مریم جعفر زاده دهنوی؛ محمد رضا کوردی؛ مهدی هدایتی
دوره 8، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 1157-1166
چکیده
هدف: چاقی با بسیاری از بیماریهای قلبی عروقی و متابولیکی از جمله مقاومت به انسولین مرتبط است. اخیرًا نشان داده شده است که لیپوکالین2(NGAL) به عنوان یک آدیپوکین مترشحه از بافت چربی با چاقی و مقاومت به انسولین رابطه دارد. هدف این پژوهش تعیین اثر یک دوره تمرین متناوب هوازی بر سطوح پلاسماییNGAL، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین ( HOMA-IR)در ...
بیشتر
هدف: چاقی با بسیاری از بیماریهای قلبی عروقی و متابولیکی از جمله مقاومت به انسولین مرتبط است. اخیرًا نشان داده شده است که لیپوکالین2(NGAL) به عنوان یک آدیپوکین مترشحه از بافت چربی با چاقی و مقاومت به انسولین رابطه دارد. هدف این پژوهش تعیین اثر یک دوره تمرین متناوب هوازی بر سطوح پلاسماییNGAL، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین ( HOMA-IR)در زنان چاق است. روششناسی: 18 زن چاق غیرفعال(شاخص توده بدنی ≥30 کیلوگرم بر مترمربع( به طور تصادفی در دو گروه تجربی(9 نفر) و گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند و به مدت هشت هفته در جلسات تمرین تناوبی هوازی با شدت متوسط( 75-60% ضربان قلب ذخیره ( HRR)، سه جلسه درهفته شرکت کردند. سطوح پلاسمایی NGAL، انسولین و در پیش آزمون (پس از 12 ساعت ناشتایی) و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، تی همبسته و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنیداری 05/0>P انجام گرفت. یافتهها: اجرای هشت هفته تمرین تناوبی هوازی با شدت متوسط برسطوح انسولین پلاسما بین دو گروه و هم چنین مقادیر HOMA-IR تغییر معنی دار ایجاد کرد (05/0> P). اما تغییرات سطوح NGAL و گلوکز پلاسما معنی دار نبود (05/0 > P). هم چنین بین سطح NGAL با مقادیر گلوکز، انسولین و HOMA-IR رابطه معنیداری دیده نشد(05/0 > P). بحث و نتیجه گیری: یافتههای پژوهشی نشان داد که این نوع تمرین، مقاومت به انسولین افراد را بهبود میبخشد ولی در مورد تغییرات سطوح NGAL جهت اظهار نظر قطعی به تحقیقات بیشتری نیاز است.
زینب عسگری؛ مهدی هدایتی؛ افسانه شمشکی
دوره 4، شماره 2 ، اردیبهشت 1390
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات ایستگاهی منتخب بر عوامل دستگاه ایمنی شامل آنزیمهای میلوپراکسیداز (MPO) در زنان تمرین نکرده بود. روششناسی: برای این منظور 30 نفر دانشجوی زن رشتههای غیر تربیت بدنی دانشگاه پیام نور سبزوار به طور تصادفی به دو گروه تجربی (تعداد: 15 نفر، سن: 88/0 ± 7/20 سال، و میانگین شاخص توده بدنی 19/4±3/24 کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات ایستگاهی منتخب بر عوامل دستگاه ایمنی شامل آنزیمهای میلوپراکسیداز (MPO) در زنان تمرین نکرده بود. روششناسی: برای این منظور 30 نفر دانشجوی زن رشتههای غیر تربیت بدنی دانشگاه پیام نور سبزوار به طور تصادفی به دو گروه تجربی (تعداد: 15 نفر، سن: 88/0 ± 7/20 سال، و میانگین شاخص توده بدنی 19/4±3/24 کیلوگرم بر مترمربع) و گروه کنترل (تعداد: 15 نفر، میانگین سن :8/1±7/20 سال و شاخص توده بدنی: 3/3 ± 4/21 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفتهای سه روز، تمرینات ایستگاهی منتخب را اجرا کردند. هر ایستگاه از 30 تا 60 دقیقه با 30 ثانیه استراحت بین ایستگاهها اجرا شد. تعداد دورها از سه تکرار در هفتهی اول به شش تکرار در هفتهی آخر افزایش یافت. تمرین شامل سه بخش گرم کردن، حرکات ایستگاهی بیهوازی و سرد کردن بود. گروه کنترل فعالیتی نداشت. از هر دو گروه در دو نوبت (یک ساعت قبل از فعالیت و 24 ساعت پس از انجام فعالیت) نمونههای خونی برای سنجش میزان تغییرات میلوپراکسیداز اخذ گردید. نرمال بودن دادهها با استفاده از آزمون کلموگراف اسمیرنوف بررسی شد. برای مقایسهی تغییرات درون و برون گروهی از آزمون t استفاده شد. از روش الایزای ساندویچی برای سنجش سطوح میلوپراکسیداز سرم استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که میزان تغییرات سطوح میلوپراکسیداز سرم (گروه تجربی: قبل از تمرین: 67/14±5/64، بعد از تمرین: 83/28±4/70، گروه کنترل: قبل از تمرین: 88/24±5/63 ، بعد از تمرین: 35/25±7/65 )(392/0p=) در هیچ یک از گروههای تجربی و کنترل معنیدار نبود (05/0P≥). تغییرات بین گروهی (گروه تجربی: 9/5+، گروه کنترل: 3/2+) نیز از نظر آماری معنیدار نبود. بحث و نتیجهگیری: از یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که تمرینات ایستگاهی منتخب این پژوهش نمیتواند تأثیر لازم را برای بهبود و افزایش کارایی دستگاه ایمنی در افراد غیرفعال ایجاد نماید.