رحمان سوری؛ محمدرضا شربتی بیارجمندی؛ سیروس چوبینه
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتروفی بیماریزای قلبی نوعی اختلال قلبی است که با تغییر ساختار قلب، آپوپتوز و فیبروز سلولهای عضلۀ قلب همراه است که به کاهش توانایی تلمبهزنی قلب و در نهایت احتمالاً به ایجاد نارسایی قلبی و مرگ ناگهانی منجر میشود. نشان داده شده است که مسیر پیامرسانی عوامل رونویسی NF-κB و NFAT نقش مهمی در فرایند هایپرتروفی بیماریزای ...
بیشتر
زمینه و هدف: هایپرتروفی بیماریزای قلبی نوعی اختلال قلبی است که با تغییر ساختار قلب، آپوپتوز و فیبروز سلولهای عضلۀ قلب همراه است که به کاهش توانایی تلمبهزنی قلب و در نهایت احتمالاً به ایجاد نارسایی قلبی و مرگ ناگهانی منجر میشود. نشان داده شده است که مسیر پیامرسانی عوامل رونویسی NF-κB و NFAT نقش مهمی در فرایند هایپرتروفی بیماریزای قلبی دارند و با توجه به اینکه پژوهشهای کمی تأثیر فعالیت ورزشی را روی این عوامل در فرایند هایپرتروفی بیماریزای بررسی کردهاند، هدف از پژوهش حاضر شناسایی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی پیش از القای ایزوپروترنول بر بیان ژنهای NF-κB و NFAT در بافت بطن چپ موشهای صحرایی نر نژاد ویستار بود.مواد و روشها: 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی و کنترل تقسیم شدند. تمرینات استقامتی به مدت هشت هفته، یک ساعت در روز و شش روز در هفته روی نوار گردان با شیب 15 درجه انجام گرفت. پس از هشت هفته تمرین، هایپرتروفی بیماریزا از طریق تزریق زیرجلدی 3 ایزوپرترنول طی هفت روز القا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسۀ تزریق، موشهای صحرایی از طریق تزریق درونصفاقی 50 میلیگرم کتامین و 10 میلیگرم زایلازین بیهوش شدند. سپس موشهای صحرایی تشریح شدند و بافت قلب استخراج و به دمای 70- انتقال داده شد. در پژوهش حاضر برای بررسی بیان ژنهای NF-κB و NFAT از روش Real Time PCR استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS نسخۀ 24 و با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 0۵/۰ ≥P انجام گرفت.نتایج: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد، شاخصهای وزن قلب، نسبت وزن قلب به وزن بدن و نسبت وزن بطن چپ به وزن بدن، بهطور معناداری (01/0P= و 03/0P=) بهترتیب در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود. همچنین میزان بیان نسبی ژن NF-κB بهطور معناداری (03/0P=) در گروه تمرین نسبت گروه کنترل کاهش داشت. در بیان نسبی ژن NFAT تغییر معناداری در گروههای مورد بررسی مشاهده نشد (40/0P=).نتیجهگیری: هشت هفته تمرین استقامتی هوازی از طریق کاهش بیان نسبی ژن NF-κB ممکن است نقش مهمی در پیشگیری از هایپرتروفی بیماریزای قلبی داشته باشد.
امیر هوشنگ منظمی؛ ظاهر اعتماد؛ افشین نظری؛ محسن محمدی
چکیده
هدف: فرایند رگزایی به تشکیل عروق خونی جدید از عروق موجود اطلاق میشود که رویدادی مهم در فرایندهای مختلف فیزیولوژیکی است. در این تحقیق نقش تمرین استقامتی توأم با مصرف عصارۀ چوب دارچین روی بیان برخی نشانگرهای رگزایی در موشهای صحرایی نر دیابتیشده با استروپتوزتوسین (STZ) بررسی شد.
روشها: در این تحقیق تجربی 24 سر موش صحرایی نر ...
بیشتر
هدف: فرایند رگزایی به تشکیل عروق خونی جدید از عروق موجود اطلاق میشود که رویدادی مهم در فرایندهای مختلف فیزیولوژیکی است. در این تحقیق نقش تمرین استقامتی توأم با مصرف عصارۀ چوب دارچین روی بیان برخی نشانگرهای رگزایی در موشهای صحرایی نر دیابتیشده با استروپتوزتوسین (STZ) بررسی شد.
روشها: در این تحقیق تجربی 24 سر موش صحرایی نر دیابتیشده با mg/kg 50 STZ با وزن تقریبی 180 تا 220 گرم و محدودۀ سنی 8 تا 10 هفته، بهصورت تصادفی به چهار گروه 1. کنترل دیابتی، 2. دیابتی+مصرف دارچین، 3. دیابتی+تمرین استقامتی و 4. دیابتی+مصرف دارچین+تمرین استقامتی تقسیم شدند. بهمنظور بررسی اثر القای دیابت بر متغیرهای پژوهش شش سر موش صحرایی در گروه کنترل سالم قرار گرفتند. در ادامه گروههای 3 و 4 به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و هر جلسه 10-30 دقیقه، با سرعت 10-18 متر بر دقیقه به تمرین استقامتی پرداختند و گروههای 2 و 5 روزانه mg/kg 200 عصارۀ دارچین را بهصورت گاواژ دریافت کردند. بهمنظور تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش از آزمون تحلیل واریانس یکراهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در نرمافزار SPSS نسخۀ 22 استفاده شد (05/0≥P).
نتایج: سطوح بیان ژنی اندوتلین-1 (05/0≥p) و eNOS (05/0≥P) و در گروه کنترل دیابتی بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل سالم بود. سطوح eNOS و VEGF در گروه تمرین، گروه مصرف دارچین و گروه تمرین استقامتی+ دارچین تفاوت معناداری با گروه کنترل دیابتی نداشت (05/0≤P). اما سطوح اندوتلین-1 در گروه تمرین استقامتی+دارچین بالاتر از گروه کنترل دیابتی بود (05/0≥P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین استقامتی با روش تحقیق حاضر و عصارۀ پوست دارچین با این مقدار اثر معناداری بر برخی نشانگرهای آنژیوژنز در بافت قلب موشهای صحرایی مبتلا به دیابت ندارد، هرچند با توجه به محدودیت اطلاعات در خصوص سازوکار اثر استروپتوزتوسین بر آنژیوژنز در بافت قلب تحقیقات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
مجتبی صادق قمی؛ مجید کاشف؛ مجتبی صالح پور
چکیده
هدف: یکی از سازگاریهای حاصله ناشی از تمرینات ورزشی، افزایش چگالی مویرگی یا آنژیوژنز است. افزایش خونرسانی به بافت هیپوکمپ سبب بهبود حافظه، یادگیری و فرایند نوروژنز میشود و از بروز بیماریهای مغزی مانند آلزایمر جلوگیری میکند. هدف از این پژوهش مقایسة تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و دویدن استقامتی بر سطوح VEGF-A و FGF-2 بافت هیپوکمپ در ...
بیشتر
هدف: یکی از سازگاریهای حاصله ناشی از تمرینات ورزشی، افزایش چگالی مویرگی یا آنژیوژنز است. افزایش خونرسانی به بافت هیپوکمپ سبب بهبود حافظه، یادگیری و فرایند نوروژنز میشود و از بروز بیماریهای مغزی مانند آلزایمر جلوگیری میکند. هدف از این پژوهش مقایسة تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و دویدن استقامتی بر سطوح VEGF-A و FGF-2 بافت هیپوکمپ در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار بود.روشها: به این منظور تعداد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در قالب یک طرح تجربه- توسعهای بهطور تصادفی در 4 گروه (تمرین مقاومتی، دویدن، شم تمرین و کنترل) جایگزین شدند و گروههای تمرینی به مدت 8 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای اندازهگیری غلظتهای VEGF-A و FGF-2 بافت هیپوکمپ از روش الایزای ساندویچی و برای آزمون فرضیهها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی و استقامتی بهترتیب سبب افزایش معنادار VEGF-A (000/0P=)، (000/0P=) و FGF-2 (000/0P=)، (000/0P=) نسبت به گروه کنترل میشود. همچنین تفاوت معناداری در غلظت VEGF-A (000/0P=) و FGF-2 (000/0P=) هیپوکمپ، بین گروههای تمرین مقاومتی و تمرین دویدن استقامتی وجود دارد. علاوهبر این بین گروه شم تمرین و کنترل در شاخصهای VEGF-A (982/0P=) و FGF-2 (000/1P=) هیپوکمپ تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که 8 هفته تمرین مقاومتی، بیشتر از تمرین دویدن استقامتی سبب افزایش معنادار عوامل مؤثر در رگزایی در بافت هیپوکمپ موشهای صحرایی نر نژاد ویستار میشود.
مجتبی صالح پور؛ مریم نورشاهی؛ فریبا خداقلی؛ حمید رجبی
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1393
چکیده
هدف:ساختار و عملکرد پیوندگاه عصب ـ عضله طی سالمندی تغییرات عمدهای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) مییابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا میگردد.هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین اگرین بود. روششناسی پژوهش: تولید نیتریک اکساید (NO) ...
بیشتر
هدف:ساختار و عملکرد پیوندگاه عصب ـ عضله طی سالمندی تغییرات عمدهای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) مییابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا میگردد.هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین اگرین بود. روششناسی پژوهش: تولید نیتریک اکساید (NO) بوسیله دو دوز mg-1.kg-1.day -125 و 100NG نیترو- L– آرژنین متیل استر ( L-NAME ) (مهار کننده nNOS)، مهار شد. چهل و هشت سر موش نر نژاد ویستار مسن (20ماهه) به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، LNAME25,100، گروههای تمرین همراه با LNAME (Training+LNAME25,100) و گروه تمرین استقامتی (Training) تقسیم شدند. سه روز قبل از اجرای پروتکل مصرف LNAME شروع و تا زمان تشریح حیوانات این کار ادامه داشت. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و روزی 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه به طور فزاینده روی نوارگردان دویدند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بیهوش کردن حیوانات، عضله نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) برداشته شد. یافتهها: بررسی وسترن بلاتینگ نشان داد که میزان پروتئین اگرین عضله نعلی و EDL نیز در گروههای Training+LNAME25, 100 و گروه تمرین استقامتی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P
سکینه ادیبی؛ محمدعلی آذربایجانی؛ مقصود پیری
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1392
چکیده
هدف: از این مطالعه، بررسی اثر تمرین استقامتی و مکمل سازی عصاره آبی بذر شنبلیله (AEFS) بر سوپراکسیداز دیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) در موشهای دیابتی شده نر بود. روش شناسی: 80 سر موش نر پس از دیابتی شدن به روش تزریق درون سفاقی در شرایط استاندارد 12 ساعت نور و 12 ساعت تاریکی همراه با آب و غذای یکسان به 8 گروه: تمرین استقامتی (ET)، تمرین استقامتی و دوز ...
بیشتر
هدف: از این مطالعه، بررسی اثر تمرین استقامتی و مکمل سازی عصاره آبی بذر شنبلیله (AEFS) بر سوپراکسیداز دیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) در موشهای دیابتی شده نر بود. روش شناسی: 80 سر موش نر پس از دیابتی شدن به روش تزریق درون سفاقی در شرایط استاندارد 12 ساعت نور و 12 ساعت تاریکی همراه با آب و غذای یکسان به 8 گروه: تمرین استقامتی (ET)، تمرین استقامتی و دوز g/kg87/0 از عصاره شنبلیله (ET-F1)، تمرین استقامتی و دوز g/kg74/1 از عصاره شنبلیله (ET-F2)، دوز شنبلیله g/kg87/0 (F1)، دوز شنبلیله g/kg74/1 (F2)، گلی بن کلامید (G)، گلی بن کلامید و تمرین استقامتی (ET-G) و کنترل دیابت (CD) تقسیم شدند. تمرینات استقامتی شامل شنا در تانکر به مدت 8 هفته و 5 جلسه یک ساعتی در هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونههای خون از قلب حیوان گرفته شده و برای اندازه گیری سوپر اکسیداز دیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: تحلیل واریانس یک راهه نشان داد یک دوره مصرف شنبلیله بدون فعالیت بدنی (F1 و F2) نیز موجب افزایش سوپراکسیداز دیسموتاز گروه F1 در مقایسه با گروه CD (001/0 >P ) و نه F2 (05/0 >P ) میگردد، اما میزان افزایشCAT و SOD در موشهای دیابتی که دوزهای g/kg87/0 و g/kg74/1 شنبلیله مصرف کرده بودند متفاوت نبود. ترکیب تمرین شنا و شنبلیله در دوزهای مختلف باعث افزایش معنادار و خیلی بیشتری در فعالیت آنزیمهای SOD و CAT شد (05/0 >P ). نتیجه گیری: در کل نتایج تحقیق حاضر نشان داد تمرین شنا و مکمل دهی شنبلیله در موشهای دیابتی نر هر یک به صورت جداگانه ظرفیت آنتی اکسیدانی را بهبود میبخشند، اما در صورتی که تمرین شنا و مصرف عصاره آبی شنبلیله همزمان باشد این دو اثر هم افزایی داشته و اثرات تقویت کننده سیستم آنتی اکسیدانی بیشتر.
حجت الله نیک بخت؛ احمد عبدی؛ خسرو ابراهیم
دوره 5، شماره 2 ، مهر 1391
چکیده
چکیدههدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر کلاژن 18 پلاسمایی و عضله قلبی موشهای نر ویستار بود.و تمرین (C) 135 گرم) به طور تصادفی به دو گروه کنترل - 6 هفتهای و 125 - روش شناسی: 16 سر موش صحرایی نر ویستار ( 4تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته، 5 روز در هفته، به مدت 20 تا 60 دقیقه و سرعت 28 تا 34 متر در دقیقه بود. (T)72 ساعت پس از آخرین جلسه ...
بیشتر
چکیدههدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر کلاژن 18 پلاسمایی و عضله قلبی موشهای نر ویستار بود.و تمرین (C) 135 گرم) به طور تصادفی به دو گروه کنترل - 6 هفتهای و 125 - روش شناسی: 16 سر موش صحرایی نر ویستار ( 4تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته، 5 روز در هفته، به مدت 20 تا 60 دقیقه و سرعت 28 تا 34 متر در دقیقه بود. (T)72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونهگیری خون و بافت برداری انجام شد. مقدار کلاژن 18 به روش الایزا اندازهگیری شد.تجزیه و تحلیل شد. نتایج: مقدار کلاژن 18 پلاسمایی α<0/ مستقل در سطح معنیداری 05 t دادهها با استفاده ازپس از هشت هفته فعالیت (T=40/476±11/933 ،C=20/080±3/ و عضله قلبی ( 169 (T=0/839±0/079 ،C=0/721±0/142)بحث و نتیجهگیری: افزایش کلاژن .( P=0/ ورزشی افزایش داشت، ولی این افزایش فقط در سطح عضله قلبی معنیدار بود ( 04618 احتمالاً نشان دهنده تأثیر فعالیتهای ورزشی بر مهار رگزایی بوده و گواه دیگری بر اثرات ضد سرطانی فعالیتهای ورزشیمیباشد.
ولی اله دبیدی روشن؛ معصومه حیدری فیروزجایی
دوره 3، شماره 1 ، اردیبهشت 1389
چکیده
هدف تحقیق: برای مطالعه پاسخ فاز حاد و ظرفیت ضد اکسایشی پس از 8 هفته تمرین استقامتی و 4 هفته بی تمرینی و ارتباط بین آنها، 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 3 ماهه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی و زیرگرو ه های مربوطه تقسیم شدند. روش تحقیق: پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و مدت 25 تا 64 دقیقه ...
بیشتر
هدف تحقیق: برای مطالعه پاسخ فاز حاد و ظرفیت ضد اکسایشی پس از 8 هفته تمرین استقامتی و 4 هفته بی تمرینی و ارتباط بین آنها، 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 3 ماهه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی و زیرگرو ه های مربوطه تقسیم شدند. روش تحقیق: پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی به مدت 4 هفته اعمال شد.خون گیری به دنبال 12 ساعت ناشتایی و در پایان هفته های 8 و 12 با شرایط کاملا مشابه انجام شد. ظرفیت ضداکسایشی تام به روش FRAP و a1 آنتی تریپسین به روش نفلومتری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس در اندازه گیر یهای مکرر و ضریب همبستگی پیرسون در سطح05/0>P تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد 8 هفته تمرین باعث افزایش معنی دار ظرفیت ضداکسایشی تام(001/0=P) و کاهش معنی دار a1 آنتی تریپسین (001/0=P)و بی تمرینی منجر به کاهش معنی دار ظرفیت ضداکسایشی تام(003/0=P)) و افزایش معنی دار a1 آنتی تریپسین (002/0=P) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد. به علاوه، بین این شاخ صها ارتباط منفی معنی داری وجود دارد(05/0>P ) نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت تمرین منظم ورزشی باعث سازگاری در پاس خهای التهابی می شود که ممکن است با تغییرات تعادل اکسایشی/ ضد اکسایشی به نفع عوامل ضد اکسایشی مرتبط باشد. به علاوه، بی تمرینی م یتواند اثرات ناش ی از تمرین استقامتی را بر شاخ صهای مرتبط با مرحله حاد معکوس نماید.
حمید اراضی؛ مهدی قهرمانی مقدم؛ سید مهدی محمدی
دوره 3، شماره 1 ، اردیبهشت 1389
چکیده
هدف تحقیق: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو روش تمرین موازی (پیوسته و گسسته) بر ترکیب بدن، توان هوازی و استقامت عضلانی دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: به همین منظور، 42 دانشجوی غیر ورزشکار داوطلب (سن 91/1±2-/22 سال ،قدی 88/5 ±83/175 سانتی متر و وزن 27/8 ±01/69کیلو گرم ، درصد چربی،33/3±71/13درصد)برای شرکت در این پژوهش به صورت تصادفی به سه گروه مقاومتی ...
بیشتر
هدف تحقیق: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو روش تمرین موازی (پیوسته و گسسته) بر ترکیب بدن، توان هوازی و استقامت عضلانی دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود. روش تحقیق: به همین منظور، 42 دانشجوی غیر ورزشکار داوطلب (سن 91/1±2-/22 سال ،قدی 88/5 ±83/175 سانتی متر و وزن 27/8 ±01/69کیلو گرم ، درصد چربی،33/3±71/13درصد)برای شرکت در این پژوهش به صورت تصادفی به سه گروه مقاومتی استقامتی گسسته(14-n) و کنترل(14-n )تقسیم شدند. شش نوع تمرین قدرتی برای عضلات بالا و پایین تنه با 2 تا 3 دقیقه استراحت بین نوبتها و تمرینات مختلف، و در محدوده زمانی 30 تا 45 دقیقه انجام شدند. این تمرینات با دو نوبت 10 تکراری و 60 یک تکرار بیشینه آغاز شد و با سه نوبت 4 تکراری و 90 % یک تکرار بیشینه پس از دوازده هفته به پایان رسید. تمرینات هوازی نیز در قالب دوهای تناوبی و استفاده از مسافتهای کوتاه و بلند، به مدت 20 دقیقه با 70 % حداکثر ضربان قلب آغاز شد و با 45 دقیقه دویدن با 95 % حداکثر ضربان قلب در هفته دوازدهم به پایان رسید. تمرینات موازی به دو صورت استقامتی- مقاومتی گسسته و استقامتی- مقاومتی پیوسته و دو جلسه تمرینی در هفته اجرا شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی، از پیشآزمون تا پسآزمون از آزمونt همبسته و برای بررسی تغییرات بین گروهها از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA)و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری(05/0>P )استفاده شد.نتایج: درصد چربی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل بطور معنیداری کمتر بود(05/0>P )استقامت عضلانی و توان هوازی(VO2max)نیز در گروههای تمرینی بطور معنیداری بالاتر از گروه کنترل بود و استقامت عضلانی ناحیه شکم در گروه استقامتی- مقاومتی پیوسته بطور معنیداری بالاتر از گروه استقامتی- مقاومتی گسسته بود(05/0>P )نتیجهگیری: به نظر میرسد برای کسب توان هوازی بالاتر، انجام تمرین استقامتی گسسته از تمرین مقاومتی در مقایسه با تمرین پیوسته مطلوبتر باشد. اما در مورد ترکیب بدن و استقامت عضلانی، ممکن است تمرین پیوسته نسبت به تمرین استقامتی - مقاومتی گسسته اثرات بهتری داشته باشد.
حشمت الله پارسیان؛ خسرو ابراهیم؛ حجت اله نیک بخت؛ فتانه خانعلی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1388
چکیده
هدف تحقیق: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر hs – CRP سرمی به عنوان یک عامل التهابی پیشگویی کننده بیماری های قلبی- عروقی در مردان جوان تمرین نکرده بود. روش تحقیق: به همین منظور 30 دانشجوی پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به صورت داوطلب و سالم با دامنه سنی 20 تا 30 سال از رشته های مختلف تحصیلی از بین داوطلبین واجد ...
بیشتر
هدف تحقیق: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر hs – CRP سرمی به عنوان یک عامل التهابی پیشگویی کننده بیماری های قلبی- عروقی در مردان جوان تمرین نکرده بود. روش تحقیق: به همین منظور 30 دانشجوی پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به صورت داوطلب و سالم با دامنه سنی 20 تا 30 سال از رشته های مختلف تحصیلی از بین داوطلبین واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه، تمرین استقامتی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرین گروه استقامتی 12 هفته تمرین شامل 3 دوره تمرین 4 هفته ای و هر هفته 3 جلسه تمرین بود، به طوری که در هر جلسه ابتدا گروه آزمایشی 10 دقیقه گرم کردن عمومی را انجام م یداد و سپس به صورت متناوب و فزاینده روی دوچرخه کارسنج از 4 تکرار 3 دقیقه ای به 8 تکرار 3 دقیقه ای در پایان دوره و شدت تمرینات از 80 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. قبل و بعد از 12 هفته تمرین از همۀ آزمودنی ها خون گیری(5میلی گرم)به عمل آمد، مقدار CRP سرم آزمودنی ها به صورت کمی و به روش ایمنو توربیدیمتری با حساسیت بالا انداز هگیری شد. برای تحلیل آماری داده ها از آزمون هایt همبسته وt مستقل در سطح معنی داری05/0>P استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد، تمرین استقامتی باعث کاهش معنی دار hs – CRP در مردان جوان تمرین نکرده می شود 05/0>P نتیجه گیری: بنابراین تمرین استقامتی پژوهش حاضر باعث کاهش عامل التهابی CRP می شود و احتمالا می توان نتیجه گرفت 1 این تمرین به عنوان یک عامل پیش بین و پیش گویی کننده خطر اختلالات قلبی-عروقی بعدی در مردان جوان مورد استفاده قرار گیرد