علم تمرین
محسن اکبر پور؛ صفورا صباغیان راد؛ نرگس چمنی
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و میر در جهان ارتباط قوی دارد. در سالهای اخیر ، رابطه ای بین نشانگرهای زیستی استرس اکسیداتیو و دیابت نوع دو پیدا شده است.روش شناسی پژوهش :نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد.یافتهها: پس از هشت هفته تمرینات مقاومتی سنتی وTRX افزایش معناداری در سطوح SOD و GPX در دوگروه تجربی مشاهده شد(۰۵/۰ >p ). با این حال در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد، همچنین میزان MDA پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در هر دو گروه تمرینی مقاومتی سنتی وTRX کاهش معناداری نشان داد. نتایج تحلیل بین گروهی نشان داد که بین دو گروه تمرین مقاومتی و TRX بر شاخص های SOD, GPXوMDA تفاوت معنی داری وجود ندارد)۰۵/۰(P>، درحالی این دو گروه تجربی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون معنی دار بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده میتوان بیان داشت که؛ هر دو روش تمرینی میتوانند تاثیرات پیشگیرانهای در شاخصهای اکسایشی (SOD و GPX)و ضد اکسایشی(MDA) زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
محسن اکبرپور؛ زینب آقاجانی
چکیده
هدف: کبد از حساسترین بافتهای هدف فشار اکسایشی ناشی از تمرین میباشد و آمینوترانسفرازهای کبدی، شاخصهای حساسی برای تعیین آسیب دیدگی سلولهای کبدی هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین TRX و مقاومتی سنتی بر برخی از آنزیمهای کبد (آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز) در زنان غیرفعال انجام گرفت.روش ...
بیشتر
هدف: کبد از حساسترین بافتهای هدف فشار اکسایشی ناشی از تمرین میباشد و آمینوترانسفرازهای کبدی، شاخصهای حساسی برای تعیین آسیب دیدگی سلولهای کبدی هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین TRX و مقاومتی سنتی بر برخی از آنزیمهای کبد (آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز) در زنان غیرفعال انجام گرفت.روش ها: در این پژوهش که به روش نیمه تجربی انجام شد، 28 دختر غیرفعال با میانگین سن41/1±07/21 سال و شاخص توده بدن 25/4±52/22 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی در سه گروه تمرین TRX، تمرین مقاومتی سنتی و کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی، تمرین مقاومتی سنتی وTRX را سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته با شدت 65 – 80 درصد یک تکرار بیشینه اجرا کردند، در حالیکه گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی در مدت زمان اجرای پژوهش شرکت نکرد. نمونههای خونی قبل از شروع تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین از تمام آزمودنی ها گرفته شد و برای بررسی سطح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمونهای شاپیرو-ویلک، تیوابسته و تحلیل واریانس یک سویه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و سطح معنی داری 05/0P< در نظر گرفته شد.نتایج: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری در میزان سرمی آنزیمهای AST و ALT از مرحله پیش آزمون به پس آزمون در گروههای TRX، مقاومتی سنتی و کنترل وجود نداشت (05/0p>). همچنین تفاوت بین گروهی در هیچ یک از عوامل مشاهده نشد (05/0p>).نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته تمرین TRX و مقاومتی سنتی بر سطح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) زنان غیرفعال اثر معناداری ندارد. بنابراین، اثرات اجرای تمرین TRX و مقاومتی سنتی بر شاخصهای آنزیمی کبد یکسان بود و بین این دو نوع روش تمرینی تفاوتی مشاهده نشد.
محسن اکبر پور؛ حمید امینی؛ جواد آقازاده؛ احترام عیسی نژاد
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393
چکیده
هدف: مطالعات نشان داده است که تمرینات ورزشی شدید با افزایش سطح رادیکال های آزاد و ایجاد شرایط استرس اکسیداتیو همراه است، لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت تمرینی شدید بر تغییرات بیان ژنی آنزیم کاتالاز لنفوسیتی در بازیکنان فوتبال بود. روش شناسی: در این پژوهش 9 نفر فوتبالیست جوان آماتور (16-18سال) از میان بازیکنانی که داوطلب شرکت ...
بیشتر
هدف: مطالعات نشان داده است که تمرینات ورزشی شدید با افزایش سطح رادیکال های آزاد و ایجاد شرایط استرس اکسیداتیو همراه است، لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت تمرینی شدید بر تغییرات بیان ژنی آنزیم کاتالاز لنفوسیتی در بازیکنان فوتبال بود. روش شناسی: در این پژوهش 9 نفر فوتبالیست جوان آماتور (16-18سال) از میان بازیکنانی که داوطلب شرکت در این تحقیق بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. در سه مرحله قبل از انجام آزمون ورزشی شدید GXT (Graduate Exercise Test )، بلافاصله بعد از آزمون ورزشی و 3 ساعت بعد از آن در هر بار به مقدار4میلی لیتر خون از آزمودنی های جهت سنجش سطوح mRNA کاتالاز جمع آوری شد. نتایج: یافته ها نشان داد سطوح mRNAکاتالاز لنفوسیتی فوتبالیست های جوان بلافاصله پس از فعالیت( 17/0 = p) و 3 ساعت پس از فعالیت ورزشی ( 08/0 = p) به طور غیر معنی داری افزایش یافت. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که فعالیت ورزشی شدید باعث افزایش غیر معنی دار سطح mRNAکاتالاز لنفوسیتی بازیکنان جوان فوتبال می شود که این امر احتمالا به دلیل سازگاری در فرایند پس از رونویسی mRNAکاتالاز لنفوسیتی در بازیکنان فوتبال می باشد.
محسن عصارزاده نوش آبادی؛ محسن اکبرپور
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1391
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثر12 هفته تمرین هوازی در هنگام صبح و عصر بر شاخصهای التهابی خطرزای قلبی- عروقی در مردان چاق بود. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که بدین منظور40 مرد چاق غیر ورزشکار به صورت تصادفی در 4 گروه تمرین صبح عصر، کنترل صبح و عصر قرار گرفتند. گروه های تمرین صبح و عصر پروتکل تمرین هوازی دویدن را سه جلسه ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثر12 هفته تمرین هوازی در هنگام صبح و عصر بر شاخصهای التهابی خطرزای قلبی- عروقی در مردان چاق بود. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که بدین منظور40 مرد چاق غیر ورزشکار به صورت تصادفی در 4 گروه تمرین صبح عصر، کنترل صبح و عصر قرار گرفتند. گروه های تمرین صبح و عصر پروتکل تمرین هوازی دویدن را سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند که مدت دویدن در جلسه اول 15 دقیقه و هردو جلسه بصورت پله ای یک دقیقه به زمان دویدن افزوده شد تا اینکه زمان دویدن به 30 دقیقه افزایش یافت، در حالی که گروههای کنترل از انجام برنامه تمرینی در مدت زمان اجرای پژوهش منع شدند. مقدار 5 میلی لیتر خون سیاهرگی در آغاز دوره، هفته ششم و پایان هفته دوازدهم جهت سنجش پروتئین واکنش پذیر C، اینتر لوکین – 6 و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا از آزمودنی ها جمع اوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی4×3 بوسیله نر مافزار رایانهای SPSS نسخه 15 با در نظر گرفتن سطح معنیداری پنج درصد(5%=α)انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد تمرین هوازی صبحگاهی و عصرگاهی موجب کاهش CRP،IL-6، در گروههای تجربی در مقایسه با گروه-های کنترل شد، همچنین مقادیر تولید شاخصهای التهابی در عصر کمتر از صبح بود(میزان CRP در گروه تمرین عصرگاهی در هفته اول ،ششم و دوازدهم به ترتیب 1/17، 5/10، 87/18 درصد و میزان IL-6 نیز به ترتیب 5/21، 74/16، 32/25 درصد کمتر از گروه تمرین صبحگاهی بود). سطح فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا پس از 6 و 12 هفته تمرین در گروههای تجربی در مقایسه با گروههای کنترل کاهش نشان میداد و لی این میزان تغییرات از نظر آماری معنیدار نبود.
محسن اکبرپور
دوره 4، شماره 2 ، اردیبهشت 1390
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین موازی مقاومتی-استقامتی بر سطح سرمی هورمونهای گرلین آسیلدار، انسولین و رشد مردان چاق بود. روششناسی: بدین منظور30 مرد چاق غیر ورزشکار به صورت تصادفی در 2 گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی پروتکل تمرین موازی قدرتی-استقامتی را سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا کرد، درحالیکه گروه ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین موازی مقاومتی-استقامتی بر سطح سرمی هورمونهای گرلین آسیلدار، انسولین و رشد مردان چاق بود. روششناسی: بدین منظور30 مرد چاق غیر ورزشکار به صورت تصادفی در 2 گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی پروتکل تمرین موازی قدرتی-استقامتی را سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا کرد، درحالیکه گروه کنترل در طول اجرای تحقیق هیچ برنامه تمرینی نداشت. 5 میلیلیتر خون سیاهرگی در آغاز دوره، پایان هفته ششم و هفته دوازدهم جهت سنجش هورمونهای گرلین، انسولین و رشد از آزمودنیها جمعآوری شد. نتایج: یافتهها نشان داد 12 هفته تمرین موازی مقاومتی-استقامتی موجب افزایش گرلین آسیلدار (0001/0=p)، هورمون رشد (045/0=p) و کاهش هورمون انسولین (0001/0=p) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد درحالیکه این تغییرات پس از اجرای 6 هفته برنامه تمرینی معنادار نبود، همچنین در گروه تجربی افزایش معناداری در سطح گرلین آسیلدار و هورمون رشد و کاهش معناداری در سطح هورمون انسولین بین مرحله پس آزمون و پیش آزمون وجود داشت. بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد که تمرینات موازی مقاومتی-استقامتی، به واسطه بهبود مقادیر گرلین آسیلدار، هورمون رشد و انسولین میتواند منجر به کاهش وزن و درصد چربی بدن شود، همچنین افزایش سطح گرلین آسیلدار پلاسما در سازگاری به برنامه تمرینی احتمالاً از یک روند تأخیری برخوردار است و در این روند طول مدت برنامه تمرینی در کنار کاهش درصد چربی و وزن بدن میتواند در تغییر سطح گرلین پلاسما و کنترل وزن موثر باشد.