روح اله محمدی میرزایی؛ شادمهر میردار
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 1435-1446
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی (سن14/3±41/24سال، قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن 46/3± 75/66 کیلوگرم، BMI07/1±53/20درصد) در شرایط هایپوکسی به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی (سن14/3±41/24سال، قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن 46/3± 75/66 کیلوگرم، BMI07/1±53/20درصد) در شرایط هایپوکسی به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای دوی1500متر، حداکثر قدرت عضلات دمی(S-Index)، انرژِی مصرفی عضلات دمی و SpO2 قبل و 24ساعت بعد انجام شد. برنامه تمرینی شامل تمرینات مشابه تداومی، تناوبی، هوازی و مقاومتی برای هر دو گروه بود. دوندگان، به طور میانگین 16جلسه در هفته به مدت چهار هفته زندگی در ارتفاع، تمرین در ارتفاع و تمرین در پایین (اجرای3 جلسه تمرین فقط روزهای زوج در ارتفاع پایین و ادامه تمرینات به همراه خواب در ارتفاع بالا)در تمرینات حضور یافتند. تمرینات عضلات دمی برای گروه IMT شامل30 تکرار با بینی بسته 2 بار در روز (صبح و عصر) 7 روز هفته به مدت چهار هفته با50% S-Index اجرا گردید. برای تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح معنیداری (05/0P≤) استفاده شد. تمرین عضلات دمی منجر به کاهش معناداری در زمان دوی 1500 متر، افزایش قدرت عضلات دمی از قبل تا بعد از تمرین و عدم تفاوت بین گروهی در انرژی مصرفی دو گروه شد. تفاوت معناداری SpO2 مشاهده نگردید (05/0P≤). به طور کلی به نظر میرسد استفاده از تمرین عضلات دمی به همراه تمرین اختصاصی در شرایط هایپوکسی، موجب افزایش قدرت عضلات دمی، بهبود کار تنفسی، کاهش میزان تهویه و کاهش زمان دوی 1500 متر در ارتفاعات پایینتر میگردد.
ابوالقاسم گرجی؛ شادمهر میردار؛ سعید نظری؛ مهدی هدایتی
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1390
چکیده
فاکتور القایی ناشی از هیپوکسی(HIF-1α)به عنوان یک تنظیم کننده ی کلیدی پاسخ های مولکولی به هیپوکسی، میانجی دامنه ی وسیعی از مکانیسم های سلولی و فیزیولوژیکی لازم برای سازگاری با کاهش اکسیژن محسوب می شود. پژوهش حاضر قصد دارد با توجه به اثرات متقابل متغیر محیطی آلاینده ای چون سرب و برخورداری از نقش آنتی اکسیدانی کورکومین، از سوی دیگر در کنار ...
بیشتر
فاکتور القایی ناشی از هیپوکسی(HIF-1α)به عنوان یک تنظیم کننده ی کلیدی پاسخ های مولکولی به هیپوکسی، میانجی دامنه ی وسیعی از مکانیسم های سلولی و فیزیولوژیکی لازم برای سازگاری با کاهش اکسیژن محسوب می شود. پژوهش حاضر قصد دارد با توجه به اثرات متقابل متغیر محیطی آلاینده ای چون سرب و برخورداری از نقش آنتی اکسیدانی کورکومین، از سوی دیگر در کنار تمرینات منظم ورزشی استقامتی، تغییرات مذکور را به صورت تعاملی بر میزان تغییرات شاخصی چونHIF-1α ریه مورد مطالعه قرار دهد. برای این منظور 60 سر موش صحرائی ویستارنر 50 روزهازمرکزانستیتو پاستورآمل تهیه شدند که به طور تصادفی در گروه های کنترل و حلال گروه های تمرینی (تمرین+ سرب و تمرین+ مکمل+سرب) و گروه های بدون تمرین(کورکومین+ سرب و گروه سرب) تقسیم شدند. برنامه ی تمرینی برای گروه های تمرینی دویدن روی نوارگردان بدون شیب به صورت پیش رونده بین64-25 دقیقه و با سرعت بین22-15 متر در دقیقه به مدت 8 هفته اجرا شد. پس از 8 هفته تمرین، و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمر ین موش هاکشته شدند و بافت های مورد نظر جمع آوری شدند. اندازه گیریHIF-1α با استفاده از کیت و به روش ELISA استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ه ای پژوهش از آزمون کالموگراف اسمیرنف، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون LSD در سطح05/0>P استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تزریق درون صفاقی سرب باعث افزایش مقادیر سرب در گروه سرب شد. بین سطوحHIF-1αریه گروه کنترل در مقایسه با گروه های سرب و تمر ین،مکمل، سرب و گروه حلال در مقایسه با گروه تمرین، مکمل، سرب و گروه مکمل و سرب در مقایسه با گروه تمرین، مکمل، سرب افز ایش معنی دار و بین گروه های سرب در مقایسه با تمرین و سرب و گروه تمرین، مکمل، سرب در مقایسه با تمرین و سرب کاهش م عن ی داری مشاهده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که استفاده از تمرینات منظم استقامتی، می تواند اثرات ناشی از استات سرب را مهار کند و تمرین منظم ورزشی استقامتی به عنوان یک راهکار مفید و موثر در برابر اثرات و آلودگی ناشی از سرب می تواند مورد توجه قرار گیرد.همچنین با توجه به تحقیقات انجام گرفته، حضور کورکومین در بین تمرین و سرب، انتظار می رفت که موجب کاهش و مهار HIF-1α شود اما چنین چیزی مشاهده نشد. در واقع ترکیب تمرین، کورکومین، سرب موجب افزایشHIF-1α شده است که شاید ناشی از دوز آن باشد.