علمی - پژوهشی
مجتبی صالح پور؛ مریم نورشاهی؛ فریبا خداقلی؛ حمید رجبی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف:ساختار و عملکرد پیوندگاه عصب ـ عضله طی سالمندی تغییرات عمدهای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) مییابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا میگردد.هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین اگرین بود. روششناسی پژوهش: تولید نیتریک اکساید (NO) ...
بیشتر
هدف:ساختار و عملکرد پیوندگاه عصب ـ عضله طی سالمندی تغییرات عمدهای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) مییابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا میگردد.هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین اگرین بود. روششناسی پژوهش: تولید نیتریک اکساید (NO) بوسیله دو دوز mg-1.kg-1.day -125 و 100NG نیترو- L– آرژنین متیل استر ( L-NAME ) (مهار کننده nNOS)، مهار شد. چهل و هشت سر موش نر نژاد ویستار مسن (20ماهه) به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، LNAME25,100، گروههای تمرین همراه با LNAME (Training+LNAME25,100) و گروه تمرین استقامتی (Training) تقسیم شدند. سه روز قبل از اجرای پروتکل مصرف LNAME شروع و تا زمان تشریح حیوانات این کار ادامه داشت. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و روزی 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه به طور فزاینده روی نوارگردان دویدند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بیهوش کردن حیوانات، عضله نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) برداشته شد. یافتهها: بررسی وسترن بلاتینگ نشان داد که میزان پروتئین اگرین عضله نعلی و EDL نیز در گروههای Training+LNAME25, 100 و گروه تمرین استقامتی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P
علمی - پژوهشی
سینا رخصتی؛ علیرضا سلیمی آوانسرا؛ خسرو ابراهیم؛ سجاد احمدی زاد
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر شش هفته تمرینات اختصاصی والیبال روی سطح ماسه و سالن بر توان بی هوازی، ارتفاع پرش، چابکی و درصد چربی بازیکنان والیبال بود. روش شناسی: بدین منظور 18 بازیکن والیبال مرد (میانگین سنی 7/3±7/23 و وزن 74/1± 31/75) به صورت تصادفی در دو گروه ماسه و سالن قرار داده شدند. دو گروه یک پروتکل شش هفتهای تمرین بر روی دو سطح ماسه ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر شش هفته تمرینات اختصاصی والیبال روی سطح ماسه و سالن بر توان بی هوازی، ارتفاع پرش، چابکی و درصد چربی بازیکنان والیبال بود. روش شناسی: بدین منظور 18 بازیکن والیبال مرد (میانگین سنی 7/3±7/23 و وزن 74/1± 31/75) به صورت تصادفی در دو گروه ماسه و سالن قرار داده شدند. دو گروه یک پروتکل شش هفتهای تمرین بر روی دو سطح ماسه و سالن را به صورت تمرینات اختصاصی والیبال با شدت بیشینه انجام دادند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون توان بیهوازی، پرش عمودی، چابکی و شاخص توده بدنی (BMI) برای آزمودنیهای هر دو گروه اندازه گیریشدند. برای تجزیه و تحلیل بین گروهی و درونگروهی عوامل آمادگی جسمانی از آزمون t-test مستقل و وابسته استفاده شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که تمرین روی سطح ماسه در مقایسه با سطح سالن بر میزان ارتفاع پرش عمودی، توان و چابکی تاثیر بیشتری دارد (5P<./.) و باعث بهبود آنها شده است. درصد چربی نیز در گروه ماسه کاهش معنی داری را نشان داد (5P<./.). بر اساس یافتههای تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که تمرین بر روی سطح ماسه نسبت به سطح سخت به سبب دارا بودن اصول و ویژگی تمرینی تأثیر بهتری بر عملکرد آمادگی جسمانی مورد نیاز بازیکنان والیبال دارد و از تمرین روی این سطح می توان در دوره های آماده سازی عمومی نسبت به سطح سالن استفاده کرد.
علمی - پژوهشی
معرفت سیاهکوهیان؛ آیلار ایمانی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف: بررسی عوامل مختلف مؤثر بر متغیرهای قلبی- ریوی، به خصوص مکملها در پژوهشهای متعددی مطرح است. سیر به عنوان گیاه دارویی شناخته شده، جهت درمان بیماریهای قلبی و عروقی و دیگر بیماریهای متابولیکی دارای واحدهای فتوشیمیایی فعال میباشد. هدف: هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مکملسازی حاد سیر بر حجم اکسیژن مصرفی، دی اکسید کربن تولیدی، ...
بیشتر
هدف: بررسی عوامل مختلف مؤثر بر متغیرهای قلبی- ریوی، به خصوص مکملها در پژوهشهای متعددی مطرح است. سیر به عنوان گیاه دارویی شناخته شده، جهت درمان بیماریهای قلبی و عروقی و دیگر بیماریهای متابولیکی دارای واحدهای فتوشیمیایی فعال میباشد. هدف: هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مکملسازی حاد سیر بر حجم اکسیژن مصرفی، دی اکسید کربن تولیدی، نسبت تبادل تنفسی و نبض اکسیژن در آستانه هوازی، آستانه بی هوازی و بیشینه مردان غیر ورزشکار با مزاج گرم بود. روش-شناسی: 30 مرد غیر ورزشکار سالم (میانگین ± انحراف معیار سنی 75/1 ± 8/21 سال، قد 8/1 ± 3/174 سانتیمتر، وزن 4/3 ± 60/67 کیلوگرم) بطور غیرتصادفی به دو گروه همگن مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل به مدت یک هفته هر روز 1000 میلیگرم مکمل کپسول قرص سیر و گروه دارونما به مدت یک هفته هر روز 500 میلیگرم نشاسته مصرف کردند. همهی آزمودنیها قبل و پس از مکملسازی سیر در پروتکل درماندهساز وابسته به فرد شرکت کردند. متغیرهای قلبی و ریوی در آستانه هوازی، بی هوازی و بیشینه به وسیلهی دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری آنکووا و مجذور اومگا (ω^2) استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد مصرف مکمل سیر بر نسبت تبادل تنفسی بیشینه و نبض اکسیژن آستانه بیهوازی تأثیر معنیداری دارد (05/0≥P) که اندازه اثر آنها، به ترتیب 32% و 4% مشاهده شد. نتیجهگیری: باتوجه به نتایج میتوان گفت احتمالاً مصرف سیر بر برخی از متغیرهای قلبی و ریوی افراد غیرورزشکار تأثیر دارد.
علمی - پژوهشی
فریبرز هوانلو؛ مجتبی صالح پور؛ سید علی حسینی؛ سیروس شیخی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف: پژوهش حاضر در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا تغییرات طول عضله یا زاویه مفصلی بر میزان هم کنشی عضله مخالف در انقباض ایزومتریک تاثیر گذار است؟ روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق 15 نفر از دانشجویان پسر تربیتبدنی دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سن 58/1 67/21 سال، قد 13/5 93/172 سانتیمتر و وزن 41/5 85/60 کیلوگرم بودند. نمونههای انتخاب شده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا تغییرات طول عضله یا زاویه مفصلی بر میزان هم کنشی عضله مخالف در انقباض ایزومتریک تاثیر گذار است؟ روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق 15 نفر از دانشجویان پسر تربیتبدنی دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سن 58/1 67/21 سال، قد 13/5 93/172 سانتیمتر و وزن 41/5 85/60 کیلوگرم بودند. نمونههای انتخاب شده همگی سالم بوده و هیچگونه سابقة ناراحتی، درد و عمل جراحی در مفاصل بازو، آرنج ، مچ دست و نیز هیچگونه سابقة آسیب دیدگی در عضلة مربوط را نداشتند. این اطلاعات از طریق پرسشنامه و قبل از اجرای پژوهش تعیین شد. اطلاعات انتگرال الکترومیوگرافی (IEMG) عضلات دوسر و سهسر بازویی دست برتر هر آزمودنی با اعمال حداکثر انقباض ارادی در زوایای 90-120 و حالت اکستنشن کامل (صفر درجه) از مفصل آرنج از طریق دستگاه الکترومیوگرافی اندازهگیری و مورد بررسی قرارگرفت. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای پژوهش از آزمون t استودنت در سطح معنیداری 05/0
علمی - پژوهشی
راضیه محمدی؛ ضیاء فلاح محمدی؛ خدیجه آقاجانی؛ ابواقاسم تقوی هلق
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف پژوهش: تحقیقات پیشین نشان می دهند تمرین ورزشی می تواند تاثیر مثبتی بر روی سلامتی بیماران پارکینسونی اعمال کند. تتوجه به اینکه بیماری پارکینسون دومین بیماری شایع تحلیل نرونی است و افراد بسیاری را به خود مبتلا کرده است این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که آیا دوازده هفته تمرین اختیاری بر سطوح GDNF ساقه مغز موش های در معرض تزریق ...
بیشتر
هدف پژوهش: تحقیقات پیشین نشان می دهند تمرین ورزشی می تواند تاثیر مثبتی بر روی سلامتی بیماران پارکینسونی اعمال کند. تتوجه به اینکه بیماری پارکینسون دومین بیماری شایع تحلیل نرونی است و افراد بسیاری را به خود مبتلا کرده است این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که آیا دوازده هفته تمرین اختیاری بر سطوح GDNF ساقه مغز موش های در معرض تزریق درون بطنی6- هیدروکسی دوپامین که موجب ایجاد مدل پارکینسونی می شود تاثیر دارد؟. روش تحقیق: در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به چهار گروه: کنترل سالم، کنترل پارکینسونی،تمرین سالم و گروهی که ابتدا تمرین داشتند و سپس پارکینسونی شد (تمرین_تیمار)، تقسیم شدند. گروههای تمرین به مدت 12 هفته در قفس مخصوص که مجهز به چرخ دوار بود قرار گرفتند. پس از 12 هفته،6 هیدروکسی دوپامین به داخل بطن راست مغز تزریق شد و نهایتا پنج روز بعد از تزریق داخل بطنی، بافت برداری انجام و سطح GDNF ساقه مغز با روش ELISA اندازه گیری شد. دادهها به روش آزمون آماری واریانس یکطرفه بین گروهها و آزمون تعقیبی توکی مورد مقایسه قرارگرفت. سطح معنی داری05/0 P≤ در نظر گرفته شد. نتایج: سطوح GDNF ساقه مغز گروه کنترل پارکینسون در مقایسه با گروه تمرین سالم کاهش معنی داری داشت (015/0P=). GDNF در گروه تمرین پارکینسون در مقایسه با کنترل پارکینسون افزایش معنی داری داشت (015/0P=). بین گروه تمرین سالم و گروه تمرین پارکینسون با کنترل سالم تفاوت معناداری وجود نداشت (بترتیب 87/0P= ،95/0P=) و نیز بین گروه کنترل و کنترل پارکینسون تفاوت معنادار بود (004/0P=). نتیجهگیری: :نتیجه این پژوهش نشان داد که پیش درمان با استفاده از تمرینات ورزشی اختیاری سبب افزایش سطح GDNF ساقه مغز شده و می تواند از آثار سمی 6-هیدروکسی دوپامین جلوگیری کند. در نتیجه، به نظر می رسد ورزش اختیاری نقش حفاظتی در برابر ضایعات القایی ناشی از تزریق سم عصبی 6-هیدروکسی دوپامین در ساقه مغز آزمودنی های پارکینسونی ایفا می کند.
علمی - پژوهشی
نادر علیجانپور؛ علی کاظمی؛ مهدی اکبری؛ حسن عشایری
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
نتایج برخی از این تحقیقات نشان میدهد اولین تغییراتی که به علت فعالیتبدنی در مغز به وقوع میپیوندد، تغییر در فعالیت الکتریکی آلفا و بتا است و این تغییرات زمانی بارزتر است که به افراد اجازه داده شود در فعالیتهای بدنی مورد علاقه و با شدت دلخواه خود شرکت کنند. با توجه به پژوهش های پیشین به نظر میرسد بحث مورد علاقه و طولانی مدت بودن ...
بیشتر
نتایج برخی از این تحقیقات نشان میدهد اولین تغییراتی که به علت فعالیتبدنی در مغز به وقوع میپیوندد، تغییر در فعالیت الکتریکی آلفا و بتا است و این تغییرات زمانی بارزتر است که به افراد اجازه داده شود در فعالیتهای بدنی مورد علاقه و با شدت دلخواه خود شرکت کنند. با توجه به پژوهش های پیشین به نظر میرسد بحث مورد علاقه و طولانی مدت بودن تمرین مورد توجه قرار گرفته است، بر این اساس محقق در پژوهش حاضر قصد دارد تفاوتهای احتمالی در فعالیتهای الکتریکی مغز افرادی تمرینکردة استقامتی را با افراد غیرورزشکار در حالت استراحت مورد مقایسه قرار دهد. به این منظور تعداد 10 نفر از دونده های حرفه ای دوهای استقامتی با میانگین سنی 12/2 ± 23/24 سال که در مسابقات ملی و برون مرزی شرکت کرده بودند و حداقل 5 سال تمرین حرفهای داشتند از نظر فعالیت الکتریکی مغزی با 10 نفر از افراد غیرورزشکار با میانگین سنی 32/2 ± 21/24 مقایسه شدند. امواج مغزی با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرافی و نقشه برداری مغزی و در حالت ثبت شد (هر کدام از موجها به مدت 4 دقیقه). نتایج این پژوهش نشان داد که در کل قشر موج مغزی آلفا و بتا بین گروه آزمایشی و کنترل در سطح آلفای 05/0 از تفاوت معنیداری برخوردار است و تمرین استقامتی مزمن موجب افزایش این توان مطلق این دو موج در کل قشر مغز شده بود. در مقایسة بین لوبهای قشر مغزی نیز بین ورزشکاران و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین موج مغزی آلفا در ناحیة خلفی سر و موج بتا در ناحیة قدامی سر در مقایسهی بین دو گروه از تفاوت بیشتری برخوردار بودند که این تفاوت ها نیز به نفع ورزشکاران بود. بطور کلی چنین میتوان نتیجه گرفت که تمرین استقامتی مزمن ممکن است موجب افزایش فعالیت الکتریکی مغز (امواج مغزی آلفا و بتا) شود و در نتیجه به افزایش هوشیاری، تمرکز، خلاقیت و آرامش منجر میشود.
علمی - پژوهشی
پریسا بنائی؛ وحید تادیبی؛ مهرعلی رحیمی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثر دو پروتکل تمرین ترکیبی با و بدون فاصله استراحتی بین دو بخش مقاومتی و هوازی تمرین بر نیم رخ چربی و ترکیب بدن در زنان مبتلا به دیابت نوع2 با دامنه سنی 40 تا 60 سال و 25
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثر دو پروتکل تمرین ترکیبی با و بدون فاصله استراحتی بین دو بخش مقاومتی و هوازی تمرین بر نیم رخ چربی و ترکیب بدن در زنان مبتلا به دیابت نوع2 با دامنه سنی 40 تا 60 سال و 25
علمی - پژوهشی
محمداسماعیل افضلپور؛ طوبی عنایتی زاده؛ سعید ایل بیگی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
مقدمه: هر چند تمرینات پلایومتریک ماهیتا آسیبرسان هستند، اما به دلیل اهمیتی که دارند میتوان از روشهایی مانند حرکات کششی برای کاهش خطر آسیبهای بالقوه آن استفاده کرد. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه تاثیر کشش-های ایستا، پویا و ترکیبی بر لاکتات خون و کوفتگی عضلانی تاخیری به ترتیب، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از اجرای یک جلسه تمرین ...
بیشتر
مقدمه: هر چند تمرینات پلایومتریک ماهیتا آسیبرسان هستند، اما به دلیل اهمیتی که دارند میتوان از روشهایی مانند حرکات کششی برای کاهش خطر آسیبهای بالقوه آن استفاده کرد. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه تاثیر کشش-های ایستا، پویا و ترکیبی بر لاکتات خون و کوفتگی عضلانی تاخیری به ترتیب، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از اجرای یک جلسه تمرین حاد پلایومتریک است. روش شناسی: 46 پسر تمریننکرده با میانگین سنی 1.05±16.62 سال، قد 5.64±169.89 سانتیمتر، وزن 5.04±56.73 کیلوگرم، و نمایهی تودهی بدنی 1.64±19.72 کیلوگرم بر مترمربع؛ بهطور تصادفی در یکی از گروههای کشش ایستا، پویا ، ترکیبی و بدونکشش قرار گرفتند. پس از اجرای 1±7 دقیقه حرکات کششی توسط گروههای کشش، پروتکل تمرین پلایومتریک توسط همهی گروهها بهطور مشابه اجرا شد. لاکتات خون قبل و بلافاصله پس از تمرین؛ و کوفتگی عضلانی قبل از تمرین، 24 و 48 ساعت پس از تمرین با استفاده از پرسشنامه 10 امتیازی رابینسون سنجیده شدند. آزمونهای t وابسته، تحلیل واریانس(ANOVA) و توکی در سطح معناداری 0.05> p، جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. هرچند غلظت لاکتات خون در هر چهار گروه پس از تمرین، افزایش معنیداری را نشان داد، اما این افزایش در گروه کشش پویا بهطور معنیداری در مقایسه با گروه بدون کشش، پایینتر بود (2./.P=). کوفتگی عضلانی تاخیری 24 و 48 ساعت پس از تمرین نسبت به قبل از آن، افزایش معنیداری یافت. تفاوتی در کوفتگی عضلانی آزمودنیهای چهار گروه، 24 ساعت پس از تمرین مشاهده نشد، اما 48 ساعت پس از تمرین این شاخص در گروه کشش پویا بطور معنیداری پایینتر بود (1./.P=).نتیجه گیری: بهطور کلی، در مقایسه با کشش ایستا و ترکیبی، استفاده از کشش پویا قبل از تمرین پلایومتریک با تولید لاکتات خون و کوفتگی عضلانی کمتری همراه خواهد بود.