فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
ساعد دستان؛ سعید نقیبی؛ مریم وطن دوست
چکیده
زمینه و هدف: گسترش بافت چربی به میزان آنژیوژنز آن بستگی دارد و فعالیتهای ورزشی بر عوامل آنژیوژنیک گوناگون در این بافت تأثیرگذارند. با گسترش بافت چربی و آدیپوژنز، شبکة مویرگی متراکم و بسته در این بافت تشکیل میشود که میتواند عوامل آنژیوژنیک را سرکوب کند. در صورت وجود شبکة مویرگی گسترده و عوامل آنژیوژنیک مانند VEGF-A در این بافت، میتوان ...
بیشتر
زمینه و هدف: گسترش بافت چربی به میزان آنژیوژنز آن بستگی دارد و فعالیتهای ورزشی بر عوامل آنژیوژنیک گوناگون در این بافت تأثیرگذارند. با گسترش بافت چربی و آدیپوژنز، شبکة مویرگی متراکم و بسته در این بافت تشکیل میشود که میتواند عوامل آنژیوژنیک را سرکوب کند. در صورت وجود شبکة مویرگی گسترده و عوامل آنژیوژنیک مانند VEGF-A در این بافت، میتوان از گسترش بافت چربی پیشگیری کرد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة اثر انواع تمرینات استقامتی بر بیان ژنهای آنژیوژنیک عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF-A) و ترومبوسپوندین-1 (TSP-1) بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی بود.مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار با سن هشت هفته و وزن 33 ± 237 گرم بهصورت تصادفی به چهار گروه مساوی کنترل، تمرین هوازی تداومی فزاینده با شدت بالا (HIT)، تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط (MIT) و تمرین هوازی تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. تمرینات روی نوار گردان شامل هشت هفته و پنج جلسه در هفته بود، بهطوریکه تمرین HIT شامل دویدن با سرعت ۲۰ متر بر دقیقه یا با شدت 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، با شیب فزایندة تدریجی به مدت 30 دقیقه بود. تمرین MIT شامل دویدن با شدت 65 درصد VO2max به مدت 37 دقیقه بود و تمرین HIIT شامل چهار وهله تناوب شدید با زمان چهار دقیقه دویدن با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد VO2max و چهار وهله تناوب کم شدت با زمان سه دقیقه با ۵۰ تا ۶۰ درصد VO2max (رویهمرفته ۲۸ دقیقه) بود. در نهایت، 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، بافت چربی زیرجلدی جدا و بیان ژنهای VEGF-A و TSP-1 در بافت چربی زیرجلدی با روش RT-qPCR اندازهگیری شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تجزیهوتحلیل و سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.نتایج: یافتهها نشان داد که هر سه مداخلة تمرینی موجب افزایش معنادار بیان ژن VEGF-A در بافت چربی زیرجلدی شد، ولی تنها تمرین HIT بهطور معناداری بیان TSP-1 را در این بافت کاهش داد (05/0P˂). همچنین افزایش بیان VEGF-A در پی تمرین HIT در مقایسه با HIIT بهطور معناداری بیشتر بود (05/0P˂).نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این تحقیق، تمرین هوازی تداومی پرشدت و فزاینده، شاید مطلوبترین روش تمرینی برای افزایش رگزایی در بافت چربی زیرپوستی بهشمار رود. این نوع تمرینات، با بهبود خونرسانی به بافت چربی میتوانند در کاهش تودة چربی مؤثر واقع شوند.
علیرضا رضائی؛ عباسعلی گائینی؛ سیروس چوبینه؛ رضا نوری
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، ...
بیشتر
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، 30 سر موش صحرایی 20 ماهه (پیر) نر نژاد ویستار تصادفی به پنج گروه (کنترل (C)، گروه تمرین (EX)، گروه تمرین+مکمل (EXR)، گروه مکمل (R) و گروه حلال (M)) تقسیم شدند. گروه EX، تمرین HIIT شنا را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه C، تمرین نمیکردند. گروه R، فقط مکمل رزوراترول دریافت کردند. گروه EXR، تمرین HIIT شنا را همراه با دریافت رزوراترول انجام دادند. گروه M فقط حلال دریافت کردند. SIRT3 با استفاده از روش آزمایشگاهی وسترن بلات سنجیده شد. دادههای حاصله توسط آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: پس از شش هفته، تفاوت معناداری بین میانگین میزان پروتئین SIRT3 در پنج گروه مشاهده شد. بنابراین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مقدار SIRT3 در گروه EX و EXR در مقایسه با گروه C، R و M، بهطور معناداری بیشتر بود (001/0P=)، اما این تفاوت بین دو گروه EX و EXR معنادار نبود (05/0P>). همچنین، مقدار SIRT3 در گروه R بهطور معناداری در مقایسه با گروه C و M بیشتر بود.نتیجهگیری: افزایش SIRT3، نشاندهندة دخیل بودن این پروتئین در مسیرهای سوختوسازی، دفاع ضداکسایشی و بهبود وضعیت سلول است. همچنین میتوان از تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل رزوراترول برای تعدیل فشار اکسایشی و تأخیر روند پیری و سالمندی بهره برد.
میثم ترابی؛ بهمن میرزایی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین منظم ورزشی از قویترین کنترلکنندههای بیماری دیابت نوع2 است که بیشتر آثار ناشی از آن بر سلولها، بهوسیلة تغییر در سایتوکاینها ایجاد میشود. فتوئین آ بهعنوان یک هپاتوکاین، با تأثیرات شناختهشده در سوختوساز کربوهیدرات، متأثر از تمرین ورزشی و احتمالاً شدت آن در افراد سالم است. هدف از پژوهش حاضر مقایسة دو ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین منظم ورزشی از قویترین کنترلکنندههای بیماری دیابت نوع2 است که بیشتر آثار ناشی از آن بر سلولها، بهوسیلة تغییر در سایتوکاینها ایجاد میشود. فتوئین آ بهعنوان یک هپاتوکاین، با تأثیرات شناختهشده در سوختوساز کربوهیدرات، متأثر از تمرین ورزشی و احتمالاً شدت آن در افراد سالم است. هدف از پژوهش حاضر مقایسة دو نوع تمرین تناوبی شدید و تداومی متوسط بر برخی متغیرهای کنترل گلایسمیک و سطوح پلاسمایی فتوئین آ در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است.مواد و روشها: بدینمنظور 45 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن و شاخص توده بدنی بهترتیب 2/4±9/45 سال و 5/2±5/30 کیلوگرم بر متر مربع) بهصورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین تداومی متوسط (MICT) تقسیم شدند. برنامة تمرینی گروه HIIT، شامل چهار تناوب چهاردقیقهای فعالیت روی چرخ کارسنج ثابت با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب ذخیره بود که با تناوبهای سهدقیقهای استراحت فعال از هم جدا شده بودند. همچنین تمرین گروه MICT، بهصورت 47 دقیقه رکاب زدن با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بود.نتایج: در هر دو گروه HIIT و MICT، کاهش FBS و فتوئین آ معنادار بود (05/0> P)، ولی بین گروههای تمرینی تفاوتی وجود نداشت. بهطور مشابه HOMA-IR و انسولین نیز در هر دو گروه HIIT و MICT بهطور معناداری کاهش یافت (05/0 >P) و میزان کاهش این دو عامل در گروه HIIT بیشتر از گروه MICT بود (05/0 >P). نتیجهگیری: هر دو نوع تمرین HIIT و MICT احتمالاً میتوانند موجب کنترل بهتر شاخصهای گلایسمیک شوند و سطوح پلاسمایی فتوئین آ را کاهش دهند که با توجه به افزایش اولیة آن در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، رویداد مطلوبی بهنظر میرسد. با این حال، در این پژوهش تفاوتی بین دو نوع تمرین در کاهش فتوئین آ مشاهده نشد.
زهرا صابر؛ مریم کوشکی جهرمی
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1390
چکیده
در یک دوره ماهیانه زنان که در سا لهای تولید مثل اتفاق می افتد تغییرات هورمونی اتفاق می افتد که می تواند بر برخی عملکردهای جسمانی موثر باشد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه حداکثر اکس یژن مصرف ی و حجم ه ا و ظرفیت ه ای ری وی در روز دوم قاعدگ ی و مرحله تخمک گذاری در زمان استراحت و بعد از آزمون فزاینده ورزشی بود. آزمودنی های تحقیق 20 دختر فعال ...
بیشتر
در یک دوره ماهیانه زنان که در سا لهای تولید مثل اتفاق می افتد تغییرات هورمونی اتفاق می افتد که می تواند بر برخی عملکردهای جسمانی موثر باشد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه حداکثر اکس یژن مصرف ی و حجم ه ا و ظرفیت ه ای ری وی در روز دوم قاعدگ ی و مرحله تخمک گذاری در زمان استراحت و بعد از آزمون فزاینده ورزشی بود. آزمودنی های تحقیق 20 دختر فعال (سن 65/2±31/21 سال ،قد: 17/5±81/162 سانتی متر،وزن 72/4±83/54 کیلوگرم) بودند که به روش داوطلبانه و هدفمند انتخاب شدند. زمان تخمک گذاری با سه روش تکمیل فرم، تعیین درجه حرارت بدن و نمون ههای ادراری مربوطه تعیین شد. در روز دوم چرخه قاعدگی و روز تخمک گذاری حداکثر اکسیژن مصرفی و حجم های تنفسی آزمودنی ها در دو وضعیت استراحت و بعد از آزمون فزاینده ورزشی بروس بر روی تردمیل اندازه گیری گردید. جهت ارزیابی نتایج از نرم افزار SPSS و روش آماری تی وابسته استفاده شد . نتایج تحقیق نشان داد که حد اکثر اکسیژن ، مصرفی(VO2max) حجم بازدمی اجباری در 1 ثانیه ،(FEV1 ) درصد حجم بازدمی بافشار در 1 ثانیه(FEV/FVC)حجم ذخیره بازدمی (ERV)و حداکثر تهویه ارادی(MVV)زمان استراحت و پس از آزمون ورزشی)در دو فاز قاعدگی (اوایل سیکل) و تخمک گذاری (اواسط سیکل )از لحاظ آماری تفاوت معنی داری ندارند، اما حجم جاری(t) در زمان استراحت و پس از آزمون ورزشی در فاز تخمک گذاری بیشتر از فاز قاعدگی است 05/0>P به طور خلاصه در نمون ههای تحقیق حاضر حداکثر اکسیژن مصرفی و اکثر حجم های تنفسی در دو مرحله دوره ماهیانه تفاوت معنی داری مشاهده نشد اما حجم جاری در فاز تخمک گذاری نسبت به روز دوم فاز قاعدگی بیشتر بود.
علی اصغر فلاحی؛ مصطفی نجاتیان؛ عباسعلی گائینی؛ محمدرضا کردی
دوره 3، شماره 2 ، اردیبهشت 1389
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تناوبی و مقایسه اثر این دو تمر ین بر HRR بیماران بعد از CABG است. بدین منظور 33 بیمار POST CABG (سی مرد و سه زن )با میانگین سنی 50/9±33/58 سال و میانگین BMI: 55/3±05/27 کیلوگرم بر متر مربع گزینش شدند در 3 گروه تمرین هوازی تداومی با شدت 70تا 85 درصد ضربان قلب اوج، و برنامه گروه تمرین تناوبی شامل ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تناوبی و مقایسه اثر این دو تمر ین بر HRR بیماران بعد از CABG است. بدین منظور 33 بیمار POST CABG (سی مرد و سه زن )با میانگین سنی 50/9±33/58 سال و میانگین BMI: 55/3±05/27 کیلوگرم بر متر مربع گزینش شدند در 3 گروه تمرین هوازی تداومی با شدت 70تا 85 درصد ضربان قلب اوج، و برنامه گروه تمرین تناوبی شامل 27 تا 44( با 3 تناوب 9 تا 15 دقیقه ای ) با شدت 75 تا 90 درصد ضربان قلب اوج بود. یافته ها نشان داد. هر دو برنامه ورزشی در مقایسه با گروه کنترل اثرات مثبت معنی داری بر ضربان قلب بازیافت( تداومی قبل: 45/8±58/13،بعد: 92/5±17/18،49%=P) ( تناوبی قبل: 16/12±66/14، بعد: 59/8±33/22،33%=P) و کنترل قبل:76/4±9/11، بعد87/13±50/12،279/0=P) به همراه داشتند. در مقایسه گروه ها تفاوت معنی داری بین HRR گروه ها بعد از انجام برنامه (30/0=P) بین گروه های تمرین تناوبی و کنترل (008/0=P) و تفاوت غیر معنی داری بین گروه های تمرینی تداومی و تناوبی(207/0=P) و تداومی و کنترل(115/0=P) را نشان داد نتایج: به صورت خلاصه این پژوهش نشان داد هر دو تمرین ورزشی تداومی و تناوبی HRR را در بیماران بعد از CABG بهبود بخشیدند و در مقایسه با تمرین تداومی تمرین تناوبی تاثیر بهتری بر HRR1 زنان و مردان با جراحی بایپس عروق کرونری داشت