فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
لیلا یوزباشی؛ پریسا عبدالهی؛ احمد رحمانی؛ اکرم کریمی اصل
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راهکارهای مناسب برای محافظت در برابر تأثیرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از تمرینات ورزشی طولانیمدت و شدید، بهکارگیری تدابیر تغذیهای سالم و استفاده از مکملهای ضداکسایشی است. هدف این پژوهش بررسی اثر مصرف عصارة عناب طی دو نوع تمرین تناوبی و استقامتی شدید بر شاخصهای ضداکسایشی و فشار اکسایشی بافت کبد موشهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از راهکارهای مناسب برای محافظت در برابر تأثیرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از تمرینات ورزشی طولانیمدت و شدید، بهکارگیری تدابیر تغذیهای سالم و استفاده از مکملهای ضداکسایشی است. هدف این پژوهش بررسی اثر مصرف عصارة عناب طی دو نوع تمرین تناوبی و استقامتی شدید بر شاخصهای ضداکسایشی و فشار اکسایشی بافت کبد موشهای صحرایی نابالغ نر بود.مواد و روشها: 72 سر موش نابالغ صحرایی نژاد ویستار با سن 22 روز و میانگین وزنی 475/7 ± 64/60 گرم پس از وزنکشی بهصورت تصادفی به نه گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید (HIT)، تمرین استقامتی شدید (ICT)، عناب، ICT + عناب، ICT + دارونما، HIT + دارونما، HIT + عناب و دارونما تقسیم شدند. پس از یک هفته آشناسازی عمومی و اختصاصی، برنامة تمرین استقامتی شدید شامل دویدن روی نوار گردان به مدت چهار هفته (پنج جلسه در هفته) با مدت و شدت پیشرونده و با رعایت اصل اضافهبار تمرین اجرا شد. بهطوریکه سرعت در هفتة اول برابر 10 تا 18 متر در دقیقه و مدت آن 10-30 دقیقه بود و در هفتة آخر سرعت تمرین به 30 متر بر دقیقه و مدت آن 55-60 رسید. برنامة تمرینی HITنیز در قالب تمرین با الگوی دورههای هفتروزه (شش روز تمرین و یک روز استراحت بهمنظور جلوگیری از بیشتمرینی) انجام گرفت. بر اساس اصل اضافهبار تمرین بهگونهای اعمال شد که سرعت تمرین در هفتة آشناسازی برابر با 10-16 متر در دقیقه و مدت آن یک دقیقه بود و در هفتة آخر سرعت تمرین 36-40 متر در دقیقه (معادل حدود 85% Vo2max) رسید. به گروههای دارونما، گاواژ آب مقطر و به گروههای دارای عناب، گاواژ عصارة عناب با دوز 600 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر موش، روزانه پس از تمرین ارائه شد. اندازهگیری میزان فعالیت آنزیمهای SOD ، GPX و CAT و سطوح MDA و TAC بافت کبد به روش اسپکتروفتومتری و کیت الایزا انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری آنوا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که فعالیت استقامتی شدید و HIT موجب کاهش معنادار میزان MDA شد (05/0P<). هرچند بر میزان فعالیت آنزیمهای ضداکسایشی SOD، GPX و سطوح TAC تأثیر معناداری نداشت (05/0P>). از سویی، تمرین HIT موجب افزایش معنادار آنزیم CAT شد (05/0P<). در گروههای دارای گاواژ عناب، تأثیر معناداری بر میزان آنزیمهای ضداکسایشی SOD، GPX، CAT، TAC و MDA نداشتند (05/0P>).نتیجهگیری: بهنظر میرسد که تمرینات استقامتی شدید و HIT موجب تعدیل شاخصهای اکسایشی و همچنین تمرین HIT، سبب بهبود نشانگر ضداکسایشی CAT در موشهای نابالغ میشود.
حسن نقی زاده؛ فائزه حیدری
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه تمرین و مصرف گیاهان دارویی با خاصیت ضداکسایشی تأثیر بسزایی بر وضعیت ردوکس افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارد، بررسی اثر تعاملی تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین در افراد مبتلا به دیابت نوع دو ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر شاخصهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به اینکه تمرین و مصرف گیاهان دارویی با خاصیت ضداکسایشی تأثیر بسزایی بر وضعیت ردوکس افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارد، بررسی اثر تعاملی تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین در افراد مبتلا به دیابت نوع دو ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر شاخصهای اکسایشی در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.مواد و روشها: در این تحقیق نیمهتجربی دوسوکور که با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 60 مرد مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا (میانگین سن 05/2 ± 76/38 سال، قد 81/2 ± 53/169 سانتیمتر، شاخص تودة بدنی 56/1 ± 09/31 کیلوگرم بر متر مربع) بهطور تصادفی در چهار گروه تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین، کورکومین و کنترل قرار گرفتند. مداخلة تمرینـی سه جلسه در هفته (شامل 10 مرحله تمرین، هر مرحله شامل 30 ثانیه با شدت 80 - 85 درصد ضربان قلب ذخیره و90 ثانیه استراحت فعال با شدت50 - 55 درصد ضربان قلب ذخیره) و مصرف 2100 میلیگرم کورکومین سه نوبت در روز بـه مـدت دوازده هفتـه انجـام گرفت. نمونهگیری در دو مرحله، پیشآزمون و پسآزمون بهمنظور سنجش غلظت پلاسمایی آنزیم پارااکسوناز-1، آنزیم سوپراکساید دسموتاز، آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و مالون دی آلدئید انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهــای شــاپیرو-ویلک، تحلیــل واریانــس یکراهه و کوواریانس دوراهه در سطح معناداری کمتر از 05/0 تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد اثر تعاملی تمرین و مصرف کورکومین سبب افزایش معناداری پارااکسوناز-1 (014/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (0001/0 P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (023/0P=) و کاهش معناداری مالون دیآلدئید (0001/0P=) شد. همچنین اثر تمرین بهتنهایی بهطور معناداری سطوح سرمی پارااکسوناز-1 (010/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (002/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (015/0P=) را افزایش و مالون دیآلدئید (0001/0P=) را کاهش داد. با این حال، اثر کورکومین بهتنهایی سبب تغییرات معنادار در سطوح سرمی آنزیمهای پارااکسوناز-1 (053/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (092/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (055/0 P=) و مالون دیآلدئید (079/0P=) نشد. بیشترین افزایش معناداری از پیشآزمون تا پسآزمون در پارااکسوناز-1 (26/19 درصد، 0001/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (37/18 درصد، 011/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (20/17 درصد، 0001/0P=) و بیشترین کاهش معناداری در مالون دیآلدئید (47/24 درصد، 014/0P=) در گروه تمرین همراه با مصرف کورکومین مشاهده شد. بیشترین اندازة اثر بر پارااکسوناز-1 (86 درصد)، سوپراکساید دسموتاز (92 درصد)، گلوتاتیون پراکسیداز (81 درصد) و مالون دیآلدئید (88 درصد) اثر تعاملی تمرین و کورکومین بود. نتیجهگیــری: نتایج نشان داد که اثر تمرین بهتنهایی با تغییرات معنادار در سطوح سرمی آنزیمهای ضداکسایشی و شاخص مالون دیآلدئید همراه است، ولی اثر کورکومین با ایجاد تغییرات معنادار همراه نبود. در نهایت یافتة اصلی پژوهش حاضر دلالت بر این دارد که اثر تعاملی تمرین و کورکومین در مقایسه با اثر هر کدام بهتنهایی، برای بهبود فعالیت دستگاه ضداکسایشی و پراکسیدانی بدن مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو مناسبتر است.
محمد فاضلزاده؛ ضیاء فلاح محمدی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 1447-1454
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تغییرات سطوح سرمی فاکتور تغذیهای مشتق از مغز و فشار اکسایشی افراد فعال به دنبال تمرینات پلایومتریک بود. مواد و روشها: 14دانشجوی مرد فعال که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین (سن 34/1±14/22 سال، قد 89/3 ± 14/ سانتیمتر172، وزن 77/8 ± 42/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن77/2 ± 42/21 کیلوگرم/مترمربع) ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تغییرات سطوح سرمی فاکتور تغذیهای مشتق از مغز و فشار اکسایشی افراد فعال به دنبال تمرینات پلایومتریک بود. مواد و روشها: 14دانشجوی مرد فعال که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین (سن 34/1±14/22 سال، قد 89/3 ± 14/ سانتیمتر172، وزن 77/8 ± 42/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن77/2 ± 42/21 کیلوگرم/مترمربع) و کنترل (سن 54/2 ± 85/23 سال، قد 11/7 ± 57/178سانتیمتر، وزن 53/4± 71/71 کیلوگرم و شاخص توده بدن90/1±60/22 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت 4 هفته تمرینات پلایومتریک را انجام دادند. سطوح BDNF سرمی، مالون دیآلدئید و سوپر اکسید دیسموتاز قبل و بعد از تمرینات اندازهگیری گردید. از تی همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهها و از آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت بینگروهی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0P< در نظر گرفته شد. یافتهها: سطوح سرمی BDNF گروه تمرین در مقایسه درون گروهی تغییر معناداری پیدا نکرد(05/0<P). در صورتیکه سطوح سرمی MDA و SOD افزایش معناداری یافت (به ترتیب 036/0= Pو 002/0=P). اجرای 4 هفته تمرین پلایومتریک تغییر معناداری در سطوح سرمیBDNF و MDA در مقایسه با گروه کنترل ایجاد نکرد(05/0<P)، اما در سطوح سرمی SOD افزایش معناداری مشاهده گردید (049/0 =P). نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده عدم تغییر معنادار BDNF به دنبال تمرینات منظم پلایومتریک بود. با توجه به افزایش مقادیر درون گروهی شاخص پراکسیداسیون لیپید و از سوی دیگر عدم تغییر بین گروهی آن، نمیتوان به طور قاطع در باره نقش ضد اکسایشی احتمالی BDNF در مقابله با فشار ناشی از فعالیت بدنی نتیجهگیری کرد و این موضوع به مطالعات بیشتری نیاز دارد.