علم تمرین
محسن اکبر پور؛ صفورا صباغیان راد؛ نرگس چمنی
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش بررسی مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی سنتی و TRXبر برخی شاخصهای اکسایشی و ضد اکسایشی زنان مبتلا به دیابت نوع دو.مقدمه : دیابت نوع دو یک بیماری مزمن غیر واگیر با شیوع جهانی بالا است. این بیماری با عوامل خطرساز قابل تغییر مانند کم تحرکی و سوء تغذیه همراه است و با بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ، دو عامل اصلی مرگ و میر در جهان ارتباط قوی دارد. در سالهای اخیر ، رابطه ای بین نشانگرهای زیستی استرس اکسیداتیو و دیابت نوع دو پیدا شده است.روش شناسی پژوهش :نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. نمونه آماری پژوهش ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع۲ با رده سنی ۵۵-۴۰ سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تمرین مقاومتی (۱۰نفر)، گروه TRX(۱۰نفر)،گروه کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی شامل ۸ هفته و هر هفته جلسه تمرین مقاومتی با شدت ۶۵ درصد حداکثر بیشینه تکرار انجام شد و در پایان هفته هشتم به ۸۰ درصد تکرار بیشینه رسید.در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمونT همبسته برای بررسی تفاوت های دورن گروهی و از تحلیل کواریانس با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد.یافتهها: پس از هشت هفته تمرینات مقاومتی سنتی وTRX افزایش معناداری در سطوح SOD و GPX در دوگروه تجربی مشاهده شد(۰۵/۰ >p ). با این حال در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد، همچنین میزان MDA پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در هر دو گروه تمرینی مقاومتی سنتی وTRX کاهش معناداری نشان داد. نتایج تحلیل بین گروهی نشان داد که بین دو گروه تمرین مقاومتی و TRX بر شاخص های SOD, GPXوMDA تفاوت معنی داری وجود ندارد)۰۵/۰(P>، درحالی این دو گروه تجربی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون معنی دار بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده میتوان بیان داشت که؛ هر دو روش تمرینی میتوانند تاثیرات پیشگیرانهای در شاخصهای اکسایشی (SOD و GPX)و ضد اکسایشی(MDA) زنان مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
علم تمرین
الهه شاداب نیک؛ فرزاد ناظم؛ مجید جلیلی
چکیده
زمینه و هدف: اندازه گیری دقیق آمادگی قلبی-تنفسی (VO2max) از اهمیت بالایی در علوم ورزشی برخوردار است. اندازهگیری مستقیم VO2max با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به دلیل هزینه زیاد، زمان بر بودن، نیاز به کارشناس و احتمال بروز برخی مخاطرات قلبی-تنفسی حین اجرای آزمون ورزشی فزاینده نمی تواند چندان عملیاتی و فراگیر باشد. برآورد ...
بیشتر
زمینه و هدف: اندازه گیری دقیق آمادگی قلبی-تنفسی (VO2max) از اهمیت بالایی در علوم ورزشی برخوردار است. اندازهگیری مستقیم VO2max با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به دلیل هزینه زیاد، زمان بر بودن، نیاز به کارشناس و احتمال بروز برخی مخاطرات قلبی-تنفسی حین اجرای آزمون ورزشی فزاینده نمی تواند چندان عملیاتی و فراگیر باشد. برآورد VO2max با استفاده از معادلات مبتنی بر شاخص ضربان قلب (HRindex) یکی از روشهای پرکاربرد در میادین ورزشی است که می تواند VO2max افرد را بدون نیاز به تحلیل گازهای تنفسی براورد نمایند. با این حال، این امر مستلزم آن است که ضربان قلب استراحت و بیشینه به طور دقیق و با کمترین خطا اندازه گیری شوند. هدف از پژوهش حاضر سنجش روایی معادلاتVO2max مبتنی بر شاخص ضربان قلب در پسران نوجوان می باشد.مواد و روشها: در تحقیق مقطعی حاضر 157 پسر سالم نوجوان با میانگین سنی 35/1±92/14 سال، شاخص توده بدن 5/4±39/21 کیلوگرم/متر مربع و VO2max معادل 67/6±80/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ دقیقه از مدارس متوسطه اول و دوم در سطح شهر همدان داوطلبانه شرکت کردند. ابتدا ضربان قلب استراحت و متغیرهای ترکیب بدن آزمودنی ها به روش استاندارد اندازه گیری شد. ضربان قلب بیشینه و VO2max آزمودنی ها (روش معیار) در آزمون ورزشی فزاینده بروس تعدیل شده بر روی تردمیل مجهز به دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. همچنین، VO2max آزمودنی ها با استفاده از معادلات منتخب شاخص ضربان قلب، براورد گردید. جهت ارزیابی روایی معادلات شاخص ضربان قلب در براورد VO2max، از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t همبسته و توافق بلاند - آلتمن استفاده شد.نتایج: همبستگی معنی داری بین VO2max اندازه گیری شده به روش معیار و روش معادلات شاخص ضربان قلب مشاهده شد (05/0 >p، 328/0 = R). با این حال، اختلاف معنی داری (01/0>p) بین VO2max روش معیار و معادلات شاخص ضربان قلب (میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه 45/5- 34/3 = میانگین اختلاف) مشاهده شد. به طوری که هر دو معادله براوردی منجر به کم تخمینی VO2max به ترتیب به میزان 93/17±36/11 درصد و 39/16±84/5 درصد در پسران نوجوان منجر شد. همچنین، نتایج نمودار بلاند - آلتمن حاکی از توافق ضعیف معادلات رگرسیونی غیر بومی با روش معیار بود.نتیجهگیری: معادلات مبتنی بر شاخص ضربان قلب منتخب جهت براورد VO2max پسران نوجوان سالم از اعتبار کافی برخوردار نیست. به طوری که هر دو معادله به طوری معناداری به کم تخمینی VO2max منجر شد. بنابراین، طراحی معادلات شاخص ضربان قلب ویژه نوجوانان جهت براورد VO2max توصیه می شود.
علم تمرین
دیار محمد علی الباجلان؛ ناصر رستم زاده؛ داریوش شیخ الاسلامی وطنی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی برنامهای مؤثر برای ایجاد سازگاریهای هورمونی، عملکردی و ساختاری است که دستکاری متغیرهای آن موجب القای سازگاریهای متفاوتی میشود. تغییر در میزان ترشح و سطح سرمی هورمونها بر اثر تمرین مقاومتی اصلیترین عامل در ساخت پروتئین و هایپرتروفی عضلات اسکلتی است و این تغییرات هورمونی موجب سازگاریهای حاد و ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی برنامهای مؤثر برای ایجاد سازگاریهای هورمونی، عملکردی و ساختاری است که دستکاری متغیرهای آن موجب القای سازگاریهای متفاوتی میشود. تغییر در میزان ترشح و سطح سرمی هورمونها بر اثر تمرین مقاومتی اصلیترین عامل در ساخت پروتئین و هایپرتروفی عضلات اسکلتی است و این تغییرات هورمونی موجب سازگاریهای حاد و مزمن در سطح مقطع عضله میشود، بنابراین هدف این پژوهش بررسی پاسخهای هایپرتروفی و هورمونی به یک جلسه تمرین مقاومتی با دو شیوة متفاوت در مردان دوندة سرعتی بود.مواد و روشها: بدینمنظور ۴۵ داوطلب مرد دونده (سن ۱/۷ ± ۲۱ سال، وزن ۳۵/۴ ± ۵/۶۷ کیلوگرم و شاخص تودة بدن ۰۳/۱ ± ۲۲ کیلوگرم بر متر مربع) بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (گروه تمرینی با بار زیاد، گروه تمرینی با بار کم و گروه کنترل) تقسیم شدند. شیوة تمرین شامل هفت حرکت (پرس سینه با هالتر، پرس پا، جلوبازو هالتر، پرس شانة ایستاده با هالتر، پشت پا ماشین، زیر بغل سیم و پشتبازو ماشین) هر حرکت سه نوبت با شدت۷۰ درصد یک تکرار بیشینه، تکرار تا سر حد خستگی برای گروه تمرینی با بار زیاد، هفت حرکت (پرس سینه با هالتر، پرس پا، جلوبازو هالتر، پرس شانة ایستاده با هالتر، پشت پا ماشین، زیر بغل سیم و پشتبازو ماشین)، هر حرکت سه نوبت با شدت ۳۰ درصد یک تکرار بیشینه، تکرار تا سر حد خستگی برای گروه تمرینی با بار کم و بدون فعالیت برای گروه کنترل بود. ضخامت عضلات دوسر بازو و پهن خارجی و سطوح سرمی هورمونهای کورتیزول، IGF-1 و تستوسترون در دو مرحله (پیشآزمون و نیم ساعت پس از یک جلسه تمرین) اندازهگیری شد. آزمونهای شاپیروویلک و لوین بهترتیب برای تأیید طبیعی بودن توزیع دادهها و همگنی واریانسها انجام گرفت.نتایج: نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که غلظت پلاسمایی تستوسترون (0۰5/۰=P)، IGF-1 (0۰4/۰=P)، کورتیزول (۰0۲/۰=P)،T/C (۰۰۱/۰>P)، ضخامت عضلة دوسر بازو (۰۰۱/۰>P) و ضخامت عضلة پهن جانبی (۰۰۱/۰>P) فقط در گروه تمرینی با بار زیاد نسبت به پیشآزمون افزایش یافت. همچنین نتایج آنوا و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که میانگین غلظت پلاسمایی تستوسترون، IGF-1، کورتیزول،T/C ، ضخامت عضلة دوسر بازو و عضلة پهن جانبی در گروه تمرینی با بار زیاد نسبت به گروه تمرینی با بار کم (۰۵/۰≥P) و گروه کنترل (0۵/۰≥P) در پسآزمون بهطور معناداری بالاتر بود.نتیجهگیری: تمرین مقاومتی با شدت ۳۰ درصد یک تکرار بیشینه تغییر معناداری در سطح سرمی هورمونها و هایپرتروفی ایجاد نکرد و بهنظر میرسد که هایپرترفی ایجادشده پس از یک جلسه تمرین مقاومتی حاد با شدت ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه (و با تکرارهایی تا رسیدن به خستگی) ناشی از تغییرات هورمونی بهدلیل فشار متابولیک باشد.
علم تمرین
هدیه خادمی؛ محمد فشی
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای گذشته تمرین مقاومتی و فعالیتهای با وزنه بهدلیل تأثیرات مفید و انکارناپذیر آن در بهبود قدرت و حفظ و افزایش تودة عضلانی، سازگاریهای مثبت در دستگاههای گوناگون بدن اعم از دستگاه قلبی-عروقی و عصبی-عضلانی و دیگر سازگاریهای سوختوسازی شایان توجه و در نهایت پیشگیری از آسیبهای مرتبط با ورزشهای تفریحی و ...
بیشتر
زمینه و هدف: در سالهای گذشته تمرین مقاومتی و فعالیتهای با وزنه بهدلیل تأثیرات مفید و انکارناپذیر آن در بهبود قدرت و حفظ و افزایش تودة عضلانی، سازگاریهای مثبت در دستگاههای گوناگون بدن اعم از دستگاه قلبی-عروقی و عصبی-عضلانی و دیگر سازگاریهای سوختوسازی شایان توجه و در نهایت پیشگیری از آسیبهای مرتبط با ورزشهای تفریحی و حرفهای، محبوبیت بسیاری در بین اقشار گوناگون جامعه شامل افراد سالم و بیمار و همچنین ورزشکاران تفریحی و نخبه کسب کرده است. همچنین مفهوم توان بحرانی چارچوب بسیار مفید و کاربردی را بهمنظور درک مفهوم خستگی و سازوکارهای مرتبط با آن و متعاقباً، بهبود کیفیت برنامههای تمرینی و پایش پیشرفت ورزشکاران، فراهم میآورد. با توجه به اینکه الگوسازی در این مفهوم از دو روش دومؤلفهای و سهمؤلفهای انجام میپذیرد، هدف پژوهش حاضر مقایسة تأثیر یک تکرار بیشینه و تکرارهای تا واماندگی حرکت اسکوات بر اساس الگوسازی دو و سهمؤلفهای توان بحرانی در زنان تمرینکرده بود.مواد و روشها: به این منظور هفت نفر از زنان تمرینکرده (سن 15/1±11/20 سال، شاخص تودة بدن 93/0±6/19 کیلوگرم بر مترمربع) در شش روز جداگانه بهصورت تصادفی، شش وهله حرکت اسکوات با هالتر تا واماندگی در شدتهای گوناگون بر اساس درصدی از یک تکرار بیشینه، با دستکم 24 ساعت استراحت را انجام دادند. وزنهها بهگونهای انتخاب شد که زمان فعالیت حدود 3-12 دقیقه طول بکشد. کل زمان فعالیت تا واماندگی و آهنگ حرکت با استفاده از زمانسنج کنترل و مسافت با استفاده از نرمافزار کینوا برآورد شد.نتایج: مقدار کار انجامگرفته در هر وهله فعالیت تا واماندگی (حاصلضرب میزان وزنة جابهجاشده در میزان مسافت طیشده توسط هالتر تا واماندگی) در مقابل مدت زمان کل فعالیت تا واماندگی با دقت زیادی (09/0 ± 89/0 =2r) بر اساس الگوی خطی دومؤلفهای توان بحرانی، الگوسازی شد و بین مقادیر تعداد تکرارهای تا واماندگی پیشبینیشده بر اساس این الگو و مقادیر اندازهگیریشده تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). همچنین توان تولیدشده (حاصل تقسیم کل کار انجامگرفته در هر وهله بر کل زمان فعالیت تا واماندگی) در مقابل کل زمان فعالیت تا واماندگی با دقت زیادی (06/0 ± 90/0 =2r) بر اساس الگوی هذلولی سهمؤلفهای توان بحرانی الگوسازی شد و بین مقادیر تعداد تکرارهای تا واماندگی پیشبینیشده بر اساس این الگو و مقادیر اندازهگیریشده تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بین مقادیر پیشبینیشده برای یک تکرار بیشینه بر اساس الگوسازی هذلولی و مقادیر اندازه گیری شده با استفاده از روش Brzycki تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P)، هرچند الگوی خطی دومؤلفهای قادر به پیشبینی این متغیر نبود (05/0>P).نتیجهگیری: الگوی خطی دومؤلفهای و هذلولی سهمؤلفهای قابلیت تعمیم به حرکت اسکوات تا واماندگی را دارند. همچنین این الگوها قابلیت زیادی در پیشبینی تعداد تکرار تا واماندگی حرکت اسکوات دارند، اگرچه یک تکرار بیشینه تنها با الگوی هذلولی سهمؤلفهای قابل پیشبینی بود.
علم تمرین
حامد محمدی بازنشین؛ ارسلان دمیرچی؛ حمید اراضی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مداوم روی ماسه بهدلیل هزینة انرژی بیشتر نسبت به سطوح سخت ممکن است به تمرینزدگی منجر شود. بنابراین ایجاد تنوع در تمرینات ضروری خواهد بود. تمرینات تاباتا نوعی از تمرینات تناوبی با شدت بالاست که تأثیر آن بر بهبود برخی عوامل آمادگی جسمانی بازیکنان رشتههای تیمی گزارش شده است. با این همه، پژوهشی دربارة تأثیر آن بر ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مداوم روی ماسه بهدلیل هزینة انرژی بیشتر نسبت به سطوح سخت ممکن است به تمرینزدگی منجر شود. بنابراین ایجاد تنوع در تمرینات ضروری خواهد بود. تمرینات تاباتا نوعی از تمرینات تناوبی با شدت بالاست که تأثیر آن بر بهبود برخی عوامل آمادگی جسمانی بازیکنان رشتههای تیمی گزارش شده است. با این همه، پژوهشی دربارة تأثیر آن بر آمادگی بازیکنان فوتبال ساحلی انجام نگرفته است. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر مقایسة اثر شش هفته تمرینات تاباتا روی کفپوش سالنی نسبت به ماسه بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و ساختار و عملکرد بطن چپ فوتبالیستهای ساحلی زبده بود.مواد و روشها: 16 بازیکن از یکی از تیمهای لیگ برتری کشور بهطور تصادفی به دو گروه مساوی شامل گروه ماسه و سالن تقسیم شدند. بهجز جنس زمین تمرین، سایر متغیرهای تمرینی بین دو گروه مشابه بود. هر نوبت تمرینی به مدت چهار دقیقه (20 ثانیه فعالیت:10 ثانیه استراحت) انجام گرفت. تمرینات سه جلسه در هفته انجام گرفت و مدت هر جلسه 34 تا 39 دقیقه (هفت تا هشت ست) بود. شاخصهای قلبی (اکوکاردیوگرافی دوبعدی) و عوامل آمادگی جسمانی، بهترتیب 72 ساعت و 48 ساعت پیش و پس از دورة تمرینی اندازهگیری شدند. همچنین غذای مصرفی بازیکنان در روزهای انجام آزمون، مشابه بود. از آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی تفاوتهای بینگروهی در سطح 05/0>P استفاده شد.نتایج: افزایش حجم ضربهای (SV؛ 001/0>P) و حجم پایان دیاستولی بطن چپ (003/0=P) و کاهش ضخامت نسبی دیوارة خلفی بطن چپ (042/0=P) در گروه ماسه بهطور معناداری بیشتر از گروه سالن بود. بهجز توان بیهوازی اوج در گروه سالن (604/0=P)، بهبود مشاهدهشده در سایر عوامل آمادگی جسمانی هر دو گروه معنادار بود (05/0>P). با این همه، از نظر مقادیر نسبی VO2max (58/0=P)، توان بیهوازی اوج (134/0=P)، کمینه (913/0=P) و متوسط (5/0=P)، توان انفجاری (702/0=P)، دوی سرعت 30 متر (23/0=P) و چابکی (884/0=P) تفاوت معناداری بین گروهها مشاهده نشد.نتیجهگیری: بهنظر میرسد شش هفته تمرینات تاباتا روی ماسه نسبت به کفپوش سالنی موجب افزایش بیشتر SV بازیکنان زبدة فوتبال ساحلی از طریق بازگشت بیشتر خون وریدی به قلب میشود. با این همه، از نظر توان هوازی، شاخصهای توان بیهوازی، توان انفجاری، سرعت حرکت و عملکرد چابکی، تفاوتی بین انجام تمرینات روی ماسه یا کفپوش سالنی مشاهده نشد. در نتیجه، استفاده از شیوة تمرینات تاباتا روی کفپوش سالنی استاندارد برای ایجاد تنوع در برنامة آمادهسازی بازیکنان فوتبال ساحلی یا در شرایطی که به سطح ماسه دسترسی وجود ندارد، توصیه میشود.
علم تمرین
بختیار ترتیبیان؛ میر یوسف بطهایی زاده؛ سید مرتضی طیبی؛ باقر رضایی
چکیده
زمینه و هدف: کشتی ورزشی برخوردی با انقباضهای برونگرای مکرر و با شدت بالاست. چنین فعالیتهایی که با انقباضهای برونگرای شدید انجام میگیرد، با اختلالات مکانیکی و متابولیکی همراه است. چنین شدت بالایی از فعالیت در کشتی بهطور چشمگیری به تولید ناگهانی گونههای اکسیژن واکنشپذیر بنیانهای آزاد در حین رقابت و بازیافت پس از هر ...
بیشتر
زمینه و هدف: کشتی ورزشی برخوردی با انقباضهای برونگرای مکرر و با شدت بالاست. چنین فعالیتهایی که با انقباضهای برونگرای شدید انجام میگیرد، با اختلالات مکانیکی و متابولیکی همراه است. چنین شدت بالایی از فعالیت در کشتی بهطور چشمگیری به تولید ناگهانی گونههای اکسیژن واکنشپذیر بنیانهای آزاد در حین رقابت و بازیافت پس از هر مسابقه منجر میشود، بهطوریکه حتی ممکن است طی انجام این دسته از فعالیتها، ذخیرة ضداکسایشی بهشدت کاسته و تخلیه شود و بهدنبال ناکارامدی دستگاه اکسایشی، فشار اکسایشی رخ دهد که کاهش عملکرد ورزشی را در پی دارد و با تسریع بروز خستگی همراه میشود. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مکملدهی کوتاهمدت اینفلاما ایکس بر شاخصهای فشار اکسایشی و دستگاه دفاع ضداکسایشی پس از اجرای دو دوره پشت سر هم آزمون ترکیبی SWPT-SWFTدر کشتیگیران جوان انجام گرفت.مواد و روشها: از بین داوطلبان واجد شرایط، ۲۴ کشتیگیر جوان بهصورت تصادفی به دو گروه مکمل-تمرین (۱۲ نفر) و دارونما-تمرین (۱۲ نفر) تقسیم شدند. از کشتیگیران در گروه مکمل–تمرین درخواست شد به مدت ده روز تا پیش از اجرای آزمون ترکیبی، روزانه دو عدد مکمل اینفلاما ایکس 15 میلیگرمی را بهصورت ناشتا بههمراه 200 میلیلیتر آب مصرف کنند. گروه دارونما نیز قرصهای نشاسته با همان مقدار و تعداد گروه مکمل- تمرین دریافت کردند. آزمون ترکیبی SWFT-SWPT شامل دو آزمون عملکردی ویژة کشتی (SWPT) و آزمون آمادگی بدنی ویژة کشتی (SWFT) است. آزمون ترکیبی سه دقیقه و 40 ثانیه بود که یک نوبت بهشمار میرفت و هر مرحله نیز شامل دو نوبت بود. بهمنظور بررسی تغییرات شاخصهای فشار اکسایشی و دستگاه دفاع ضداکسایشی کشتیگیران، خونگیری اولیه پیش از شروع آزمون ترکیبی SWPT-SWFT انجام گرفت. چهار خونگیری بعدی شامل بلافاصله پس از مراحل اول، دوم و چهارم آزمون مذکور و آخرین خونگیری نیز 48 ساعت پس از آزمون ترکیبی SWPT-SWFT اجرا شد. نمونههای جمعآوریشده بهمنظور بررسی سطوح مالون دیآلدهید، ظرفیت تام ضداکسایشی و سوپراکسید دیسموتاز با روش الایزا ارزیابی شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر ترکیبی (Mixed Anova) استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که مقادیر ظرفیت تام ضداکسایشی گروه مکمل در همة مراحل بیشتر از گروه دارونما بود؛ با این حال تفاوت دو گروه فقط در زمانهای خونگیری سوم، چهارم و پنجم معنادار بود (05/0>P)، ولی در مراحل خونگیری اول و دوم بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<P). همینطور در هیچیک از مراحل خونگیری در مقادیر سرمی سوپراکسید دیسموتاز تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0<P). همچنین در مراحل خونگیری دوم، سوم، چهارم و پنجم بین دو گروه در مقادیر سرمی مالون دیآلدهید تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).نتیجهگیری: بهنظر میرسد مصرف مکملInflamma-X میتواند برای جلوگیری از آسیب اکسایشی و حتی تسهیل دورة بازیافت بین هر رقابت کشتی سودمند باشد.