افشار جعفری؛ مریم تقی زادفانید؛ سعید نیکوخصلت؛ یوسف بافنده تیز
چکیده
زمینه و هدف: عبارت «سندروم اختلالات گوارش ناشی از ورزش» به اختلالات عملکرد و یکپارچگی دستگاه گوارش اشاره دارد که از ویژگیهای مشترک فعالیتهای ورزشی پرشدت و طولانیمدت است. بهدلیل ابهامات موجود دربارۀ اختلالات گوارشی ناشی از انواع تمرینات ورزشی، تحقیق حاضر با هدف مقایسۀ پاسخ ایمنوگلوبولین M، و برخی از نشانگرهای اختلالات ...
بیشتر
زمینه و هدف: عبارت «سندروم اختلالات گوارش ناشی از ورزش» به اختلالات عملکرد و یکپارچگی دستگاه گوارش اشاره دارد که از ویژگیهای مشترک فعالیتهای ورزشی پرشدت و طولانیمدت است. بهدلیل ابهامات موجود دربارۀ اختلالات گوارشی ناشی از انواع تمرینات ورزشی، تحقیق حاضر با هدف مقایسۀ پاسخ ایمنوگلوبولین M، و برخی از نشانگرهای اختلالات گوارشی به یک جلسه تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تناوبی پرشدت (HIIT) در دختران ورزشکار انجام گرفت. مواد و روشها: بهمنظور بررسی پاسخ شاخصهای مرتبط با اختلالات گوارشی به یک جلسه تمرین، 30 دختر ورزشکار داوطلب در قالب یک طرح نیمهتجربی سهگروهی (گروههای کنترل 10 نفر، MICT 10نفر و HIIT 10 نفر) در تحقیق حاضر شرکت کردند. ورزشکاران پس از دو هفته شرکت در دورۀ آشنایی تمرین، در روز یازدهم تا سیزدهم دورۀ ماهانۀ خود در جلسۀ آزمون ورزشی موردنظر شرکت کردند. برنامۀ تمرین در هر دو گروه MICT و HIIT شامل 7200 متر دویدن روی نوار گردان بود؛ بهطوریکه گروه MICT با شدت 70 درصد VO2max و گروه HIIT 18 تکرار 400 متر را با شدت 100-110 درصد VO2max انجام دادند. گروه کنترل نیز پس از صرف صبحانه در حالت استراحت بود. نمونههای خون پیش، بلافاصله و دو ساعت پس از جلسات تمرینی موردنظر هر گروه جمعآوری شد. همچنین علائم اختلالات گوارشی همزمان از طریق پرسشنامه ثبت شد. مقدار I-FABP، زنولین، LPS و IgM سرم به روش الایزا اندازهگیری شد. دادههای سرمی بهصورت میانگین ± انحراف استاندارد، با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و دادههای رتبهای مربوط به علائم اختلالات گوارشی با استفاده از آزمون ویلکاکسون با 05/0≥P تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: سطوح I-FABP، LPS و زنولین پس از انجام قراردادهای ورزشی MICT و HIIT بهطور معناداری افزایش یافت (05/0>P). درحالیکه سطح IgM پس از هر دو نوع تمرین بهطور معناداری کاهش پیدا کرد (05/0>P). همچنین دو ساعت پس از تمرین HIIT سطوح زنولین به حالت پایه بازگشت (05/0<P). غلظت I-FABP دو ساعت پس از تمرین MICT و سطوح زنولین و LPS دو ساعت پس از تمرین MICT و HIIT با گروه کنترل تفاوت معنادار نداشتند (05/0<P). همچنین تفاوت پاسخهای حاد کاهندة IgM و فزایندة I-FABP، LPS و زنولین به قراردادهای ورزشی MICT در مقایسه با HIIT معنادار نبود (05/0<P).نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گرفت یک جلسه تمرین MICT و HIIT ممکن است موجب افزایش آسیب و نفوذپذیری روده، ایجاد اندوتوکسمی و کاهش ایمنی هومورال در دختران ورزشکار غیرنخبه شود. هرچند بهنظر میرسد اختلالات عملکرد دستگاه گوارش ناشی از تمرین HIIT بیشتر باشد که با بروز علائم ناراحتیهای گوارشی همراه نیست.
مسعود رفعتی؛ جبار بشیری؛ رقیه پوزش جدیدی؛ حسن پوررضی
چکیده
هدف: در مورد تأثیر توأم HIIT و Q10 بر دستکاری بیوژنز و عملکرد میتوکندریهای عضلانی در شرایط چاقی اطلاعات اندکی موجود است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر توأم تمرین HIIT و مکمل Q10 بر محتوای میتوکندری و مقدار AMPK، NRF2، SIRT1 و Tfam عضله نعلی موشهای صحرائی نر چاق بود.روشها: 48 موش صحرائی به طور تصادفی به شش گروه لاغر، چاق مرجع، چاق کنترل، چاق+HIIT، چاق+Q10 ...
بیشتر
هدف: در مورد تأثیر توأم HIIT و Q10 بر دستکاری بیوژنز و عملکرد میتوکندریهای عضلانی در شرایط چاقی اطلاعات اندکی موجود است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر توأم تمرین HIIT و مکمل Q10 بر محتوای میتوکندری و مقدار AMPK، NRF2، SIRT1 و Tfam عضله نعلی موشهای صحرائی نر چاق بود.روشها: 48 موش صحرائی به طور تصادفی به شش گروه لاغر، چاق مرجع، چاق کنترل، چاق+HIIT، چاق+Q10 و چاق توأم (HIIT+Q10) تقسیم شدند. چاقی با رژیم پرچرب القا شد و تمرین HIIT به مدت 12 هفته (پنج جلسه در هفته، هر جلسه شامل10 مرحله فعالیت تناوبی چهار دقیقهای با شدت 90-85 درصد v VO2 peak) انجام شد و Q10 روزانه (نیم گرم در هر کیلوگرم وزن بدن) مصرف شد. دادهها با روش وسترن بلات و mitotracker اندازهگیری و با ANOVA مقایسه شدند. نتایج: محتوای میتوکندری (049/0=P) و مقدار پروتئینهای NRF2(002/0=P)، SIRT-1(007/0=P) و Tfam(040/0=P) در گروه چاق کنترل به طور معنادار کمتر از گروه لاغر بود. محتوای میتوکندری و مقدار SIRT-1 در هر سه گروه چاق+ HIIT(001/0=P)، چاق+ Q10(001/0=P) و چاق توأم (001/0=P)، به طور معناداری بیشتر از گروه چاق کنترل بود و حتی به سطوح بالاتر از گروه لاغر نیز (به جز محتوای میتوکندری گروه چاق+Q10) رسید (001/0=P). اما مقدار NRF2، فقط در گروههای چاق+ HIIT(033/0=P) و چاق توأم (038/0=P) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل چاق بود. بااینحال، در هیچ یک از گروههای مداخله، مقدار Tfam تفاوت معناداری با گروه کنترل چاق نداشت (05/0 نتیجه گیری: احتمالاً چاقی بیوژنز میتوکندری عضله نعلی را کاهش میدهد و یا اینکه حداقل سبب تخریب بیشتر میتوکندریهای موجود میشود، اما تمرین HIIT و مکمل Q10 تا اندازهای قابلیت جبران این کاهش را دارند که البته اثر HIIT تا حدی بیشتر است. بااینحال به دلیل کمبود شواهد و محدودیتها هنوز نیاز به بررسی باقی است.
یاسر کاظم زاده؛ عبدالعلی بنایی فر؛ حسین شیروانی؛ علی قرائت
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 1385-1394
چکیده
تمرینات تناوبی پرشدت، روشی تمرینی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر به عنوان تمرین با آثاری به مراتب موثرتر از تمرینات سنتی هوازی معرفی شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدن و برخی شاخصهای مرتبط با بیماریهای متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان ...
بیشتر
تمرینات تناوبی پرشدت، روشی تمرینی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر به عنوان تمرین با آثاری به مراتب موثرتر از تمرینات سنتی هوازی معرفی شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدن و برخی شاخصهای مرتبط با بیماریهای متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان با دامنه سنی 19 تا 26 سال و شاخص توده بدن 25 تا 29 کیلوگرم بر متر مربع، به صورت تصادفی در دوگروه تجربی و کنترل (15N=) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 20 تا 30 دقیقه به تمرین تناوبی با شدت 95-100% بیشینه توان پرداختند و گروه تجربی به زندگی عادی خود پرداخت. نمونههای خون و اندازه گیریهای ترکیب بدن قبل و بعد از 8 هفته تمرین از دو گروه به عمل آمد. آزمون t مستقل نشان داد حساسیت به انسولین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار یافته است (05/0>p). میزان تریگلیسیرید خون نیز در گروه تجربی کاهش معنی داری را نشان داد (05/0>p). سایر متغیرهای اندازهگیری شده شامل لیپوپروتئینهای سبک و سنگین، کلسترول تام، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن در گروههای تحقیق تفاوت معنی داری با هم نداشت. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که انجام تمرینات تناوبی پرشدت به عنوان یک روش تمرینی، به بهبود حساسیت این سلولها به انسولین منجر میشود.