فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
زهرا صبری؛ مژگان احمدی
چکیده
زمینه و هدف: اختلال شناختی ناشی از افزایش سن در بسیاری از کشورها به یکی از شایعترین تهدیدهای سلامتی تبدیل شده است. مسیرهای پیامرسانی، تعدیلکنندههای مهم انواع فرایندهای فیزیولوژیکی و آسیبشناختیاند و فعال شدن غیرطبیعی برخی از مسیرهای پیامرسانی میتواند در پیشرفت بیماری در سنین بالا نقش داشته باشد. اهداف پیامرسانی درونسلولی ...
بیشتر
زمینه و هدف: اختلال شناختی ناشی از افزایش سن در بسیاری از کشورها به یکی از شایعترین تهدیدهای سلامتی تبدیل شده است. مسیرهای پیامرسانی، تعدیلکنندههای مهم انواع فرایندهای فیزیولوژیکی و آسیبشناختیاند و فعال شدن غیرطبیعی برخی از مسیرهای پیامرسانی میتواند در پیشرفت بیماری در سنین بالا نقش داشته باشد. اهداف پیامرسانی درونسلولی در پاسخ به تمرین بهعنوان معیاری برای فرایندهای سلولی که در پی شرایط خاص رخ میدهند، بهشدت بررسی شده است. مشخص شده است که تمرین موجب افزایش نوروژنز از طریق القای عوامل عصبی در هیپوکمپ میشود که با بهبود عملکرد شناختی همراه است. از آنجایی که تمرین بلندمدت میتواند اختلال ناشی از افزایش سن در نوروژنز هیپوکمپ را بهبود بخشد، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی شنا با شدت بالا بر محتوای پروتئینهای CREB و ERK بافت هیپوکمپ در موشهای صحرایی سالمند انجام گرفت.مواد و روشها: در این تحقیق تجربی، 12 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگداولی سالمند (20 ماه سن و میانگین وزن 300-450 گرم) در دو گروه کنترل (شش سر موش) و تمرین تناوبی شنا با شدت بالا (شش سر موش) قرار گرفتند. موشهای صحرایی گروه تمرین، تمرین تناوبی شنا با شدت بالا (HIIT)، شامل 14 نوبت 20 ثانیهای شنا با 10 ثانیه استراحت بین هر نوبت را انجام دادند. برنامة ورزشی به مدت شش هفته (سه روز در هفته یک روز در میان) انجام گرفت. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین، موشهای صحرایی بیهوش شدند و بلافاصله با استفاده از تیغ جراحی جمجمه شکافته شده و مغز با احتیاط خارج شد. مغز سالم توسط تیغ جراحی دقیقاً از وسط به دو نیم تقسیم شد و با توجه به مختصات هیپوکمپ به کمک اطلس پاک سینوس هیپوکمپ از دستگاه لمبیک جدا شد. محتوای پروتئین متصلشونده به عنصر پاسخگو بهcAMP (CREB) و کیناز تنظیمشده با پیام خارجسلولی 1 و 2 (ERK1/2) بافت هیپوکمپ به روش وسترن بلات اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل در سطح معناداری 05/0 P< تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: نتایج نشان داد محتوای پروتئین ERK و CREBهیپوکمپ موشهای صحرایی سالمند پس از شش هفته تمرین بهطور معناداری (بهترتیب 03/0P= و 001/0P=) بیشتر از موشهای صحرایی تمریننکرده بود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج، تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا به افزایش معنادار محتوای پروتئین متصلشونده به عنصر پاسخگو بهcAMP و کیناز تنظیمشده با پیام خارجسلولی 1 و 2 بافت هیپوکمپ در موشهای صحرایی سالمند منجر میشود. بنابراین شاید تمرینات تناوبی با شدت بالا بتواند به بهبود عوامل درگیر در توانایی شناختی طی سالمندی کمک کند.
مژگان احمدی؛ ندا اقایی بهمن بگلو
چکیده
هدف: میتوفاژی میتواند به کنترل کیفیت میتوکندری کمک کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین بر عوامل میتوفاژی میتوکندری در موش های صحرایی نر چاق بود.روشها: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر (میانگین وزن20±120 گرم) پس از القاء چاقی با رژیم غذایی پرچرب (به مدت 10 هفته)، 8 سر موش صحرایی از گروه رژیم غذایی پرچرب (O) و 8 سر ...
بیشتر
هدف: میتوفاژی میتواند به کنترل کیفیت میتوکندری کمک کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین بر عوامل میتوفاژی میتوکندری در موش های صحرایی نر چاق بود.روشها: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر (میانگین وزن20±120 گرم) پس از القاء چاقی با رژیم غذایی پرچرب (به مدت 10 هفته)، 8 سر موش صحرایی از گروه رژیم غذایی پرچرب (O) و 8 سر موش صحرایی گروه رژیم غذایی استاندارد (C) برای بررسی القای چاقی تشریح شدند و سایر موشهای صحرایی چاق بهطور تصادفی به 3 گروه کنترل چاق (OC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. HIIT شامل 10 مرتبه فعالیت 4 دقیقهای با شدت 90-85 درصد VO2max و دفعه های استراحت فعال 2 دقیقهای و برنامه MICT نیز 5 جلسه در هر هفته با شدت 70-65 درصد VO2max به مدت 12 هفته اجرا شد. سطوح bcl2 و پارکین با استفاده از روش الکتروفورز ژل و وسترن بلات اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0P≤ تجزیه و تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد هر دو مداخله تمرین HIIT و MICT به افزایش معنا دار bcl2 و پارکین عضله نعلی نسبت به گروه کنترل منجر شدند (05/0P<). تفاوت معناداری بین دو گروه HIIT و MICT در سطوح bcl2و پارکین رتهای چاق وجود نداشت (05/0<P).نتیجهگیری: با توجه به نتایج، به نظر میرسد که HIIT و MICT میتوانند به کاهش تخریب و اختلال میتوکندری در عضله اسکلتی طی چاقی کمک کنند.
مژگان احمدی؛ آسیه عباسی دلویی؛ سعیده شادمهری؛ ندا آقایی بهمن بگلو
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1397، ، صفحه 139-152
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر وضعیت اکسیدان، آنتیاکسیدان و نیمرخ لیپیدیدر دختران چاق بود.روشها: سی دختر چاق )سن 5±30 سال، قد 2±60/1 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 33-31 کیلوگرم بر مجذور متر( انتخابو بهطور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروههای تجربی، تمرین هوازی روی تردمیل ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر وضعیت اکسیدان، آنتیاکسیدان و نیمرخ لیپیدیدر دختران چاق بود.روشها: سی دختر چاق )سن 5±30 سال، قد 2±60/1 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 33-31 کیلوگرم بر مجذور متر( انتخابو بهطور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروههای تجربی، تمرین هوازی روی تردمیل با شدت60 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره و تمرین مقاومتی با شدت 55 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه به مدت هشت هفته انجام دادند.نمونههای خون آزمودنیها 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرینی و 12 ساعت ناشتایی جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفادهاز آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0≤P انجام شد.نتایج: تمرین هوازی موجب کاهش معنیدار سطوح مالوندیآلدئید و افزایش معنیدار سوپراکسیددیسموتاز و ظرفیتآنتیاکسیدانی تام پالسما در دختران چاق شد )05/0≤P )با اینوجود، بین اثر هشت هفته فعالیت هوازی و مقاومتی بر نیتریکاکساید پالسما در دختران چاق تفاوت معناداری وجود نداشت )069/0=P .)نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی میتواند موجب ایجاد تغییرات قابلتوجه در دستگاه اکسایشی و ضداکسایشی بدن شودو با تعدیل نیمرخ لیپیدی، خطر بیماری قلبی عروقی در افراد چاق را کاهش دهد.واژههای کلیدی: تمرین، اکسیدان، آنتیاکسیدان، نیمرخ لیپیدی، دختران چاق.
آسیه عباسی دلویی؛ رضا اسحاقی؛ مژگان احمدی؛ محمد علی کهن پور
دوره 10، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 21-30
چکیده
هدف:هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی برسطوح سرمی GLP-1، DPP-4 و مقاومت انسولین در مردان چاق بود. روش تحقیق: 20 مرد چاق (سن01/2±76/29سال، قد 07/0±79/1متر، وزن 69/5±24/108کیلوگرم، شاخصتوده بدنی 18/1±49/33کیلوگرم بر متر مربع) بهطور تصادفی به 2گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. فعالیت مقاومتی شامل 6ایستگاه با شدت 55-75درصد ...
بیشتر
هدف:هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی برسطوح سرمی GLP-1، DPP-4 و مقاومت انسولین در مردان چاق بود. روش تحقیق: 20 مرد چاق (سن01/2±76/29سال، قد 07/0±79/1متر، وزن 69/5±24/108کیلوگرم، شاخصتوده بدنی 18/1±49/33کیلوگرم بر متر مربع) بهطور تصادفی به 2گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. فعالیت مقاومتی شامل 6ایستگاه با شدت 55-75درصد یک تکرار بیشینه، سه روز در هفته و به مدت 8هفته بود. نمونهگیری خون در دو مرحله قبل و بعد از 8هفته (48ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی) بعد از 12ساعت ناشتایی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس در اندازهگیری مکرر در سطح 05/0P≤ تحلیلشد. یافتهها:سطوح سرمی GLP-1 گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنادار افزایش یافت(P=0.027). گلوکز خون و سطوح سرمی DPP-4گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنادار کاهش یافت(P=0.019 و P=0.003). اما مقاومت به انسولین گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنادای نداشت(P=0.49). نتیجهگیری:احتمالا یک دوره تمرین مقاومتی، باعث افزایش معنادار GLP-1 و کاهش معنادار DPP-4 شده و این تغییرات با کاهش اشتها و تنظیم متابولیسم گلوکز در مردان چاق همراه است، اما احتمالا یا بر مقاومت به انسولین تاثیر معنادار ندارد و یا نیازمند طول مدت بیشتری از تمرین مقاومتی جهت مشاهده تفاوت معنادار در این شاخص میباشد.