حمیدرضا حقگو؛ سیروس چوبینه؛ پریسا پورنعمتی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی بر سطح استراحتی پنتراکسین3 (PTX3) و سرم آمیلوئید A(SAA) پلاسمای مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود تا بدینوسیله، تأثیر ورزش بر کاهش عوامل التهابی فوق در افراد دیابتی سنجیده شود.مواد و روشها: ۲۰ مرد غیرورزشکار مبتلا به دیابت نوع دو، تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین توزیع شدند. تمرینات ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی بر سطح استراحتی پنتراکسین3 (PTX3) و سرم آمیلوئید A(SAA) پلاسمای مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود تا بدینوسیله، تأثیر ورزش بر کاهش عوامل التهابی فوق در افراد دیابتی سنجیده شود.مواد و روشها: ۲۰ مرد غیرورزشکار مبتلا به دیابت نوع دو، تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین توزیع شدند. تمرینات ترکیبی به مدت شش هفته شامل 25-35 دقیقه تمرین هوازی با شدت 55-75 درصد ضربان قلب بیشینه و پنج حرکت مقاومتی دربرگیرندة عضلات بزرگ بالا و پایینتنه شامل پنج حرکت پرس سینه، پرس ارتشی، اسکات، لیفت مرده، حرکت پارویی دمبل با شدت 55-75 درصد یک تکرار بیشینه با تواتر سه بار در هفته با تقدم تمرینات مقاومتی بر هوازی در هر جلسه برگزار شد. شدت تمرینات هوازی با ساعت ضربانسنج و شدت تمرینات مقاومتی نیز هر دو هفته یکبار با آزمون یک تکرار بیشینه سنجیده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی وابسته و تی مستقل در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گرفت.نتایج: با بررسی نتایج پژوهش مشخص شد قرارداد تمرینی، سبب کاهش شاخص SAA (7/16درصد) و تغییر معنادار آن در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد (047/0P=)، این در حالی است که تأثیری بر میزان SAA استراحتی گروه کنترل نداشت و افزایش 2/2 درصدی PTX3 گروه تمرین معنادار نبود (474/0=P).نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش و کاهش معنادار در عامل التهابی SAA و افزایش PTX3 میتوان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح عوامل ذکرشده در مردان مبتلا به دیابت نوع دو تأثیرگذار است و احتمالاً میتواند سبب کاهش التهاب در این بیماران شود.
محمد کاظمی پور؛ حسن متین همایی؛ پروین فرزانگی
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از عوامل محیطی از جمله مداخلات غذایی میتوانند التهاب را تعدیل کنند. پژوهشهای قبلی تأیید کردهاند که وعدههای غذایی چرب موجب افزایش فعال شدن نشانگرهای التهابی مانند IL-6 در مرحلة پس از مصرف میشود. ازاینرو هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف عصارة پوست سبز پسته بر بیان IL-6، IL-1 و TNF-α در بافت ...
بیشتر
زمینه و هدف: بسیاری از عوامل محیطی از جمله مداخلات غذایی میتوانند التهاب را تعدیل کنند. پژوهشهای قبلی تأیید کردهاند که وعدههای غذایی چرب موجب افزایش فعال شدن نشانگرهای التهابی مانند IL-6 در مرحلة پس از مصرف میشود. ازاینرو هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف عصارة پوست سبز پسته بر بیان IL-6، IL-1 و TNF-α در بافت قلب موشهای صحرایی تغذیهشده با غذای چرب بود.مواد و روشها: در این تحقیق از موشهای صحرایی مادة دوازدههفتهای با وزن بین 180 تا 220 گرم استفاده شد. موشها بهصورت تصادفی به پنج گروه ششتایی تقسیم شدند؛ کنترل مثبت (سالم)، کنترل منفی (چاق)، تمرین، عصاره، تمرین و عصاره (تعامل تمرین و عصاره). بهمنظور ایجاد الگوی چاقی تمامی موشهای صحرایی به مدت چهار هفته جیرة غذایی پرچرب با ترکیبات 40 درصد قند، 13 درصد پروتئین و 47 درصد چربی دریافت کردند. برنامة تمرین با شدت متوسط (MET) در محدودة 50-60 درصد VO2max شامل پنج جلسه تمرین در هفته (دویدن روی نوار گردان) با 5 دقیقه گرم کردن و 20 دقیقه فعالیت و 5 دقیقه سرد کردن بود. در اولین روز شروع تمرین سرعت از m/s 16 شروع شد و طبق برنامه هر هفته m/s 5/2 افزایش یافت و تا در روز آخر پس از چهار هفته به m/s 26 رسید. عصارة مورد استفاده در این پژوهش از عصارة پوست پسته در دوز 60 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم بود. عصاره به شکل مایع و خالص تهیه و با آب مقطر حل شد. سپس به روش گاواژ به مدت چهار هفته و پنج نوبت در هر هفته اعمال شد.نتایج: از نظر بیان IL-1، TNF-α و IL-6 در بین گروهها تفاوت معناداری وجود داشت (001/0P=). آزمون تعقیبی نشان داد از نظر بیان IL-1 و IL-6 بین گروه چاق با سالم تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P=). بین گروههای عصاره (001/0P=)، گروه تمرین (001/0P=) و گروه تمرین + عصاره (001/0P=) با گروه چاق تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروه چاق با سالم از نظر بیان TNF-α تفاوت معناداری وجود داشت (002/0P=). در بین گروه تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تفاوت معناداری از نظر متغیرها وجود نداشت (05/0 ≤P).نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که مصرف غذای چرب موجب افزایش بیان IL-6، IL-1 و TNF-α در بافت قلب موشهای صحرایی میشود. اما انجام تمرین هوازی و مصرف عصارة پوست پسته ممکن است موجب کاهش بیان IL-1 و TNF-α شد. با این حال، ترکیبی از اثر توأم آنها میتواند موجب کاهش بیشتر بیان IL-1 و TNF-α شود.
معصومه نوروزپور؛ سید محمد مرندی؛ محسن قنبرزاده؛ عباسعلی زارع مایوان
چکیده
هدف: بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD) به شدت با تغییر سطح سایتوکاینهای التهابی و افزایش ناهنجاریهای متابولیکی همراه است. در این مطالعه اثر تمرین ترکیبی بر غلظت سرمی سایتوکاینهای پیش التهابی اینترلوکین 18(IL18)، ضد التهابی اینترلوکین 10(IL10) و عوامل مرتبط با اختلال متابولیک در زنان سالمند مبتلا به کبد چرب بررسی شد.روش ها : تعداد 24 زن ...
بیشتر
هدف: بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD) به شدت با تغییر سطح سایتوکاینهای التهابی و افزایش ناهنجاریهای متابولیکی همراه است. در این مطالعه اثر تمرین ترکیبی بر غلظت سرمی سایتوکاینهای پیش التهابی اینترلوکین 18(IL18)، ضد التهابی اینترلوکین 10(IL10) و عوامل مرتبط با اختلال متابولیک در زنان سالمند مبتلا به کبد چرب بررسی شد.روش ها : تعداد 24 زن سالمند مبتلا به NAFLD با روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه تمرین (n=12) و کنترل (n=12) تقسیم شدند. تمرین ترکیبی به مدت ده هفته اجرا شد. سطوح IL18 و IL10 با بسته آزمایشگاهی زلبایو به روش الایزا و کبد چرب با روش سونوگرافی سنجیده شدند. سایر عوامل خونی و تن سنجی اندازه گیری شدند. تحلیل آماری با آزمونهای تی زوجی و ویلکاکسون، کواریانس و همبستگی اسپیرمن انجام شد.نتایج: در گروه تمرین تری گلیسرید (TG) (00/0p=)، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) (01/0p=) ، چربی کبد (00/0p=)، آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) (04/0p=) و گلوکز (00/0p=) به طور قابل توجهی کاهش یافتند. مقدار انسولین (11/0p=) و آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) (07/0p=) بین گروهها تفاوت معناداری نداشت.نتیجه گیری: تمرین ترکیبی می تواند باعث بهبود سطح سایتوکاینهای التهابی و کاهش عوامل خطر متابولیکی مرتبط با کبد چرب غیر الکلی شود و با افزایش اثرات ضد التهابی نقش مؤثری در سلامتی سالمندان ایفا کند.
زهره امرالهی؛ سید محسن آوندی؛ ندا خالدی
چکیده
هدف: فعالیت ورزشی، محرکی قوی برای کاهش عوارض ناشی از دیابت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین مقاومتی فزاینده بر بیان ژن عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکمپ و تغییرات سرمی TNF-α در موشهای صحرایی دیابتی نر ویستار بود.روشها: برای این پژوهش 36 سر رت با میانگین وزنی 10±160 گرم بهطور تصادفی در 3 گروه دیابت (D)، گروه دیابت و تمرین ...
بیشتر
هدف: فعالیت ورزشی، محرکی قوی برای کاهش عوارض ناشی از دیابت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین مقاومتی فزاینده بر بیان ژن عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکمپ و تغییرات سرمی TNF-α در موشهای صحرایی دیابتی نر ویستار بود.روشها: برای این پژوهش 36 سر رت با میانگین وزنی 10±160 گرم بهطور تصادفی در 3 گروه دیابت (D)، گروه دیابت و تمرین مقاومتی فزاینده (DRT)و گروه کنترل (C) قرار گرفتند. بهمنظور القای دیابت از روش تزریق صفاقی محلول STZ (50 mg/kg) استفاده شد. پروتکل تمرین مقاومتی فزاینده 3 روز در هفته و هر جلسه شامل 4 تا 9 ست بالا رفتن از نردبان عمودی به طول 110 سانتیمتر با فاصلة پلههای 2 سانتیمتر و زاویة 85 درجه با شدت 50، 75، 90 و 100 درصد ظرفیت حمل بیشینه بار بود. استخراج نمونهها 48 ساعت پس از انجام آزمون GTT صورت گرفت. حیوانات تشریح و بهمنظور سنجش بیان ژن BDNF از تکنیک Real Time PCR استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد تمرین مقاومتی فزاینده، بیان ژن BDNF را افزایش (001/0=P) و بیان TNF-α را کاهش (002/0=P) داده است. همچنین افزایش وزن هیپوکمپ همراه با افزایش بیان ژن BDNF مشاهده شد.نتیجهگیری: تمرین مقاومتی میتواند از تحلیل بافت هیپوکمپ بر اثر دیابت جلوگیری کند و بهدلیل نقش مثبت هیپوکمپ بر حافظه، در افراد دیابتی حائز اهمیت است. همچنین بیان TNF-α کاهش یافت. بنابراین برای بهبود شرایط جسمی افراد دیابتی توصیه میشود.
سید محسن آوندی؛ مرجانه زاهدی
چکیده
هدف: با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس )ام.اس( و نقش اینترلوکین 17IL-17( ( در فرآیند دمیلینه شدن سلول های عصبی، هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین یوگا، بر سطوح سرمی ،IL-17درصد چربی بدن و قدرت عضلانی زنان مبتلا به ام.اس است.روش ها: به این منظور، تعداد 16 زن مبتلا به ام.اس )میانگین سن 7/ 7± 8/ 37 سال، قد 4/ 7± ...
بیشتر
هدف: با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس )ام.اس( و نقش اینترلوکین 17IL-17( ( در فرآیند دمیلینه شدن سلول های عصبی، هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین یوگا، بر سطوح سرمی ،IL-17درصد چربی بدن و قدرت عضلانی زنان مبتلا به ام.اس است.روش ها: به این منظور، تعداد 16 زن مبتلا به ام.اس )میانگین سن 7/ 7± 8/ 37 سال، قد 4/ 7± 7/ 161 سانتیمتر و وزن70/7±18/2 کیلوگرم( با 4EDSS > انتخاب و به طور تصادفی، به دو گروه تمرینی یوگا ) n=8 ( و کنترل ) n=8 ( تقسیمشدند. گروه تجربی، به مدت 8 هفته ) 3 جلسه در هفته(، در جلسات تمرین یوگا شرکت کرده و گروه کنترل، فعالیتمعمول روزانه خود را ادامه داد. نمونههای خونی، 48 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری شد و برایارزیابی سطوح سرمی IL-17 ، از کیتهای الایزا استفاده شد. اندازه گیری درصد چربی بدن، از روش بیوالکتریکال ایمپدانسو با دستگاه تحلیل گر ترکیب بدن و قدرت عضلانی با استفاده از نیروسنج دیجیتالی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماریدادهها، از طریق آزمون t مستقل، در سطح معنی داری 05 / p≤0 و با استفاده از نرمافزار SPSS 22 انجام گرفت.نتایج: دادهها نشان داد که سطح IL-17 در گروه تجربی، پس از 8 هفته تمرین، کمتر از پیشآزمون بود ) 001 / ،)p=0ولی تغییرات در گروه کنترل، معنی دار ) 825 / p=0 ( نبود. میزان قدرت عضلانی، در گروه تجربی در پسآزمون، نسبت بهپیشآزمون افزایش یافت ) 002 / p=0 (. در میزان درصد چربی بدن آزمودنیها، تغییر معنی داری مشاهده نشد ) 513 / .)p=0نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، هشت هفته تمرین یوگا، ممکن است از طریق کاهش سطوح سرمی ،IL-17نقش مهمی در کمک به بهبود وضعیت بیماران مبتلا به ام.اس داشته باشد.
بتول رضایی سراجی؛ حمید آقا علی نژاد؛ رضا قرخانلو؛ معصومه ابتکار؛ محمد فشی؛ بهزاد پاکراد؛ اکرم کریمی اصل
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1397، ، صفحه 73-84
چکیده
هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF هیپوکامپمغز موشهای صحرایی نر بود.روشها: بیست و چهار موش صحرایی نر ویستار )با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم( بهطور تصادفی در چهار گروه: الف-بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه؛ ب- تمرین هوازی؛ ج- قرار ...
بیشتر
هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF هیپوکامپمغز موشهای صحرایی نر بود.روشها: بیست و چهار موش صحرایی نر ویستار )با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم( بهطور تصادفی در چهار گروه: الف-بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه؛ ب- تمرین هوازی؛ ج- قرار گرفتن در معرض ذرات؛ ود- تمرین و با قرار گرفتن در معرض ذرات کربن سیاه قرار گرفتند. برای قرار دادن حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطرکمتر از 10 میکروناز دستگاه تزریق ذرات و اتاقک استفاده شد. مدت تمرین هوازی با 50 درصد سرعت بیشینه هر گروه 4 هفتهبود و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و قرارگیری در معرض ذرات کربن سیاه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از روشPcr-time Real بیان ژن κB-NF و α-TNF در بافت هیپوکامپ موشها ارزیابی شد. برای تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروههااز تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد.نتایج: تفاوت معناداری بین گروههای الف و ب )001/0=P ،)الف و د )003/0=P )در مقدار α-TNF وجود داشت. تفاوت معنادارینیز بین گروههای الف و ب )008/0=P )در مقدار κB-NF دیده شد.نتیجهگیری: چهار هفته تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه باعث تعدیل عوامل التهابی κB-NF و α-TNF میشود. بهنظر میرسد این تغییرات در بخشی با کاهش خطر ابتال به بیماریهای عصبی مغزی همراه باشد.
گلنوش صدق روحی؛ عباسعلی گائینی؛ محمد رضا کردی؛ مهدی هدایتی؛ مریم زرکش؛ رعنا فیاض میلانی
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393
چکیده
هدف:شناوری در آب سرد برای سرعت بخشیدن به بازیافت پس از تمرینات شدید و آسیب زا مورد توجه ورزشکاران قرارگرفته است. با توجه به اهمیت سلول های ماهواره ای و نقش پاسخ های التهابی در روند ترمیم، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شناوری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی اسنتریک بر بیان ژن MyoD به عنوان شاخص فعال سازی سلول های ماهواره ای ،CK به عنوان شاخص ...
بیشتر
هدف:شناوری در آب سرد برای سرعت بخشیدن به بازیافت پس از تمرینات شدید و آسیب زا مورد توجه ورزشکاران قرارگرفته است. با توجه به اهمیت سلول های ماهواره ای و نقش پاسخ های التهابی در روند ترمیم، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شناوری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی اسنتریک بر بیان ژن MyoD به عنوان شاخص فعال سازی سلول های ماهواره ای ،CK به عنوان شاخص غیر مستقیم آسیب و IL-6 و IL-10 بعنوان شاخص های التهابی در موش های نر بود. روش شناسی: 30 سر موش جوان سالم ونژاد ویستار (دامنه وزنی 10±300 گرم) به طور تصادفی درپنج گروه شش تایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح تحقیق تجربی بود و آزمودنی ها پروتکل فعالیت ورزشی اسنتریک به مدت 90 دقیقه را اجرا کردند. دو گروه دروهله های زمانی 3 و 48 ساعت بازیافت از فعالیت به همراه 10 دقیقه شناوری در آّب سرد و دو گروه با همان دوره های زمانی بازیافت بدون شناوری در آب سرد و یک گروه به عنوان کنترل بررسی شدند. تغییرات بیان ژن MyoD در عضله اسکلتی FHL و سطوح سرمی CK، IL-6 و IL-10در چهار گروه مقایسه شد. داده های بیان ژن با نرم افزار Rest و داده های سرمی با استفاده از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد mRNA MyoD در گروه سه ساعت پس از فعالیت ورزشی اسنتریک همراه با شناوری در آب سرد افزایش یافت و سطوح IL-6 و IL-10 در این گروه نسبت به گروه سه ساعت بعداز فعالیت اسنتریک بدون شناوری در آب سرد کاهش معنی دار داشتند ولی تغییرات CK معنی دار نبود.تغییر معنی داری در mRNA MyoD و Ck, IL-6, IL-10 سرمی در 48 ساعت پس از فعالیت اسنتریک همراه با شناوری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق احتمالا استفاده از آب سرد در زمان بازیافت موجب فعال سازی سلول های ماهواره ای و کاهش پاسخ های التهابی درفاز اولیه آسیب پس از فعالیت ورزشی اسنتریک می شود.
سید محسن آوندی؛ خسرو ابراهیم؛ علیرضا سلیمی؛ مهدی هدایتی
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1391
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر 6 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان پروتئین گیرنده ملانوکورتین 1 مونوسیتها (MC1R) و سطوح پلاسمایی پپتید محرک مونوسیت- آلفا (α-MSH) در مردان جوان دارای اضافه وزن انجام شد. روش شناسی: تعداد 20 آزمودنی مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار؛ سن، 88/1± 2/25 سال؛ حداکثر اکسیژن مصرفی 28/4±9/41؛ وزن، 74/7±3/85 کیلوگرم؛ چربی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر 6 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان پروتئین گیرنده ملانوکورتین 1 مونوسیتها (MC1R) و سطوح پلاسمایی پپتید محرک مونوسیت- آلفا (α-MSH) در مردان جوان دارای اضافه وزن انجام شد. روش شناسی: تعداد 20 آزمودنی مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار؛ سن، 88/1± 2/25 سال؛ حداکثر اکسیژن مصرفی 28/4±9/41؛ وزن، 74/7±3/85 کیلوگرم؛ چربی بدن، 1/3±6/25 درصد و شاخص توده بدن، 6/1±3/27) به طور داوطلبانه و با آرایش تصادفی در دو گروه کنترل (C) و تمرین تناوبی شدید (HIT) تقسیم و در این تحقیق شرکت کردند. گروه C در طول دوره تحقیق به فعالیت عادی روزمره خود ادامه داد. گروه HIT در طول شش هفته پروتکل تمرین، 3 جلسه در هفته روی نوارگردان تمرین کردند. تمرین شامل 8 اینتروال با مسافت 300 متر و با شدت معادل 100 تا 110درصد vVO2max بود که هر دو هفته، 1 اینتروال به حجم آن اضافه شد و فواصل استراحت بین اینتروال ها به صورت استراحت فعال و نسبت آن به زمان تمرین 1:2 تنظیم گردید. شاخصهای آنتروپومتریکی و نمونههای خونی ناشتایی در دو مرحله قبل و 48 ساعت بعد از اتمام پروتکل تحقیق اندازهگیری و ثبت شدند. رژیم غذایی آزمودنیها، قبل از شروع تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل آماری دادهها از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی (2×2) استفاده شد. نتایج: تحلیل واریانس مکرر نشان داد 6 هفته تمرین HIT باعث کاهش معنیداری در وزن بدن (002/0P=)، BMI (005/0P=) و چربی بدن (001/0P=) شد؛ همچنین بیان پروتئین MC1R مونوسیت-ها متعاقب تمرین HIT افزایش معنیداری نسبت به گروه کنترل نشان داد (001/0P=) اما در غلظت پلاسمایی پپتید محرک مونوسیت- آلفا متعاقب تمرین HIT تفاوت معنیداری مشاهده نگردید (56/0P=). بحث و نتیجهگیری: این یافتهها نشان داد که تمرین HIT باعث افزایش معنیداری در بیان پروتئین MC1R مونوسیتها در مردان جوان و غیرفعال میشود؛ و ممکن است در کنترل و پیشگیری التهاب مزمن و بیماری در مردان دارای اضافه وزن از طریق تاثیر ضد التهابی گیرنده MC1R مونوسیتها درگیر باشد. علاوه بر این به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
ولی اله دبیدی روشن؛ معصومه حیدری فیروزجایی
دوره 3، شماره 1 ، اردیبهشت 1389
چکیده
هدف تحقیق: برای مطالعه پاسخ فاز حاد و ظرفیت ضد اکسایشی پس از 8 هفته تمرین استقامتی و 4 هفته بی تمرینی و ارتباط بین آنها، 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 3 ماهه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی و زیرگرو ه های مربوطه تقسیم شدند. روش تحقیق: پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و مدت 25 تا 64 دقیقه ...
بیشتر
هدف تحقیق: برای مطالعه پاسخ فاز حاد و ظرفیت ضد اکسایشی پس از 8 هفته تمرین استقامتی و 4 هفته بی تمرینی و ارتباط بین آنها، 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 3 ماهه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی و زیرگرو ه های مربوطه تقسیم شدند. روش تحقیق: پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی به مدت 4 هفته اعمال شد.خون گیری به دنبال 12 ساعت ناشتایی و در پایان هفته های 8 و 12 با شرایط کاملا مشابه انجام شد. ظرفیت ضداکسایشی تام به روش FRAP و a1 آنتی تریپسین به روش نفلومتری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس در اندازه گیر یهای مکرر و ضریب همبستگی پیرسون در سطح05/0>P تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد 8 هفته تمرین باعث افزایش معنی دار ظرفیت ضداکسایشی تام(001/0=P) و کاهش معنی دار a1 آنتی تریپسین (001/0=P)و بی تمرینی منجر به کاهش معنی دار ظرفیت ضداکسایشی تام(003/0=P)) و افزایش معنی دار a1 آنتی تریپسین (002/0=P) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد. به علاوه، بین این شاخ صها ارتباط منفی معنی داری وجود دارد(05/0>P ) نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت تمرین منظم ورزشی باعث سازگاری در پاس خهای التهابی می شود که ممکن است با تغییرات تعادل اکسایشی/ ضد اکسایشی به نفع عوامل ضد اکسایشی مرتبط باشد. به علاوه، بی تمرینی م یتواند اثرات ناش ی از تمرین استقامتی را بر شاخ صهای مرتبط با مرحله حاد معکوس نماید.
هادی قائدی؛ محمد فرامرزی؛ علی خازنی؛ غلامرضا امانی؛ احسان امیرحسینی
دوره 3، شماره 2 ، اردیبهشت 1389
چکیده
هدف پژوهش: هدف اصلی این مطالعه مقایسه تاثیر مکم لهای کربوهیدرات و کربوهیدرات-پروتئین بر عملکرد و برخی از شاخص های ایمنی طی فعالیت های تناوبی فوتبال بود. روش شناسی: 24 فوتبالیست مرد منتخب باشگاهی (میانگین سنی7/4±20سال قد1/7±5/165 سانتی متر،وزن8/6±66/65 کیلوگرم،شاخص توده بدن68/1±77/20کیلوگرم مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 62/4±4/63 میلی لیتر /کیلوگرم/دقیقه) ...
بیشتر
هدف پژوهش: هدف اصلی این مطالعه مقایسه تاثیر مکم لهای کربوهیدرات و کربوهیدرات-پروتئین بر عملکرد و برخی از شاخص های ایمنی طی فعالیت های تناوبی فوتبال بود. روش شناسی: 24 فوتبالیست مرد منتخب باشگاهی (میانگین سنی7/4±20سال قد1/7±5/165 سانتی متر،وزن8/6±66/65 کیلوگرم،شاخص توده بدن68/1±77/20کیلوگرم مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 62/4±4/63 میلی لیتر /کیلوگرم/دقیقه) بصورت هدفمند انتخاب و بطور مساوی در سه گروه نوشیدنی کربوهیدراتی(CHO)،نوشیدنی کربوهیدرات-پروتئین (CHO-PRO)و دارونما(P)تقسیم شدند. فعالیت های تناوبی شامل 24 وهله آزمون تعدیل شده اکبلوم یا فعالیت های تناوبی شبیه ساز فوتبالبود که به دو نیمه تقسیم شد. در انتهای هر وهله فعالیت از پرسشنامه درک فشار(RPE) بورگ و ضربان قلب جهت بررسی شدت فعالیت استفاده شد. آزمودنیها پیش، در حین و 1 ساعت پس از فعالیت های تناوبی نوشیدنی مصرف کردند. گروه CHO گرم 60 کربوهیدارت، گروه CHO-PRO گرم 60 کربوهیدارت+ 18 گرم پروتئین و گروهP آسپارتام در یک لیترآب مصرف کردند. پیش از فعالیت، بلافاصله،1و 24 ساعت پس از فعالیت های تناوبی شبیه ساز خون گیری وریدی بعمل آمد و تعداد سلول های ایمنی، هورمون کورتیزول CRP و اینترلوکین- 6 خون اندازه گیری شد. نتایج: یافته ها نشان دهنده اختلاف معنادار در RPE انتهای نیمه دوم،،IL-6 لکوسیت ها و نوتروفیل های نمونه خون بلافاصله و 1 ساعت پس از فعالیت های تناوبی گروه های نوشیدنی CHO و CHO-PRO نسبت به P بود. (05/0≥P)در حالی که تفاوت معنی داری بین گروه های نوشیدنی Cho و Pro-Cho بدست نیامد. همچنین افزایش معنادار در،IL-6 کورتیزول، لکوسیت ها، نوتروفیل ها و لنفوسیت های نمونه خون بلافاصله و 1 ساعت پس از فعالیت های تناوبی وCRP نمونه خون 24 ساعت فعالیت های تناوبی گروه های نوشیدنی CHO ،CHO-PRO و P نسبت به پیش از فعالیت یا مرحله استراحت مشاهده شد(05/0≥P)نتیجه گیری: نتیجه این که مصرف یک وهله ای ترکیب کربوهیدرات با پروتئین پیش، در حین و 1 ساعت پس از فعالیت، تاثیر معنی داری برRPE و شاخص های ایمنی ناشی از فعالیت های تناو بی شبیه ساز فوتبال نسب به مصرف کربوهیدرات بتنهایی ندارد، اگرچه هر دو گروه مکمل نسبت به گروه دارونما، کاهش در RPE و تغییر مثبت در برخی از شاخص های ایمنی را نشان داد.