بیوشیمی و متابولیسم
سعید دباغ نیکوخصلت؛ رامین امیرساسان؛ مصطفی خانی؛ مرتضی نیک خصال
چکیده
زمینه و هدف: مجموعة پروتئینی mTOR در پاسخ به تمرینات مقاومتی با رویکردی هیستولوژیکی افزایش و در تمرینات هوازی با رویکردی سوختوسازی کاهش مییابد. این تغییرات در شرایط ابتلا به دیابت نوع دو و همراه با تمرینات ورزشی میتواند قابل بحث باشد. بدینمنظور لحاظ کردن تمریناتی مانند تمرین تناوبی شدید با دارا بودن ویژگیهای هوازی و بیهوازی ...
بیشتر
زمینه و هدف: مجموعة پروتئینی mTOR در پاسخ به تمرینات مقاومتی با رویکردی هیستولوژیکی افزایش و در تمرینات هوازی با رویکردی سوختوسازی کاهش مییابد. این تغییرات در شرایط ابتلا به دیابت نوع دو و همراه با تمرینات ورزشی میتواند قابل بحث باشد. بدینمنظور لحاظ کردن تمریناتی مانند تمرین تناوبی شدید با دارا بودن ویژگیهای هوازی و بیهوازی و از طرفی مداخلة دیابت نوع دو میتواند تعامل احتمالی mTOR همراه با شاخصهای گلایسمیک و هیستوپاتولوژیکی قلب را به تصویر بکشد. ازاینرو پژوهش حاضر برای تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر مقادیر p-mTOR، T-mTOR و فیبروز بافت قلبی و مقاومت به انسولین موشهای صحرایی دیابتیشده از طریق تزریق استرپتوزوسین انجام گرفت.مواد و روشها: 20 سر موش صحرایی نر بالغ سفید نژاد ویستار در چهار گروه (5n=) کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین سالم و تمرین دیابتی قرار گرفتند. قرارداد تمرین تناوبی شدید پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته روی نوار گردان صورت گرفت. آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معناداری 05/0P< بهمنظور تجزیهوتحلیل آماری استفاده شد.نتایج: هشت هفته تمرین تناوبی شدید به تغییرات معنادار در p-mTOR و T-mTOR بافت قلبی موشهای مبتلا به دیابت نوع دو منجر نشد (05/0P>)؛ با این حال، سبب کاهش معنادار مقادیر مقاومت به انسولین (2/31 درصد نسبت به گروه کنترل دیابتی) و فیبروز بافت قلبی (6/51 درصد نسبت به گروه کنترل دیابتی) موشهای مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهنظر میرسد هشت هفته تمرین تناوبی شدید برای مشاهدة افزایش مقادیر mTOR بافت قلبی در موشهای سالم کافی، ولی در موشهای مبتلا به دیابت نوع دو ناکافی است. همچنین احتمالاً کاهش میزان فیبروز بافت قلبی موشهای مبتلا به دیابت نوع دو، دستکم در طول هشت هفته تمرین تناوبی شدید، مستقل از mTOR بافت قلبی عمل میکند.
نگین محمدی سرابله؛ وریا طهماسبی؛ محمد عزیزی؛ هادی عبدالله زاد
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی منظم میتواند به کاهش التهاب منجر شود. از طرفی مکملیاری سیر با توجه به تأثیرات گستردة آن از جمله اثر آن بر التهاب احتمال میرود در ترکیب با تمرینات مقاومتی اثرات همافزایی داشته باشد. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بههمراه مکملیاری سیر بر سطوح سرمی CRP و مقاومت به انسولین ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی منظم میتواند به کاهش التهاب منجر شود. از طرفی مکملیاری سیر با توجه به تأثیرات گستردة آن از جمله اثر آن بر التهاب احتمال میرود در ترکیب با تمرینات مقاومتی اثرات همافزایی داشته باشد. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بههمراه مکملیاری سیر بر سطوح سرمی CRP و مقاومت به انسولین در زنان جوان دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها: 48 زن سالم با دامنة سنی 20 تا 40 سال، بهصورت تصادفی سادة بلوکی در چهار گروه تمرین مقاومتی+مکمل (سن=1/3±3/31 سال، شاخص توده بدنی = 7/2±2/28 کیلوگرم بر متر مربع)، تمرین مقاومتی+دارونما (سن=8/3±7/30 سال، =BMI 4/2±4/26 کیلوگرم بر متر مربع)، مکمل سیر (سن=5/2±9/27 سال، =BMI 9/3±7/ 26 کیلوگرم بر متر مربع) و دارونما (سن=8/3±7/29 سال، =BMI 3/3±8/28 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامة تمرین مقاومتی فزایندة سه جلسه در هفته را شامل سه نوبت با 10 تکرار بیشینه با 1 دقیقه استراحت بین نوبتها و حرکات انجام دادند. آزمودنیهای گروه مکمل و دارونما روزانه دو قرص 500 میلیگرم سیر یا دارونما را در دو نوبت صبح و شب همراه با وعدة غذایی مصرف کردند. پیش و پس از هشت هفته تمرین و برنامة مکملدهی، دادههای آنتروپومتریکی و یک تکرار بیشینه (1-RM)، پروتئین واکنشگر C (CRP)، انسولین و گلوکز اندازهگیری و براساس آنها مقاومت به انسولین (IR) محاسبه شد. تغییرات نتایج قبل و بعد چهار گروه با تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد. در صورت مشاهدة معناداری آزمون تعقیبی بنفرونی بهکار رفت.نتایج: کاهش معنادار در سطوح سرمی CRP، مقاومت به انسولین و گلوکز در گروه تمرین+مکمل در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد (05/0>P). در مقابل سطوح انسولین تغییر معناداری را نشان نداد (05/0<P). در خصوص دادههای ترکیب بدن نتایج با کاهش معنادار و شایان توجه تودة چربی و افزایش معنادار تودة بدون چربی همراه بود، بهویژه در گروه تمرین مقاومتی+سیر (05/0>P).نتیجهگیری: با اینکه دادههای CRP و شاخص مقاومت به انسولین آزمودنیهای پژوهش حاضر در دامنة طبیعی بودند و بدون خطر بهنظر میرسید، در کل با توجه به نتایج پژوهش حاضر بهنظر میرسد برنامة تمرین مقاومتی فزاینده بههمراه مکملیاری سیر تأثیر مضاعفی بر وضعیت شاخص التهابی CRP و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن در مقایسه با هر کدام از آنها بهتنهایی دارد.
حسین زهرایی؛ مهدی مقرنسی؛ محمداسماعیل افضل پور؛ حامد فنایی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین شنای تداومی و تناوبی شدید بر مقادیر کمرین بافت چربی احشایی و کبد و مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به سندروم متابولیک است. روشها: پس از القای موشها به سندروم متابولیک، بهمنظور اجرای برنامه، موشها (32n=) بهطور تصادفی به چهار گروه (8n=) کنترل استاندارد یا سالم، کنترل سندروم متابولیک، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین شنای تداومی و تناوبی شدید بر مقادیر کمرین بافت چربی احشایی و کبد و مقاومت به انسولین در موشهای مبتلا به سندروم متابولیک است. روشها: پس از القای موشها به سندروم متابولیک، بهمنظور اجرای برنامه، موشها (32n=) بهطور تصادفی به چهار گروه (8n=) کنترل استاندارد یا سالم، کنترل سندروم متابولیک، شنای تداومی و شنای تناوبی شدید (مبتلا به سندروم متابولیک) تقسیم شدند. برنامههای شنای تداومی و تناوبی شدید بهترتیب با 65 درصد و تقریباً معادل 100 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه اجرا شد. اندازهگیری متغیرهای خونی و بافتی (چربی احشایی و کبد) با روش الایزا و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام گرفت.نتایج: شنای تداومی و تناوبی شدید سبب کاهش معنادار سطح سرمی گلوکز (001/0P=) شد، ولی تغییر معناداری در مقاومت به انسولین (77/0P=) و کمرین بافت کبد (228/0P=) ایجاد نشد. تنها شنای تناوبی شدید سبب کاهش معنادار کمرین بافت چربی احشایی (0001/0P=) و وزن موشها (029/0P=) شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، تمرینات شنای تداومی و تناوبی شدید میتواند بهعنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین و سندروم متابولیک مورد توجه قرار گیرد، اما اجرای آن بهصورت تناوبی شدید، اثربخشتر خواهد بود. نتیجهگیری قطعی به پژوهشهای بیشتری نیاز دارد.
نائمه دشتی؛ نجمه رضائیان؛ مریم کریمی؛ نگار کورش فرد
چکیده
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 ...
بیشتر
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 زن دارای اضافه وزن و چاق بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (میانگین سنی 14/5±4/32 سال و شاخص تودۀ بدنی 12/18±6/33 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (میانگین سنی 33/45±2/35 سال و شاخص تودۀ بدنی 65/58±1/31 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه تجربی در 8 هفته تمرین تناوبی شدید (یک دقیقه تناوب دویدن با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه با 1 دقیقه تناوب استراحت دویدن با شدت 50-60 درصد ضربان قلب بیشینه،20 دقیقه در هر جلسه، 3 بار هفته) شرکت کردند. اندازهگیری شاخصهای خونی و ترکیب بدنی مورد بررسی پیش و پس از اجرای مداخلة تمرین انجام گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها به کمک آزمون کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معناداری آماری ۰۵/۰>P انجام گرفت.نتایج: بنابر نتایج آزمون تی زوجی اجرای تمرینات تناوبی شدید موجب کاهش معنادار سطوح سرمی استئوپونتین (0/0001=P)، وزن (0/0001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P)، در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون شد. با این همه، نتایج آزمون کوواریانس نشان داد تنها تغییرات انسولین (0/039=P)، وزن (0/001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/005=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P) بین گروه تمرین و کنترل تفاوتی معنادار داشت. ضمن اینکه، همبستگی معناداری مثبت بین تغییرات سطوح استئوپونتین و تغییرات شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (044/0=P) مشاهده شد.نتیجهگیری: تمرینات تناوبی شدید سبب کاهش سطوح سرمی استئوپونتین و بهبود ترکیب بدنی و شرایط متابولیکی شد، بنابراین بهعنوان یک راهکار درمانی مؤثر در زنان جوان چاق و دارای اضافه وزن توصیه میشود.
رحمن سوری؛ محمدرضا اسد؛ زهره براهوئی جمار؛ نجمه رضائیان
چکیده
هدف: آدیپولین، آدیپوکاین نوظهور ضدالتهابی و حساسگر انسولین است که در تعدیل عدم تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین نقش دارد. از آنجا که فعالیت بدنی و ورزش نیز از مداخلههای درمانی مؤثر و کمخطر در بهبود مقاومت به انسولین است، در مطالعۀ حاضر تأثیر تمرینات استقامتی در دو شدت مختلف بر سطوح آدیپولین و فورین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در ...
بیشتر
هدف: آدیپولین، آدیپوکاین نوظهور ضدالتهابی و حساسگر انسولین است که در تعدیل عدم تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین نقش دارد. از آنجا که فعالیت بدنی و ورزش نیز از مداخلههای درمانی مؤثر و کمخطر در بهبود مقاومت به انسولین است، در مطالعۀ حاضر تأثیر تمرینات استقامتی در دو شدت مختلف بر سطوح آدیپولین و فورین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در مردان کمتحرک بررسی شده است.روشها: 38 مرد 35-50 سال، کمتحرک و دارای اضافه وزن (شاخص تودۀ بدنی>25 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور تصادفی به دو گروه تمرینی کمشدت (13 نفر)و شدید (12 نفر) و یک گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه شدت متوسط با شدت 50-70 درصد ضربان قلب بیشینه و در گروه شدید با شدت 70-90 درصد ضربان قلب بیشینه، 30-45 دقیقه در هر جلسه، 3 جلسه در هفته و به مدت 10 هفته روی نوار گردان دویدند. سطوح سرمی آدیپولین، فورین، انسولین و گلوکز ناشتا و شاخصهای آنتروپومتری قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرین اندازهگیری شد. تجزیهوتحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 05/0>p انجام گرفت.نتایج: تغییرات سطوح آدیپولین بین دو گروه تمرینی شدت متوسط و شدید تفاوتی معنادار داشت. همچنین تغییرات وزن، شاخص تودۀ بدن، درصد چربی بدن و نسبت محیط کمر به لگن نیز بین دو گروه تمرینی شدت متوسط و شدید با گروه کنترل تفاوتی معنادار داشت.نتیجهگیری: بهنظر میرسد که شدت تمرین استقامتی علاوهبر تأثیر بر شاخصهای آنتروپومتری، عاملی مؤثر در تعیین تغییرات سطوح آدیپولین در مردان کمتحرک و دارای اضافه وزن است؛ با این حال، مطالعات بیشتر بهمنظور شناسایی سازوکار میانجی ضروری بهنظر میرسد.
طلیعه باقری؛ صادق چراغ بیرجندی
دوره 11، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 75-86
چکیده
هدف: C1q/TNF5 آدیپوکاین جدیدی است که در سوخت وساز گلوکز و چربی نقش دارد. تمرین های تناوبی شدید ) HIIT ( یک نوعاز تمرین های تناوبی است که در آن فعالیت های شدید بی هوازی با فواصل استراحت کم شدت به صورت متناوب انجام میشود.هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین های HIIT بر سطوح سرمی C1q/TNF5 ، مقاومت به انسولین و درصد چربی درزنان دارای اضافه وزن بود.روش ...
بیشتر
هدف: C1q/TNF5 آدیپوکاین جدیدی است که در سوخت وساز گلوکز و چربی نقش دارد. تمرین های تناوبی شدید ) HIIT ( یک نوعاز تمرین های تناوبی است که در آن فعالیت های شدید بی هوازی با فواصل استراحت کم شدت به صورت متناوب انجام میشود.هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین های HIIT بر سطوح سرمی C1q/TNF5 ، مقاومت به انسولین و درصد چربی درزنان دارای اضافه وزن بود.روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که در آن، تعداد 28 زن دارای اضافه وزن و غیرفعال به صورتتصادفی به دو گروه مساوی 14 نفرۀ کنترل )سن 526 / 3 ± 142 / 30 و شاخص توده بدنی 882 / 0 ± 742 / 27 کیلوگرم بر مترمربع( وتمرین تناوبی شدید )سن 758 / 2 ± 928 / 29 و شاخص توده بدنی 126 / 1 ± 147 / 28 کیلوگرم بر مترمربع( تقسیم شدند. گروه تمرینتناوبی شدید، دویدن های تناوبی را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه با حداکثر سرعت انجام دادند. نمونه گیری خون 24ساعت قبل از شروع تمرین و 36 ساعت بعدازآن، انجام و سرم حاصل جهت اندازه گیری میزان سرمی C1q/TNF5 و مقاومتانسولینی مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل تحلیل شدند ) 05 / 0P< .)نتایج: هشت هفته تمرین های HIIT باعث کاهش معنی دار میزان سرمی C1q/TNF5 ( 003 / 0 = P (، انسولین ) 009 / 0 = P( و درصدچربی بدن شد ) 003 / 0 = P ( ولی در میزان گلوکز ناشتای خون و مقاومت به انسولین تغییر معنی داری مشاهده نشد ) 05 / 0P> .)نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین های HIIT با کاهش میزان سرمی C1q/TNF5 و انسولین و کاهش درصد چربی بدن میتوانندعوارض اضافه وزن و چاقی را کاهش دهند.