکته و نفوذپذیری سد خونی مغری در سه گروه از تحلیل واریانس یکراهه و برای نقص نورولوژیک آزمون ویلکاکسون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش تمرینی به صورت معنادار باعث کاهش حجم سکته و نفوذپذیری سد خونی مغزی و همجنین کاهش نقص نورولوژیک در دو گروه تمرین نسبت به گروه کنترل گردید (5/0>P).نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش فعالیت ورزشی تداومی و تناوبی با شدت بالا می تواند باعث کاهش حجم سکته و میزان نفوذپذیری سد خونی مغزی و متعاقب آن کاهش نقص نورولوژیک گردد. از اینرو تمرین تناوبی با شدت بالا می تواند همچون تمرین تداومی داری اثرات حمایتی بر بافت مغز بوده و به علت مزیت زمانی میتواند جایگزین مناسبی برای فعالیت استقامتی تداومی باشد.
تمرین تناوبی با شدت بالا,سکته مغزی,نفوذ پذیری سد خونی مغزی
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98748.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98748_f9babbe9c25862a746fb1136932d854c.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش های صحرایی چاق ویستار
1277
1289
FA
ایمان
فتحی
0000-0001-7024-6186
imanfathi@vru.ac.ir
مریم
نورشاهی
عباس
حق پرست
haghparast@sbmu.ac.ir
حسن
فلاح حسینی
هدف: سیرت 3 یکی از اعضای خانواده پروتئین دی استیلازهای سیرتوئین است که در میتوکندری قرار دارد و عملکرد میتوکندری را تنظیم می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش صحرایی چاق ویستار بود. روش پژوهش: 24 موش صحرایی بطور تصادفی به چهار گروه 6 تایی: 1) چاق- تمرین تناوبی (HIIT)؛ 2) چاق- تمرین تداومی (CT)؛ 3) کنترل چاق (OB) و 4) کنترل غیرچاق (Cont.) تقسیم شدند. طی دوره تحقیق به موشهای گروه های 1، 2 و 3 غذای پرچرب داده شد. پس از آشناسازی، موش های گروه CT و HIIT به مدت هشت هفته سه جلسه در هفته به ترتیب تمرین تداومی هوازی و تمرین تناوبی با شدت بالا را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها تشریح شدند. نتایج: بررسی وسترن بلاتینگ نشان داد که میزان سیرت 3 عضله نعلی در گروه های HIIT و CT نسبت به گروه های OB و Cont. بطور معنی داری بیشتر بود (05/0< P). همچنین میزان سیرت 3 گروه HIIT نسبت به گروه CT بیشتر بود که البته معنی دار نبود. همچنین تفاوت معنی داری بین میزان سیرت 3 گروه OB و Cont. مشاهده نشد؛ با اینحال میزان سیرت 3 در گروه OB کمتر بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از تمرینات HIIT می تواند به اندازه تمرینات تداومی بر عملکرد میتوکندری بافت عضلانی و در نهایت بر طول عمر بویژه در افراد چاق موثر باشند و باعث افزایش فاکتورهای مهمی همچون سیرت 3 شوند.
سیرتوئین ها- چاقی- تمرینات تناوبی-طول عمر
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98771.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98771_36ed96396210890e86e3404f62a5b1be.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تأثیر دو نوشیدنی انرژیزای هایپ و بیگبیر بر توان بیهوازی و شاخص خستگی نوجوانان فوتبالیست
FA
جواد
وکیلی
0000000271008961
تبریز- دانشگاه تبریز- دانشکده تربیت بدنی کدپستی:1566616961
vakili.tu@gmail.com
منیره
حرفت
farid.pakzad1369@gmail.com
فرید
پاکزاد
دانشگاه تبریز
farid.pakzad69@gmail.com
هدف: مصرف نوشیدنیهای ورزشی در میان ورزشکاران شایع است و برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده میشوند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر دو نوشیدنی انرژیزای هایپ و بیگبیر بر شاخصههای بیهوازی نوجوانان فوتبالیست بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی بود. بدین منظور 12 فوتبالیست پسر با میانگین و انحراف استاندارد سن 65/0 ± 67/16 سال، قد 87/5 ± 33/167 سانتیمتر، وزن 70/9 ± 84/61 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 82/2 ±17/22 که 2 سال سابقه تمرین و مسابقه در رشته ورزشی فوتبال داشتند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و پس از تکمیل پرسشنامه تندرستی و فعالیت بدنی در محل آکادمی ملی المپیک حاضر شدند. آزمودنیها در سه هفته متوالی و در یک طرح تحقیقی متقاطع، بعد از مصرف وعده صبحانه استاندارد، مقدار 6 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن یکی از سه نوشیدنی بیگبیر، هایپ یا دارونما(پودر ویتامین Cو سدیم ساخارین) را مصرف کردند. پس از 5 دقیقه گرم کردن با الگوی یکنواخت، آزمون رست به منظور تعیین توان بیهوازی اوج، توان بیهوازی متوسط و شاخص خستگی از کلیه آزمودنیها گرفته شد، برای تحلیل دادهها از آزمون آنوای یک راهه با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. یافتهها: دادههای مطالعهی حاضر نشان داد بین توان بیهوازی اوج (31/0=p)، متوسط توان بیهوازی (22/0=p) و شاخص خستگی(81/0=p) در 3 مرحله مصرف مکمل یا دارونما تفاوتی مشاهده نشد. نتایج: براساس نتایج تحقیق، به نظرمیرسد مصرف نوشیدنیهای انرژیزای هایپ و بیگ بیر نمیتواند موجب بهبود شاخصههای توانهای بیهوازی و کاهش خستگی نوجوانان فوتبالیست شوند.
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98750.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98750_c0b6ea07b28207a9dba18787e6bca791.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش صحرایی چاق ویستار
FA
ایمان
فتحی
0000-0001-7024-6186
imanfathi@vru.ac.ir
مریم
نورشاهی
0000-0002-5064-8599
shahid beheshti university کدپستی:
m-nourshahi@sbu.ac.ir
عباس
حق پرست
haghparast@sbmu.ac.ir
حسن
فلاح حسینی
هدف تحقیق: سیرت 3 یکی از اعضای خانواده پروتئین دی استیلازهای سیرتوئین است که در میتوکندری قرار دارد و عملکرد میتوکندری را تنظیم می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سطوح SIRT3 بافت عضله اسکلتی موش صحرایی چاق ویستار بود. روش تحقیق: 24 موش صحرایی بطور تصادفی به چهار گروه 6 تایی: 1) چاق- تمرین تناوبی (HIIT)؛ 2) چاق- تمرین تداومی (CT)؛ 3) کنترل چاق (OB) و 4) کنترل غیرچاق (Cont.) تقسیم شدند. در کل دوره تحقیق به موشهای گروه های 1، 2 و 3 غذای پرچرب داده می شد. پس از آشناسازی، موش های گروه CT و HIIT به مدت هشت هفته سه جلسه در هفته به ترتیب تمرین تداومی هوازی و تمرین تناوبی با شدت بالا را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها تشریح شدند. نتایج: بررسی وسترن بلاتینگ نشان داد که میزان سیرت 3 عضله نعلی در گروه های HIIT و CT نسبت به گروه های OB و Cont. بطور معنی داری بیشتر بود (05/0< P). همچنین میزان سیرت 3 گروه HIIT نسبت به گروه CT بیشتر بود که البته معنی دار نبود. همچنین تفاوت معنی داری بین میزان سیرت 3 گروه OB و Cont. مشاهده نشد؛ با اینحال میزان سیرت 3 در گروه OB کمتر بود. بحث و نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از تمرینات HIIT می تواند به اندازه تمرینات تداومی بر عملکرد میتوکندری بافت عضلانی و در نهایت بر طول عمر بویژه در افراد چاق موثر باشند و باعث افزایش فاکتورهای مهمی همچون سیرت 3 شوند.
تمرینات تناوبی-چاقی-سالمندی-سیرتوئین ها
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98752.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98752_0207c757357581519b6c9df730dc0922.pdf
دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی
نشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی
2676-3710
2645-4041
8
2
2015
11
22
مقایسه تأثیریک دوره تمرینات پلایومتریک و مقاومتی - توانی بر عملکرد جسمانی بازیکنان والیبال
FA
Amir Hossein
Haghighi
0000-0002-7258-9737
ah.haghighi@hsu.ac.ir
Morteza
Nasery Koshki
morteza.nasery@gmail.com
Mohammad Reza
Hamedinia
mrhamedi1350@gmail.com
هدف: روشهای تمرینی مختلف میتواند تاثیرات متفاوتی بر عملکرد جسمانی ورزشکاران داشته باشد. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات برنامههای تمرینی پلایومتریک و مقاومتی توانی بر عملکرد جسمانی بازیکنان والیبال بود.روش ها: 27 بازیکن مرد تیم والیبال فولاد شهرستان اسفراین داوطلب شدند. این افراد بهطور تصادفی در دو گروه تمرینی پلایومتریک (13 نفر) و تمرین مقاومتی توانی (14 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به تعداد 3 جلسه در هفته و برای مدت 6 هفته انجام شد. عملکرد جسمانی شامل پرش عمودی، پرش اسپک، چابکی، سرعت جابجایی (9 و 18 متر)، و آزمون عملکردی تلاش تکراری والیبال، قبل از اجرای تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با استفاده از آزمونهای ویژه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون های شاپیرو ویلک، t مستقل و t همبسته در سطح معنیداری P<0.05، تجزیه و تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد هر دو روش تمرینی میتواند باعث افزایش پرش عمودی، پرش اسپک، چابکی، سرعت (9 و 18 متر) و آزمون عملکردی تلاش تکراری والیبال (زمان ایده آل، زمان واقعی، پرش ایدهآل و پرش واقعی) در بازیکنان والیبال شود (P<0.05). بین دو گروه در هیچیک از شاخصهای فوق تفاوت معنیداری مشاهده نگردید (P<0.05).نتیجه گیری: با این حال، با توجه به نتایج مطالعه، بازیکنان والیبال بهتر است از تمرینات پلایومتریک جهت بهبود سرعت (9 و 18 متر)، چابکی، زمان واقعی و زمان ایده آل و از تمرینات مقاومتی توانی جهت بهبود پرش عمودی، پرش اسپک، پرش واقعی و پرش ایدهآل استفاده کنند.
تمرین پلایومتریک,تمرین مقاومتی توانی,عملکرد جسمانی,والیبال
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98754.html
https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98754_c3f55225751d5616c6a4201eefac833b.pdf