تغییرات غلظت ویسفاتین، شاخص مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی پس از تمرینات استقامتی شنا در زنان چاق

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

چکیده

هدف تحقیق: آثار فعالیت بدنی در تعدیل شرایط التهابی ناشی از چاقی و روند پیری مشخص شده است. مطالعه حاضر تاثیر 10 هفته تمرین استقامتی شنا بر سطح ویسفاتین سرم، شاخص مقاومت به انسولین(HOMA-IR)و نیمرخ لیپیدی خون را در زنان چاق مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق: 16 زن چاق یائسۀ غیرفعال (شاخص توده بدنی 15/1±62/30 کیلو گرم بر متر مربع و میانگین سنی 9/3±25/54 سال) به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل ئر 10 هفته برنامه تمرینات استقامتی شنا( 60-50%ضربان قلب بیشینه) سه جلسه در هفته شرکت کردند. سطح سرمی ویسفاتین،HOMA-IR نیمرخ لیپیدی و شاخص های آنتروپومتری ک قبل و 48 ساعت بعد از تمرین اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تی زوجی و مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری05/0>P انجام گرفت.نتایج: اجرای 10 هفته تمرین استقامتی ضمن کاهش معنی دار سطح ویسفاتین (5/28%،45%-P) و شاخص مقاومت به انسولین ( 85/34%، 05%-P)بهبود نیمرخ لیپیدی و شاخص های آنتروپومتریک را به همراه داشت(05/0>P) بنابر نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، علیرغم وجود رابطه معنی دار بین سطوح ابتدایی ویسفاتین سرم با سطوح ابتدایی تری گلیسرید( 720/0-r،44%-P) و HDL-C و (750/0-r،32%-P) بین تغییرات غلظت ویسفاتین با تغییرات هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه معنی داری مشاهده نشد ) (05/0

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Changes of visfatin concentration, insulin resistance index and lipids profile following 10 weeks of swimming endurance training in obese women

چکیده [English]


Purpose: it has been determined that physical activity ameliorates inflammatory status caused by obesity and
aging process. This study investigated effect of swimming endurance training on serum visfatin levels, insulin
resistance index (HOMA-IR) and lipids profile in obese women. Methodology: Participants included 16
sedentary post menopausal obese women (BMI=30.16±1.15 kg/m2, mean aged 54.25±3.9 years) randomly
assigned to two experimental and control groups, participated in 10 weeks of swimming endurance training
(50-60% of maximal heart rate), 3 days per week. Serum visfatin levels, HOMA-IR, lipids profile and
anthropometric measurements were assessed before and 48 hours after training. Statistical analysis was done
by paired and independent t -test and Pearson correlation, and P value < 0.05 was considered significant.
Results: 10 weeks of endurance training reduced visfatin level (P=0.045, 28.5%) and HOMA-IR (P=0.005,
34.85%) and improved lipids profile and anthropometric indices (P<0.05). Although Pearson correlation
showed significant correlations between the primary concentrations of visfatin and primary levels of TG
(P=0.044, r=0.720) and HDL-C (P=0.032, r= -0.750), no significant correlations existed between changes in
visfatin levels and changes in none of variables assessed (P>0.05). Hence, changes in HOMA-IR had
significant correlations with changes in weight (P=0.002, r=0.898), BMI (P=0.000, r=0.942) and waist
circumference (P=0.002, r=0.906). Conclusion: Endurance training reduces visfatin concentration and
improves lipids profile and body composition in sedentary postmenopausal obese women.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Endurance Training
  • Visfatin
  • Insulin Resistance
  • Lipids Profile
  • Obese Women
  • تاریخ دریافت: 27 اردیبهشت 1394
  • تاریخ بازنگری: 21 خرداد 1403
  • تاریخ پذیرش: 11 دی 1399
  • تاریخ اولین انتشار: 11 دی 1399
  • تاریخ انتشار: 01 اردیبهشت 1389