آرمین محمّدی گجوتی؛ سعید نیکوخصلت؛ جواد وکیلی؛ رامین امیرساسان؛ میرمعصوم سهرابی
چکیده
هدف: بیکربنات سدیم، با دارابودن خاصیت تامپونی، از جمله مکملهای مجاز و مؤثر برای کاهش خستگی است. از اینرو، هدف اصلی تحقیق حاضر عبارت است از بررسی تأثیر مصرف حاد مکمل بیکربنات سدیم بر عملکرد بیهوازی مردان دوچرخهسوار نخبه و غیرنخبه.روشها: در طرح تحقیقی متقاطع و یکسویه کور، 12 دوچرخهسوار تایمتریل و سرعتی نخبه (3 سال سابقة ...
بیشتر
هدف: بیکربنات سدیم، با دارابودن خاصیت تامپونی، از جمله مکملهای مجاز و مؤثر برای کاهش خستگی است. از اینرو، هدف اصلی تحقیق حاضر عبارت است از بررسی تأثیر مصرف حاد مکمل بیکربنات سدیم بر عملکرد بیهوازی مردان دوچرخهسوار نخبه و غیرنخبه.روشها: در طرح تحقیقی متقاطع و یکسویه کور، 12 دوچرخهسوار تایمتریل و سرعتی نخبه (3 سال سابقة رقابتهای ملی و بینالمللی) و 16 دوچرخهسوار غیرنخبه (بدون سابقة رقابتهای رسمی) در محدودة سنی 17- 29 سال بهصورت هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه قرار گرفتند. هر دو گروه به فاصلة یک هفته، 60 دقیقه قبل از اجرای آزمون، 100 میلیگرم دارونما (نمک طعام) یا 300 میلیگرم بیکربنات سدیم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن بهصورت محلول در 200 میلیلیتر آب مصرف کردند. سپس، با استفاده از آزمون بیهوازی وینگیت، شاخصهای توان اوج، توان متوسط، شاخص خستگی و ضربان قلب بازیافت آزمودنیها اندازهگیری و نتایج حاصل با استفاده از تحلیل واریانس (2×2) بررسی شد (05/0>P).نتایج: پاسخ متغیرهای وابسته به مکملدهی بیکربنات سدیم در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0> P)، با این حال، در هر دو گروه مصرف حاد مکمل بیکربنات سدیم موجب افزایش معنادار توان اوج (001/0P<) و توان متوسط (001/0=P) و کاهش مقادیر شاخص خستگی (001/0P<) و ضربان قلب بازیافت دقیقة پنجم (001/0P<) شد.نتیجهگیری: با توجه به بهبود ظرفیت بیهوازی مردان دوچرخهسوار نخبه و غیرنخبه متعاقب مصرف حاد مکمل بیکربنات سدیم، میتوان اثربخشی بیکربنات سدیم را بدون توجه به سطح آمادگی یا ظرفیت تامپونی عضلات ورزشکاران محتمل دانست.
جواد وکیلی؛ رامین امیرساسان؛ عذراء نورمحمدی
چکیده
هدف: استفاده از مداخلات تغذیهای مانند مکملهای غذایی به منظور جلوگیری از بروز زود هنگام خستگی، فشارهایناشی از فعالیت بدنی و بهبود عملکرد در هنگام مسابقه توصیه شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفتهتمرین HIIT با مکملدهی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، ...
بیشتر
هدف: استفاده از مداخلات تغذیهای مانند مکملهای غذایی به منظور جلوگیری از بروز زود هنگام خستگی، فشارهایناشی از فعالیت بدنی و بهبود عملکرد در هنگام مسابقه توصیه شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفتهتمرین HIIT با مکملدهی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد وزن 7/ 9± 30 / 77کیلوگرم، سن 5/ 3± 01 / 33 سال و درصد چربی 7/ 3± 39 / 36 % به صورت هدفمند، در چهار گروه مکمل، تمرین مکمل،تمرین و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین HIIT به مدت چهار هفته و سه جلسه در هفته و در هر جلسه 4 تا 6 نوبت وهر نوبت 30 ثانیه دوی سرعت با MHR %80 و 270 ثانیه پیاده روی سریع برای گروه های تمرینی اجرا شد. آزمودنی هایگروه های مکمل و تمرین مکمل به مدت چهار هفته، هر روز یک عدد کپسول 500 میلی گرمی مکمل جینسینگ مصرفکردند. درصد چربی، به روش سه نقطهای جکسون و پولاک، حداکثر توان بی هوازی ) PPO (، میانگین توان ) MPP ( وشاخص خستگی ) FI ( با آزمون وینگیت 30 ثانیه ای و سنجش Vo2max با تست پله کوئین سنجیده شد. داده ها در نرمافزار Spss22 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با سطح معناداری 5 صدم تحلیل گردید.نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مصرف مکمل ج نس نگ به همراه تمرینات HIIT ، بر توان هوازی بیشینه، ی یاوج توان بی هوازی، متوسط توان بی هوازی، حداقل توان بی هوازی، وزن، درصد چربی، نسبت دور کمر به دور باسن،بعد از کنترل اثر متغیر همپراش، تفاوت معناداری بین چهار گروه مکمل، تمرین مکمل، تمرین و کنترل وجود داشتp>0/05( (، اما در متغیر توده بدون چربی تفاوت معناداری مشاهده نشد ) 05 / .)p<0نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر میرسد که تمر ن تناوبی شدید همراه با مکمل دهی ج نس نگ می تواند در ی ی یبهبود توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی )درصد چربی، وزن، نسبت دور کمر به باسن و BMI ( زنان دارای اضافه وزنو چاق مؤثر باشد.
پروانه دولت آبادی؛ رامین امیرساسان؛ وحید ساری صراف
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1397، ، صفحه 107-116
چکیده
هدف: مسابقات پارالمپیک مهمترین مسابقات ورزشی جهان برای افراد کمتوان جسمی است. حضور در رقابتهای ورزشی و عملکرد عالینیازمند جنبههای متفاوتی از جمله تغذیه صحیح است. به نظر میرسد الگوی تغذیهای ورزشکاران، بهویژه ورزشکاران پارالمپیک صحیح نیست.هدف از این پژوهش بررسی وضعیت مصرف درشتمغذیها و هزینه انرژی ورزشکاران نخبه پارالمپیک شهر تبریز ...
بیشتر
هدف: مسابقات پارالمپیک مهمترین مسابقات ورزشی جهان برای افراد کمتوان جسمی است. حضور در رقابتهای ورزشی و عملکرد عالینیازمند جنبههای متفاوتی از جمله تغذیه صحیح است. به نظر میرسد الگوی تغذیهای ورزشکاران، بهویژه ورزشکاران پارالمپیک صحیح نیست.هدف از این پژوهش بررسی وضعیت مصرف درشتمغذیها و هزینه انرژی ورزشکاران نخبه پارالمپیک شهر تبریز بود.روشها: سی و پنج نفر ورزشکار نخبه پارالمپیک )24 مرد و 11 زن به ترتیب با شاخص توده بدنی 8/25 و 9/22 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی 6/22 و 6/28 درصد، و نسبت دور کمر به دور لگن 96/0 و 85/0 )فرم رضایتنامه و مشخصات عمومی را تکمیلکردند. ثبت سه روزه غذای دریافتی و فعالیتهای روزانه بهطور کامل انجام شد. مقدار دریافت درشتمغذیها، فیبر، کالری دریافتی،هزینه انرژی و مقدار انرژی وعدههای مختلف در نرمافزار نوتریشن 4 محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمارتوصیفی استفاده شد.نتایج: میانگین کالری دریافتی و هزینه انرژی روزانه در مردان 7/3573 و 2/3179 و در زنان 7/2191 ، 6/2165 کیلوکالری درروز و توزیع انرژی از زیاد به کم در مردان در وعدههای صبحانه، ناهار، شام و میانوعدهها و در زنان در وعدههای ناهار، شام، صبحانهو میانوعدهها بود. مقدار دریافت درشتمغذیها در مردان، همچنین دریافت چربی در زنان ورزشکار پارالمپیکی باالتر از مقادیرمرجع بود. مقدار فیبر دریافتی در مردان کمتر از مقادیر مرجع و در زنان بیشتر از مقادیر مرجع بود.نتیجهگیری: بهطور کلی وضعیت کالری دریافتی و هزینه انرژی در زنان مطلوبتر بود. مقدار دریافت درشتمغذیها در ورزشکارانمرد نخبه پارالمپیک شهر تبریز و مصرف چربی در ورزشکاران زن بیشتر از مقادیر مرجع بود. بنابراین، کنترل و بازبینی رژیم غذاییورزشکاران نخبه پارالمپیک ضروری به نظر میرسد.
رامین امیر ساسان
دوره 6، شماره 2 ، اردیبهشت 1392
چکیده
هدف تحقیق: وضعیت تغذیهای یکی از مهمترین عوامل تعیین کنندهی سلامتی، آمادگی و عملکرد ورزشی ورزشکاران است لذا هدف این مطالعه بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای و عوامل موثر بر آن در ورزشکاران نخبهی استان آذربایجانشرقی بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 240 مرد و زن ورزشکار به روش انتخابی هدفدار برگزیده و با روش توصیفی-پیمایشی مورد ارزیابی ...
بیشتر
هدف تحقیق: وضعیت تغذیهای یکی از مهمترین عوامل تعیین کنندهی سلامتی، آمادگی و عملکرد ورزشی ورزشکاران است لذا هدف این مطالعه بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای و عوامل موثر بر آن در ورزشکاران نخبهی استان آذربایجانشرقی بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 240 مرد و زن ورزشکار به روش انتخابی هدفدار برگزیده و با روش توصیفی-پیمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری دادهها، پرسشنامهی KAP (شامل 4 بخش) بود که به طریقهی مصاحبه تکمیل شد. در بخش اول، اطلاعات جمعیت شناختی و در سایر بخشها، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای ورزشکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره، t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که ورزشکاران آگاهی و عملکرد تغذیهای متوسطی داشتند اما نگرش تغذیهای آنان نسبتاً ضعیف بود. در این بین، آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای ورزشکاران به طور معنیداری از حد مطلوب پائینتر بود (05/0>p). همچنین، رابطهی مثبت و معنیداری بین آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای وجود داشت(05/0>p). در این بین سن، جنسیت و میزان تحصیلات عوامل موثر بر آگاهی و عملکرد تغذیهای بودند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که وضعیت تغذیهای ورزشکاران استان آذربایجان شرقی در حد متوسط یا نسبتاً ضعیف بوده و همهی ورزشکاران به ویژه ورزشکاران مرد و نوجوان نیاز مبرم به آموزشهای نظری و کاربردی تغذیهای دارند.
وحید ساری صرآف؛ رامین امیر ساسان؛ سعید نیکو خصلت؛ حجت اله برقبانی
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1391
چکیده
هدف: در پژوهش حاضر تأثیر مصرف کوتاه مدت کافئین و ایبوپروفن بر شاخصهای درک درد (PPI)، درک فشار (RPE)، حداکثر تعداد تکرار (RM) و ضربان قلب (HR) در تمرینات قدرتی مقایسه شد. روش شناسی: برای این منظور، در یک تحقیق دوسویهکور، 15 مرد دانشگاهی (سن: 2±26 سال) شرکت کردند. هر جلسه تمرینی شامل چهار حرکت خم کردن آرنج، پرس سینه، خم کردن زانو و بازکردن زانو بود. ...
بیشتر
هدف: در پژوهش حاضر تأثیر مصرف کوتاه مدت کافئین و ایبوپروفن بر شاخصهای درک درد (PPI)، درک فشار (RPE)، حداکثر تعداد تکرار (RM) و ضربان قلب (HR) در تمرینات قدرتی مقایسه شد. روش شناسی: برای این منظور، در یک تحقیق دوسویهکور، 15 مرد دانشگاهی (سن: 2±26 سال) شرکت کردند. هر جلسه تمرینی شامل چهار حرکت خم کردن آرنج، پرس سینه، خم کردن زانو و بازکردن زانو بود. آزمودنیها در سه جلسه تمرینی مجزا یک ساعت پس از مصرف کافئین(6 میلیگرم بر کیلوگرم)، ایبوپروفن(400 میلیگرم) و یا دارونما به انجام تمرین پرداختند و در این تمرین آزمودنیها از هر حرکت سه دوره با شدت 12 تکرار بیشینه انجام دادند و در پایان هر دور تمرینی و نیز پس از پایان هر حرکت تمرینی، میزان RPE، PPI با استفاده از مقیاس های مربوطه و RM و HR اثبت شد. دادههای جمع آوری شده با روش آماری تحلیل واریانس(ANOVA) با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد که مصرف کافئین در مقایسه با دارونما و ایبوپروفن باعث افزایش معنیدار در HR (باز کردن زانو و پرس سینه)، RM (درتمام حرکات) شد و از طرفی کاهش معنیدار RPE (خم کردن آرنج، پرسسینه، خمکردن زانو) و PPI(خمکردن آرنج، پرسسینه، خمکردن زانو) را سبب شد(05/0>P). ایبوپروفن نیز تنها باعث افزایش میزان PPI در حرکت بازکردن زانو شد(05/0>P) و در دیگر حرکات تأثیر معنیداری نداشت (05/0>P). بحث و نتیجه گیری: در نتیجه، مصرف کوتاه مدت کافئین عملکرد تمرینی را به طور معنیداری بهبود میبخشد، اما ایبوپروفن چنین اثری ندارد.