مقاله پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
ساعد دستان؛ سعید نقیبی؛ مریم وطن دوست
چکیده
زمینه و هدف: گسترش بافت چربی به میزان آنژیوژنز آن بستگی دارد و فعالیتهای ورزشی بر عوامل آنژیوژنیک گوناگون در این بافت تأثیرگذارند. با گسترش بافت چربی و آدیپوژنز، شبکة مویرگی متراکم و بسته در این بافت تشکیل میشود که میتواند عوامل آنژیوژنیک را سرکوب کند. در صورت وجود شبکة مویرگی گسترده و عوامل آنژیوژنیک مانند VEGF-A در این بافت، میتوان ...
بیشتر
زمینه و هدف: گسترش بافت چربی به میزان آنژیوژنز آن بستگی دارد و فعالیتهای ورزشی بر عوامل آنژیوژنیک گوناگون در این بافت تأثیرگذارند. با گسترش بافت چربی و آدیپوژنز، شبکة مویرگی متراکم و بسته در این بافت تشکیل میشود که میتواند عوامل آنژیوژنیک را سرکوب کند. در صورت وجود شبکة مویرگی گسترده و عوامل آنژیوژنیک مانند VEGF-A در این بافت، میتوان از گسترش بافت چربی پیشگیری کرد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة اثر انواع تمرینات استقامتی بر بیان ژنهای آنژیوژنیک عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF-A) و ترومبوسپوندین-1 (TSP-1) بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی بود.مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار با سن هشت هفته و وزن 33 ± 237 گرم بهصورت تصادفی به چهار گروه مساوی کنترل، تمرین هوازی تداومی فزاینده با شدت بالا (HIT)، تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط (MIT) و تمرین هوازی تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. تمرینات روی نوار گردان شامل هشت هفته و پنج جلسه در هفته بود، بهطوریکه تمرین HIT شامل دویدن با سرعت ۲۰ متر بر دقیقه یا با شدت 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، با شیب فزایندة تدریجی به مدت 30 دقیقه بود. تمرین MIT شامل دویدن با شدت 65 درصد VO2max به مدت 37 دقیقه بود و تمرین HIIT شامل چهار وهله تناوب شدید با زمان چهار دقیقه دویدن با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد VO2max و چهار وهله تناوب کم شدت با زمان سه دقیقه با ۵۰ تا ۶۰ درصد VO2max (رویهمرفته ۲۸ دقیقه) بود. در نهایت، 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، بافت چربی زیرجلدی جدا و بیان ژنهای VEGF-A و TSP-1 در بافت چربی زیرجلدی با روش RT-qPCR اندازهگیری شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تجزیهوتحلیل و سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.نتایج: یافتهها نشان داد که هر سه مداخلة تمرینی موجب افزایش معنادار بیان ژن VEGF-A در بافت چربی زیرجلدی شد، ولی تنها تمرین HIT بهطور معناداری بیان TSP-1 را در این بافت کاهش داد (05/0P˂). همچنین افزایش بیان VEGF-A در پی تمرین HIT در مقایسه با HIIT بهطور معناداری بیشتر بود (05/0P˂).نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این تحقیق، تمرین هوازی تداومی پرشدت و فزاینده، شاید مطلوبترین روش تمرینی برای افزایش رگزایی در بافت چربی زیرپوستی بهشمار رود. این نوع تمرینات، با بهبود خونرسانی به بافت چربی میتوانند در کاهش تودة چربی مؤثر واقع شوند.
علمی - پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
زهرا نوروزی؛ جواد نعمتی؛ محسن ثالثی؛ رسول رضایی؛ محمد همتی نفر
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی، مشخصة اصلی انواع آسیبهای وابسته به سالمندی است. با توجه به نقش فعالیت بدنی در پاسخهای انطباقی به فشار اکسایشی و اهمیت مکملهای تغذیهای، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بر مقادیر Nrf2 و NQO1 عضلة نعلی موشهای صحرایی سالمند است.مواد و روشها: ...
بیشتر
زمینه و هدف: افزایش فشار اکسایشی، مشخصة اصلی انواع آسیبهای وابسته به سالمندی است. با توجه به نقش فعالیت بدنی در پاسخهای انطباقی به فشار اکسایشی و اهمیت مکملهای تغذیهای، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بر مقادیر Nrf2 و NQO1 عضلة نعلی موشهای صحرایی سالمند است.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع تجربی و بنیادی بود که در آزمایشگاه حیوانات دانشگاه شیراز انجام گرفت. بهمنظور اجرای پژوهش از 44 سر موش صحرایی سالمند نر نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات پس از یک دورة یکهفتهای آشنایی با محیط تمرین بهطور تصادفی به گروههای تمرین تناوبی با شدت بالا، گروه مکمل، گروه تمرین تناوبی با شدت بالا بههمراه مکمل و گروه کنترل (هر گروه 11 سر) تقسیم شدند. موشهای گروههای تمرین به مدت شش هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا بهصورت فزاینده انجام دادند، بهطوریکه در هفتة اول سه تکرار تناوبی، هفتة دوم پنج تکرار، هفتة سوم هفت تکرار و از ابتدای هفتة چهارم تا پایان هفتة ششم ۹ تکرار اینتروال اجرا شد. آزمودنیهای گروههای مکمل نیز روزانه 200 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مکمل مصرف کردند. حیوانات در انتهای دوره با تزریق کتامین زایلازین بیهوش شدند، عضلة نعلی آنها خارج و پس از انتقال به تانک نیتروژن جهت انجام آزمایش وسترن بلات در دمای 80- درجة سانتیگراد نگهداری شد. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی بررسی شد. نتایج: تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل Q10بر مقادیرNrf2 عضلة نعلی موشهای سالمند تغییر معناداری بین گروهها ایجاد نکرد (05/0P>). ولی تمرین تناوبی شدید با و بدون مصرف مکمل کوآنزیم Q10 و همچنین مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بهتنهایی مقادیر NQO1 عضلة نعلی موشهای صحرایی سالمند را بهطور معناداری درگروهای تمرینی کمتر کرد (001/0P<).نتیجهگیری: با توجه به عدم تأثیر تمرین تناوبی شدید بر مسیر Nrf2 و کاهش NQO1 در رتهای سالمند، بهمنظور مشخص شدن سازوکار تأثیرگذاری تمرین تناوبی شدید بر مسیرهای ضداکسایشی باید شرایط برنامة تمرینی مانند مدت، شدت، تکرار و نوبتهای تمرین را مدنظر قرار داد؛ همچنین توصیه میشود سایر مقادیر استاندارد مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بررسی شود.
علمی - پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
علی نصرتی هشی؛ لطفعلی بلبلی؛ سجاد انوشیروانی
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت ورزشی مقاومتی با روشهای نوین تمرینی مانند محدودیت جریان خون که با شدت کمتری نسبت به روش سنتی انجام میشود، میتواند پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی را در پی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک نوبت فعالیت مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر سطح کورتیزول، تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول ...
بیشتر
زمینه و هدف: فعالیت ورزشی مقاومتی با روشهای نوین تمرینی مانند محدودیت جریان خون که با شدت کمتری نسبت به روش سنتی انجام میشود، میتواند پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی را در پی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک نوبت فعالیت مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر سطح کورتیزول، تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول در مردان جودوکار بود.مواد و روشها: 30 مرد جودوکار به به دو گروه تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 6 هفته و هر هفته 3 جلسه در هفته تمرین قدرتی جلو بازو با هالتر بود. تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون شامل اجرای حرکت جلوبازو با شدت 30 % یک تکرار بیشینه (1-RM) همراه با فشار کاف (دور ناحیه نزدیک به تنه بازو) حدود 120 تا 160 میلیمتر جیوه در نظر گرفته شد که فشار کاف ایجاد محدودیت برای جریان خون هر فرد به فشار سیستولی او بستگی داشت. برای گروه تمرین مقاومتی سنتی (بدون انسداد عروق) تمرین با شدت 75 % یک تکرار بیشینه انجام شد. برای سنجش تستوسترون و کورتیزول، اولین نمونه خون (5 میلیلیتر) پیش از تمرین از ورید پیش آرنجی دست راست گرفته شد. دومین خونگیری 48 ساعت پس از 6 هفته اول، سومین خونگیری 24 ساعت پیش از شروع فعالیت 6 هفته دوم و چهارمین خونگیری پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی (پس از 12 هفته) انجام گرفت.نتایج: نتایج آزمون بین گروهی نشان داد کورتیزول (018/0=P)، تستوسترون (001/0>P) و نسبت تستوسترون به کورتیزول (001/0=P) در دو گروه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون و مقاومتی اختلاف معناداری داشت. نتایج آزمون درون گروهی نشان داد کورتیزول (001/0>P؛ 76/1=d)، تستوسترون (001/0>P؛ 03/4=d) و نسبت تستوسترون به کورتیزول (001/0>P؛ 53/1=d) در گروه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون در مرحله پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون به ترتیب 48/38، 11/121 و 57/53 درصد افزایش معناداری داشت. همچنین کورتیزول (001/0>P؛ 27/1=d)، تستوسترون (001/0>P؛ 05/2=d) و نسبت تستوسترون به کورتیزول (010/0=P؛ 63/0=d) گروه تمرین مقاومتی در مرحله پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون به ترتیب 35/25، 29/60 و 66/21 درصد افزایش معناداری داشت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که یک نوبت تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون توانسته منجر به افزایش تستوسترون، کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول شود. همچنین با توجه به اندازه اثر و درصد اختلاف میتوان گفت اثر گذاری تمرین مقاومتی به همراه محدودیت جریان خون در مقایسه با تمرین مقاومتی سنتی بیشتر بوده است.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
نگار جمیلی؛ سید علیرضا حسینی کاخک؛ رویا عسکری؛ بهرام صادقی
چکیده
چکیده زمینه و هدف: تاثیر تمرینات پلایومتریک بر آمادگی جسمانی بخوبی مشخص شده است. همچنین اثر تمرینات ورزشی همراه با محدودیت جریان خون نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. اما در مورد اثر تمرینات پلایومتریک در آب همراه با محدودیت جریان خون پژوهشی انجام نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات پلایومتریک در آب با و بدون محدودیت ...
بیشتر
چکیده زمینه و هدف: تاثیر تمرینات پلایومتریک بر آمادگی جسمانی بخوبی مشخص شده است. همچنین اثر تمرینات ورزشی همراه با محدودیت جریان خون نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. اما در مورد اثر تمرینات پلایومتریک در آب همراه با محدودیت جریان خون پژوهشی انجام نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات پلایومتریک در آب با و بدون محدودیت جریان خون بر آمادگی جسمانی دختران جوان فعال بود.مواد و روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. آزمودنیها 30 دختر جوان 18 تا 30 سال فعال بودند که به طور تصادفی به سه گروه: تمرین پلایومتریک در آب با محدودیت جریان خون (10 نفر)، تمرین پلایومتریک در آب بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برای تعیین حجم نمونه نیز از نرمافزار Gpower نســخه3.1.9.2 استفاده شد، بدین صورت که برای آزمون آنوا با اندازه گیری تکراری، اندازه اثر 38/0 و توان آزمون 85/0 درسطح خطای 05/0، 30 نفر تعیین گردید. جهت سنجش میزان فعالیت بدنی نمونهها از پرسشنامه فعالیت بدنی بک که دارای 16 آیتم پنج گزینهای است، استفاده شد.یک هفته قبل از شروع برنامه تمرینی، دو جلسه آشنایی با مداخلههای تحقیق ( شامل تمرینات پلایومتریک با BFR و بدون BFR و آزمونها) برای آزمودنیها برگزار گردید. پروتکل تمرینات پلایومتریک شامل شش هفته و در هر هفته سه جلسه به مدت 60 دقیقه (دارای دو تا پنج ست و استراحت یک تا دو دقیقه ای) بود. تمرینات (تعداد ست و تکرار) در گروه با محدودیت جریان خون با شدت 20 تا 40 درصد 1RM انجام گرفت. محدودیت جریان خون از طریق بستن باند الاستیکی به بخش فوقانی ران اعمال گردید. آزمونهای آمادگی جسمانی قبل و بعد از برنامه تمرینی گرفته شد. دادهها با استفاده از روش آماری آنوا با اندازهگیری مکرر و به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ضابطه تصمیمگیری آماری برای آزمونآماری به منظور رد یا تایید فرضیهها 05/0P≤ در نظر گرفته شد.یافتهها: بهبود معنیداری در درصد چربی (04/4F= ، 02/0P=)، توان بیهوازی (02/3F= ، 05/0P=)، توان انفجاری پا (60/3F= ، 04/0p=)، سرعت (60/6F= ، 05/0p=) و قدرت بیشینه (95/11F= ، 001/0p=) در گروه تمرین پلایومتریک در آب با محدودیت جریان خون دیده شد (p≤0.05). در سایر متغیرهای آمادگی جسمانی شامل وزن، شاخص توده بدن، چابکی و توان بالاتنه تفاوت معنی داری بین گروهها وجود نداشت (P>0.05).نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش تمرینات پلایومتریک در آب با محدودیت جریان خون میتواند در بهبود درصد چربی، توان بیهوازی، توان انفجاری پا، سرعت و قدرت بیشینه دختران جوان فعال موثر باشد.
مقاله پژوهشی
بیوشیمی و متابولیسم
مهری قلی پور؛ نجمه رضائیان؛ محمد کریمی؛ صادق چراغ بیرجندی
چکیده
زمینه و هدف: اسیدهای صفراوی به عنوان پیامرسانهای متابولیکی کلیدی در جریان بازسازی کبد و محصول نهایی کاتابولیسم کلسترول شناخته میشوند که برای جذب مواد مغذی در روده مهم هستند. مطالعات اخیر اسیدهای صفراوی را به عنوان مولکول های پیامرسان با کارکردهای متنوع توصیف می کنند که دارای گیرنده های گسترده ای در بدن می باشند. به واسطه این ...
بیشتر
زمینه و هدف: اسیدهای صفراوی به عنوان پیامرسانهای متابولیکی کلیدی در جریان بازسازی کبد و محصول نهایی کاتابولیسم کلسترول شناخته میشوند که برای جذب مواد مغذی در روده مهم هستند. مطالعات اخیر اسیدهای صفراوی را به عنوان مولکول های پیامرسان با کارکردهای متنوع توصیف می کنند که دارای گیرنده های گسترده ای در بدن می باشند. به واسطه این گیرنده ها، اسیدهای صفراوی می توانند میزان سنتز خود، لیپید، گلوکز و سوخت و ساز انرژی را تعدیل نمایند. مسیر پیامرسانی FXR-FGFR4-KLB و نقش آن در تنظیم بیوسنتز اسیدهای صفراوی یکی از موضوعات جدید در سوخت و ساز کلسترول به ویژه در بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) است. این تحقیق با هدف مطالعه اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر اسید صفراوی (BA) کبدی، پروتئین بتا کلوتو (KLB) و بیان نسبی گیرنده ایکس فارنزوئید (FXR)، عامل رشد فیبروبلاست 15 (FGF15) و گیرنده 4 عامل رشد فیبروبلاست (FGFR4) در موش های نر مبتلا به NAFLD انجام گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد 16 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن شش هفته و وزن تقریبی 120-160 گرم، به منظور القای شرایط NAFLD، در یک دوره شش هفته ای رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند و در ادامه به طور تصادفی در دو گروه مساوی (8 سر در هر گروه) شامل گروه های؛ کنترل (C) و تمرین مقاومتی (R) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی گروه R شامل بالارفتن از نردبان یک متر با شبکه 2 سانتی متری و شیب 85 درجه همراه با بستن سیلندرهای حاوی وزنه به دم موش ها، با 50 تا 75 درصد وزن بدن و در یک دوره هشت هفته ای با تواتر پنج روز در هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمودنی ها قربانی شده و نمونه گیری بافت کبد برای ارزیابی متغیرهای تحقیق انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0≥p انجام شد. نتایج: به دنبال هشت هفته تمرینات مقاومتی، مقادیر کبدی BA در گروه R نسبت به گروه C به طور معنادار کاهش یافت (0001/0=p). همچنین مقادیر پروتئین KLB (0001/0=p) و بیان نسبی FXR (0001/0=p)، FGF15 (0001/0=p)، FGFR4 (0001/0=p) در گروه R نسبت به گروه C به طور معنادار بیشتر بود. نتیجه گیری: کبد چرب غیرالکلی با کاهش بیان ژن هایی از قبیل FXR، FGF15 و FGFR4 و نیز کاهش پروتئین کلوتو همراه است که نتیجه آن اختلال در وضعیت کلسترول و به دنبال آن آسیب های سلولی در کبد است. مداخله فعالیت ورزشی می تواند مسیر پیامرسانی FXR-FGFR4-KLB و نقش آن در تنظیم بیوسنتز اسیدهای صفراوی را تحت تأثیر مثبت قرار داده و به بهبود وضعیت سوخت و ساز کلسترول در بدن کمک نماید. به نظر می رسد تمرینات مقاومتی اثرات سودمندی در بهبود این مسیر پیامرسانی داشته باشند.
مقاله پژوهشی
علم تمرین
محسن اکبر پور؛ صفورا صباغیان راد؛ نرگس چمنی
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و میر در جهان ارتباط قوی دارد. در سالهای اخیر ، رابطه ای بین نشانگرهای زیستی استرس اکسیداتیو و دیابت نوع دو پیدا شده است.روش شناسی پژوهش :نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد.یافتهها: پس از هشت هفته تمرینات مقاومتی سنتی وTRX افزایش معناداری در سطوح SOD و GPX در دوگروه تجربی مشاهده شد(۰۵/۰ >p ). با این حال در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد، همچنین میزان MDA پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در هر دو گروه تمرینی مقاومتی سنتی وTRX کاهش معناداری نشان داد. نتایج تحلیل بین گروهی نشان داد که بین دو گروه تمرین مقاومتی و TRX بر شاخص های SOD, GPXوMDA تفاوت معنی داری وجود ندارد)۰۵/۰(P>، درحالی این دو گروه تجربی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون معنی دار بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده میتوان بیان داشت که؛ هر دو روش تمرینی میتوانند تاثیرات پیشگیرانهای در شاخصهای اکسایشی (SOD و GPX)و ضد اکسایشی(MDA) زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
علمی - پژوهشی
بیوشیمی و متابولیسم
جواد وکیلی؛ وحید ساری صرّاف؛ سارا فرج پور خزاعی
چکیده
مقدمه و هدف: ارتباط نزدیکی بین اختلالات عملکرد میتوکندری کبد و توسعه چاقی و مقاومت به انسولین وجود دارد. همانطور که در بیماری دیابت نوع دو مشاهده شده است، در شرایط مقاومت به انسولین، کاهش حساسیت انسولین سلولهای کبدی، عضله اسکلتی و سلولهای چربی مشاهده میشود. در طول دهههای اخیر فعالیت ورزشی به عنوان یک ابزار کمکی کلیدی در کنترل ...
بیشتر
مقدمه و هدف: ارتباط نزدیکی بین اختلالات عملکرد میتوکندری کبد و توسعه چاقی و مقاومت به انسولین وجود دارد. همانطور که در بیماری دیابت نوع دو مشاهده شده است، در شرایط مقاومت به انسولین، کاهش حساسیت انسولین سلولهای کبدی، عضله اسکلتی و سلولهای چربی مشاهده میشود. در طول دهههای اخیر فعالیت ورزشی به عنوان یک ابزار کمکی کلیدی در کنترل بسیاری از بیماریها از جمله دیابت نوع دو درآمده است و مطالعات نشان دادهاند که پروتکلهای تمرینی گوناگون در کاهش شیوع و بهبود برخی از عملکردهای متابولیکی کبد مؤثر است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر شاخصهای Parkin و Pink1 در بافت کبد رتهای دیابتی نوع دو میباشد.مواد و روش: در یک طرح تجربی، 30 سر رت صحرایی نر ویستار سه ماهه با دامنه وزنی (300-225 گرم) به طور تصادفی در یکی از سه گروه 10 سری شامل: کنترل سالم (C: تزریق درون صفاقی سرم سالین)، کنترل دیابتی (D: دیابتی شده با رژیم غذایی پرچرب همراه با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین) و دیابتی تمرین کرده (D+T: دیابتی شده به همراه تمرین) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دویدن با شدت 90-85% سرعت بیشینه در 6 الی 12 وهلۀ دو دقیقهای؛ 5 روز در هفته به مدت هشت هفته بود. تمامی رتها، 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی، به روش بدون درد توسط متخصص کارآزموده بیهوش و جراحی شدند. برای تعیین تغییرات در نیمرخ بیان پروتئینهای Parkin و Pink1 در بافت کبد رتها از روش وسترن بلات استفاده شد. از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تحلیل دادهها در سطح معنیداری کمتر از پنج صدم استفاده گردید.یافتهها: القاء دیابت (D) موجب افزایش 51 و 63 درصدی به ترتیب در پروتئینهای Parkin و Pink1 میگردد، اگرچه از نظر آماری معنیدار نیست (05/0≤p). همچنین با وجود اینکه، مداخلۀ تمرینی باعث کاهش 45 و 38 درصدی در Parkin و Pink1 در گروه دیابتی تمرین کرده (D+T) در مقایسه با گروه دیابتی (D) شد، ولی معنیدار نبود. (05/0≤P).نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان اظهار داشت که، هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) برای مشاهده کاهش معنیدار میتوفاژی در بافت کبد موشهای دیابتی ناکافی است. در عین حال با توجه به اندک تغییرات مشاهده شده HIIT احتمالاَ یک راهکار پیشگیرانه در مقابل افزایش بیرویه میتوفاژی ناشی از ابتلاء به بیماری دیابت نوع دو دارد. با این-حال، اظهار نظر قطعی در رابطه با این شاخصها و نحوۀ تأثیرپذیری آنها از شرایط مختلف منوط به انجام تحقیقات بیشتری میباشد.
علمی - پژوهشی
علم تمرین
الهه شاداب نیک؛ فرزاد ناظم؛ مجید جلیلی
چکیده
زمینه و هدف: اندازه گیری دقیق آمادگی قلبی-تنفسی (VO2max) از اهمیت بالایی در علوم ورزشی برخوردار است. اندازهگیری مستقیم VO2max با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به دلیل هزینه زیاد، زمان بر بودن، نیاز به کارشناس و احتمال بروز برخی مخاطرات قلبی-تنفسی حین اجرای آزمون ورزشی فزاینده نمی تواند چندان عملیاتی و فراگیر باشد. برآورد ...
بیشتر
زمینه و هدف: اندازه گیری دقیق آمادگی قلبی-تنفسی (VO2max) از اهمیت بالایی در علوم ورزشی برخوردار است. اندازهگیری مستقیم VO2max با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به دلیل هزینه زیاد، زمان بر بودن، نیاز به کارشناس و احتمال بروز برخی مخاطرات قلبی-تنفسی حین اجرای آزمون ورزشی فزاینده نمی تواند چندان عملیاتی و فراگیر باشد. برآورد VO2max با استفاده از معادلات مبتنی بر شاخص ضربان قلب (HRindex) یکی از روشهای پرکاربرد در میادین ورزشی است که می تواند VO2max افرد را بدون نیاز به تحلیل گازهای تنفسی براورد نمایند. با این حال، این امر مستلزم آن است که ضربان قلب استراحت و بیشینه به طور دقیق و با کمترین خطا اندازه گیری شوند. هدف از پژوهش حاضر سنجش روایی معادلاتVO2max مبتنی بر شاخص ضربان قلب در پسران نوجوان می باشد.مواد و روشها: در تحقیق مقطعی حاضر 157 پسر سالم نوجوان با میانگین سنی 35/1±92/14 سال، شاخص توده بدن 5/4±39/21 کیلوگرم/متر مربع و VO2max معادل 67/6±80/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ دقیقه از مدارس متوسطه اول و دوم در سطح شهر همدان داوطلبانه شرکت کردند. ابتدا ضربان قلب استراحت و متغیرهای ترکیب بدن آزمودنی ها به روش استاندارد اندازه گیری شد. ضربان قلب بیشینه و VO2max آزمودنی ها (روش معیار) در آزمون ورزشی فزاینده بروس تعدیل شده بر روی تردمیل مجهز به دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. همچنین، VO2max آزمودنی ها با استفاده از معادلات منتخب شاخص ضربان قلب، براورد گردید. جهت ارزیابی روایی معادلات شاخص ضربان قلب در براورد VO2max، از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t همبسته و توافق بلاند - آلتمن استفاده شد.نتایج: همبستگی معنی داری بین VO2max اندازه گیری شده به روش معیار و روش معادلات شاخص ضربان قلب مشاهده شد (05/0 >p، 328/0 = R). با این حال، اختلاف معنی داری (01/0>p) بین VO2max روش معیار و معادلات شاخص ضربان قلب (میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه 45/5- 34/3 = میانگین اختلاف) مشاهده شد. به طوری که هر دو معادله براوردی منجر به کم تخمینی VO2max به ترتیب به میزان 93/17±36/11 درصد و 39/16±84/5 درصد در پسران نوجوان منجر شد. همچنین، نتایج نمودار بلاند - آلتمن حاکی از توافق ضعیف معادلات رگرسیونی غیر بومی با روش معیار بود.نتیجهگیری: معادلات مبتنی بر شاخص ضربان قلب منتخب جهت براورد VO2max پسران نوجوان سالم از اعتبار کافی برخوردار نیست. به طوری که هر دو معادله به طوری معناداری به کم تخمینی VO2max منجر شد. بنابراین، طراحی معادلات شاخص ضربان قلب ویژه نوجوانان جهت براورد VO2max توصیه می شود.
مقاله مروری
قلب و عروق و گردش خون
محمدجواد پوروقار؛ سعید رضا نوری مفرد؛ موسی خلفی
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) مهمترین شاخص آنژیوژنز میباشد که ممکن است در پاسخ به فعالیت ورزشی افزایش پیدا کند. با این وجود، آثار حاد فعالیت ورزشی بر این شاخص متناقض گزارش شده است. از اینرو، هدف مطالعه فراتحلیل حاضر بررسی اثر حاد فعالیت ورزشی بر VEGF گردش خون در بزرگسالان میباشد. مواد و روشها: بهمنظور استخراج مقالات ...
بیشتر
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) مهمترین شاخص آنژیوژنز میباشد که ممکن است در پاسخ به فعالیت ورزشی افزایش پیدا کند. با این وجود، آثار حاد فعالیت ورزشی بر این شاخص متناقض گزارش شده است. از اینرو، هدف مطالعه فراتحلیل حاضر بررسی اثر حاد فعالیت ورزشی بر VEGF گردش خون در بزرگسالان میباشد. مواد و روشها: بهمنظور استخراج مقالات اصیل، جستجوی جامع در پایگاههای اطلاعات ای اطلاعاتی PubMed ,Scopus ,Web of Science، مرکز جهاد دانشگاهی، مگیران و Google Scholar تا تاریخ 10 اسفند 1401 برای مطالعات فعالیت ورزشی حاد بر سطوح گردش خونی VEGF انجام شد. معیارهای ورود به فراتحلیل شامل مطالعات چاپ شده در مجلات فارسی زبان و انگلیسی زبان، مطالعات با آزمودنیهای انسان با میانگین سنی بیشتر از 18 سال، مطالعات بررسیکنندۀ اثر حاد فعالیت ورزشی و مطالعات با اندازهگیری مقادیر سرمی یا پلاسمایی VEGF بودند. برای تعیین اندازه اثر مقادیر تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) و فاصله اطمینان 95 درصد (CIs) با استفاده از نرمافزار CMA2 محاسبه شد. سطح ناهمگونی با استفاده از آزمون I2 و سوگیری انتشار نیز با آزمون Egger بررسی شد. همچنین، تحلیل زیر گروهی برای وضعیت سلامتی (دارای بیماری مزمن و سالم) و نوع فعالیت ورزشی (هوازی، مقاومتی و تناوبی با شدت بالا) انجام شد. نتایج: درمجموع، 27 مقاله (49 مداخله ورزشی) شامل 704 نفر آزمودنی وارد فراتحلیل حاضر شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که فعالیت ورزشی حاد منجر به تغییرات معنیدار در VEGF بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی نسبت به پیش از فعالیت ورزشی نمیشود [14/0p= ،(40/0 الی 05/0CI: -) 17/0]. نتایج تحلیل زیر گروهی بر اساس وضعیت سلامت آزمودنی نشان داد که فعالیت ورزشی اثر معنیداری بر VEGF در افراد سالم نداشت [40/0p=،10/0SMD: ]، درحالیکه تمایل به افزایش VEGF در بیماران شد [05/0p=،30/0SMD: ]. نتایج تحلیل زیر گروهی بر اساس نوع فعالیت ورزشی نیز نشان داد که فعالیت ورزشی مقاومتی [008/0p=، 58/0SMD: ] منجر به افزایش معنیدار و فعالیت ورزشی تناوبی با شدت بالا [06/0p=، 29/0SMD: ] منجر به افزایش غیر معنیداری VEGF میشود، درحالیکه اثر فعالیت ورزشی هوازی [95/0p= ، 009/0SMD: ] معنیدار نبود.نتیجهگیری: بهطورکلی یافتههای فراتحلیل حاضر نشان میدهد که نوع فعالیت ورزشی نقش مؤثری در پاسخ VEGF به فعالیت ورزشی حاد ایفا میکند. فعالیت ورزشی مقاومتی و تناوبی با شدت بالا ممکن است منجر به افزایش VEGF گردش خون بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی شوند، درحالیکه فعالیت هوازی اثرات قابلتوجهی ندارد. همچنین، فعالیت ورزشی ممکن است VEGF را در افراد با بیماریهای متابولیکی-قلبی افزایش دهد درحالیکه در افراد بدون بیماری مزمن مؤثر نباشد.