حمید محبی؛ محسن ابراهیمی؛ سپیده اصغر پور
دوره 8، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 1233-1240
چکیده
هدف تحقیق: هدف از این تحقیق بررسی اثر فعالیت ورزشی بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود.روش تحقیق: هفت زن با وزن طبیعی (20>BMI>25) و 7 زن دارای اضافه وزن (25>BMI>30) غیر فعال (میانگین سنی 68/1±28/23 سال) در یک پروتکل 6 روزه نیمه تجربی شرکت کردند. دو روز اول به عنوان شرایط کنترل بدون فعالیت ورزشی در نظر گرفته شد. در ...
بیشتر
هدف تحقیق: هدف از این تحقیق بررسی اثر فعالیت ورزشی بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود.روش تحقیق: هفت زن با وزن طبیعی (20>BMI>25) و 7 زن دارای اضافه وزن (25>BMI>30) غیر فعال (میانگین سنی 68/1±28/23 سال) در یک پروتکل 6 روزه نیمه تجربی شرکت کردند. دو روز اول به عنوان شرایط کنترل بدون فعالیت ورزشی در نظر گرفته شد. در روز 3 و 4 از آزمودنی ها خواسته شد تا به مدت 1 ساعت با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان بدوند. دو روز بعدی به عنوان شرایط پس از فعالیت در نظر گرفته شد. آزمودنیها غذای مصرفی خود را در طول هر شش روز وزن کرده در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنیها هر روز صبح با مقیاس دیداری ثبت شد. نتایج: در زنان وزن طبیعی، میانگین انرژی دریافتی در روزهای پس از فعالیت (60/336±42/1498 کیلوکالری) به طور معنیداری پایین تر از روزهای فعالیت (61/342±14/1897 کیلوکالری) بود (01/0>p). اما در زنان دارای اضافه وزن، انرژی دریافتی نسبی به طور معنی داری در روزهای فعالیت کمتر از روزهای کنترل بود (05/0>p). تفاوت معنی داری در ترکیب غذای مصرفی بین شرایط مختلف مشاهده نشد و تغییرات اشتها در بین روزها معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه نیز در هیچ یک از متغیر ها معنی دار نبود. نتیجهگیری: در مجموع، فعالیت با شدت متوسط موجب ایجاد تعادل منفی انرژی در زنان دارای اضافه وزن می شود و این نتایج نشان دهنده اثر مطلوب ورزش بر کنترل وزن در زنان دارای اضافه وزن است.
مهدی چنگیزی؛ محسن ابراهیمی؛ سید محسن آوندی
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393
چکیده
هدف: استفاده از مکملهای ضد اکسایشی، از فشار اکسایشی ناشی از تمرینهای شدید میکاهد. از اینرو، هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف حاد مکمل کوآنزیم Q10 بر غلظت آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و کوفتگی عضلانی تأخیری (DOMS) متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی در دانشجویان پسر ورزشکار انجام شد. روششناسی: به این منظور 18 نفر دانشجوی ورزشکار با سابقه ...
بیشتر
هدف: استفاده از مکملهای ضد اکسایشی، از فشار اکسایشی ناشی از تمرینهای شدید میکاهد. از اینرو، هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف حاد مکمل کوآنزیم Q10 بر غلظت آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) و کوفتگی عضلانی تأخیری (DOMS) متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی در دانشجویان پسر ورزشکار انجام شد. روششناسی: به این منظور 18 نفر دانشجوی ورزشکار با سابقه حداقل 6 ماه فعالیت ورزشی منظم (سن: 2/1±1/21 سال، وزن: 1/8±5/72 کیلوگرم، قد: 3/7±4/177 سانتیمتر و شاخص توده بدن: 1/2±2/23 کیلوگرم بر مترمربع) و با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل کوآنزیم Q10 و دارونما تقسیم گردیدند. در این مطالعه آزمودنیها 120 دقیقه قبل از انجام فعالیت، مکمل کوآنزیم Q10 (200 میلیگرم به ازای هر آزمودنی) یا دارونما (آرد) به روش دو سوکور مصرف کردند و در یک جلسه فعالیت مقاومتی دایرهای شامل پنج ایستگاه شرکت نموده که در سه دوره با 75 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. غلظت AST در چهار مرحله قبل از مصرف مکمل یا دارونما، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت اندازهگیری شد. DOMS علاوه برا ین زمانها در فاصله 72 ساعت پس از فعالیت ارزیابی شد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با اندازهگیریهای مکرر، آزمونهای تعقیبی بونفرنی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد تغییرات سطوح آنزیمی AST بین گروه مکمل و دارونما تفاوت معنیداری نداشت (072/0=p). اما تغییرات DOMS بین دو گروه معنیدار بود (032/0=p). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاضر به نظر میرسد که مصرف حاد مکمل Q10 ممکن است باعث افت DOMS (شاخص خستگی) و غلظت AST (شاخص آسیب سلولی) در دانشجویان پسر ورزشکار پس از انجام فعالیت مقاومتی شود.
طیبه نظری گیلان نژاد؛ محسن ابراهیمی؛ روح الله حق شناس؛ تهمینه سعیدی ضیابری
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر 12 هفته تمرینات منتخب یوگا بر گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: سی زن مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سن (3/3±8/46 سال)، BMI (0/5±6/29 کیلوگرم بر متر مربع) و با 6/2±4/6 سال سابقة بیماری بر اساس معیارهای مشخص در پژوهش انتخاب شدند و در گروههای تمرین یوگا (15 نفر) ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر 12 هفته تمرینات منتخب یوگا بر گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روششناسی: سی زن مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سن (3/3±8/46 سال)، BMI (0/5±6/29 کیلوگرم بر متر مربع) و با 6/2±4/6 سال سابقة بیماری بر اساس معیارهای مشخص در پژوهش انتخاب شدند و در گروههای تمرین یوگا (15 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین گروه تجربی مدت 12 هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه به طول انجامید. سطوح گلوکز ناشتا (FBS)، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c)، تریگلیسرید (TG)، لیپوپروتئین با چگالی زیاد (HDL-C)، لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL-C)، لیپوپروتئین با چگالی بسیار کم (VLDL) و کلسترول تام آزمودنیها 48 ساعت قبل از شروع تمرین و 48 ساعت بعد از اتمام دوره تمرین اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که 12 هفته تمرین یوگا موجب کاهش معنیداری در غلظت گلوکز ناشتا (000/0p=)، هموگلوبین گلیکوزیله (034/0p=)، LDL (009/0p=)، VLDL (027/0p=) و افزایش معنیداری در غلظت HDL (003/0p=) در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شد. نتیجهگیری: 12 هفته تمرین یوگا موجب بهبود در سطوح گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله و HDL، LDL و VLDL خون میشود و احتمالاً برای تأثیر بیشتر بر تری گلیسرید و کلسترول تام باید مدت دورهی تمرین در این بیماران بیشتر شود.