علمی - پژوهشی
فتانه ملاحسن زاده؛ ناهید بیژه؛ مهتاب معظمی؛ مریم نورشاهی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1365-1374
چکیده
سابقه و هدف :تمرینات استقامتی موجب افزایش چگالی مویرگی عضله اسکلتی و عضله قلبی میشود. عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) مهمترین عامل درگیر در فرایند رگزایی میباشد. توسعه بافت چربی وابسته به آنژیوژنز است و VEGF عامل اصلی و کلیدی برای وقوع آنژیوژنز در بافت چربی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر عامل رشد اندوتلیال ...
بیشتر
سابقه و هدف :تمرینات استقامتی موجب افزایش چگالی مویرگی عضله اسکلتی و عضله قلبی میشود. عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) مهمترین عامل درگیر در فرایند رگزایی میباشد. توسعه بافت چربی وابسته به آنژیوژنز است و VEGF عامل اصلی و کلیدی برای وقوع آنژیوژنز در بافت چربی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) و ترکیب بدن در زنان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با دو گروه آزمودنی(تجربی و کنترل) و طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. در این مطالعه تعداد20 زن سالم غیرفعال داوطلب با میانگین سنی 77/2±15/25 سال و شاخص توده بدن 06/2±32/27 (کیلوگرم بر مترمربع) به دو گروه تجربی (10 نفر( و کنترل (10 نفر ) که از نظر BMI همگن شده بودند، تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرین هوازی یک ساعت با شدت 75-55 درصد ضربان قلب بیشینه بهطور فزاینده به مدت هشت هفته شرکت کردند. گروه کنترل در این مدت فعالیت عادی خود را انجام میدادند. خونگیری از هر دو گروه 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتا انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی – استیودنت وابسته و ویلکاکسون جهت برآورد تفاوتهای درونگروهی استفاده شد و سطح معنیداری 05/0 P< در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق: یافتههای تحقیق نشان داد که هشت هفته ورزش هوازی باعث افزایش معنادار VEGF به میزان (59%) و اکسیژن مصرفی بیشینه به میزان (63 %) در گروه تجربی شد، درحالیکه میزان BMI (8/2%) کاهش معناداری یافت و همچنین توده چربی (4/3%) کاهش یافت. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق هشت هفته تمرین هوازی به طور فزاینده میتواند باعث افزایش عامل مؤثر در رگ زایی و بهبود ترکیب بدن در زنان دارای اضافه وزن گردد.
علمی - پژوهشی
علی حیدریانپور؛ محمد علی سمواتی شریف؛ مریم کشوری؛ علیرضا احمدوند؛ حجت الله سیاوشی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1375-1384
چکیده
چکیدههدف: دیابت از جمله بیماریهایی است که باعث کاهش عملکرد سیستم دفاعی بدن در برابر عفونتها میشود. از گونه میانجیهای التهابی که بهدنبال فعلوانفعالات التهاب در کنار گلبولهای سفید ترشح میشود، پروتئین واکنشدهنده(CRP) C است، که نشانگر حساسی برای التهاب سیستمیک محسوب میشود. تمرین منظم با کنترل سوخت و ساز در دیابتیها ...
بیشتر
چکیدههدف: دیابت از جمله بیماریهایی است که باعث کاهش عملکرد سیستم دفاعی بدن در برابر عفونتها میشود. از گونه میانجیهای التهابی که بهدنبال فعلوانفعالات التهاب در کنار گلبولهای سفید ترشح میشود، پروتئین واکنشدهنده(CRP) C است، که نشانگر حساسی برای التهاب سیستمیک محسوب میشود. تمرین منظم با کنترل سوخت و ساز در دیابتیها باعث کنترل قند خون میشود و بهدنبال آن پاسخ دفاعی بدن را افزایش میدهد. بههمین منظور این مطالعه بهمقایسه اثر سه شیوه تمرین ورزشی بر CRPو گلبولهای سفید در بیماران دیابتی نوع II طراحی شده است. روش شناسی: در این پژوهش، 52 بیمار مرد دیابتی نوعII (65-40 سال) بطور تصادفی به 4 گروه تمرینی هوازی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. در هر گروه 13 نفر قرار گرفت. تمرینات سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه بمدت 10هفته بطول انجامید. hs-CRP به روش الایزا و شمارش عناصر WBC در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد. نتایج: یافتهها تحقیق نشان داد که تمرینات هوازی بطور معنیداری باعث کاهشhs-CRP و افزایش مونوسیتها شد. همچنین تمرینات ترکیبی نیز باعث کاهش سطح CRP و نوتروفیلها و افزایش مونوسیتها و لنفوسیتها شد. کاهش CRP در گروه ترکیبی نسبت به گروه هوازی بتنهایی بارزتر بود ولی در عناصرWBC تفاوتی نداشت. بحث و نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش تجویز تمرینات ورزشی هوازی و بویژه ترکیبی میتواند روش مناسب برای جلوگیری از بروز عوارض دیابت نوع IIباشد.
علمی - پژوهشی
یاسر کاظم زاده؛ عبدالعلی بنایی فر؛ حسین شیروانی؛ علی قرائت
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1385-1394
چکیده
تمرینات تناوبی پرشدت، روشی تمرینی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر به عنوان تمرین با آثاری به مراتب موثرتر از تمرینات سنتی هوازی معرفی شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدن و برخی شاخصهای مرتبط با بیماریهای متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان ...
بیشتر
تمرینات تناوبی پرشدت، روشی تمرینی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر به عنوان تمرین با آثاری به مراتب موثرتر از تمرینات سنتی هوازی معرفی شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدن و برخی شاخصهای مرتبط با بیماریهای متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان با دامنه سنی 19 تا 26 سال و شاخص توده بدن 25 تا 29 کیلوگرم بر متر مربع، به صورت تصادفی در دوگروه تجربی و کنترل (15N=) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 20 تا 30 دقیقه به تمرین تناوبی با شدت 95-100% بیشینه توان پرداختند و گروه تجربی به زندگی عادی خود پرداخت. نمونههای خون و اندازه گیریهای ترکیب بدن قبل و بعد از 8 هفته تمرین از دو گروه به عمل آمد. آزمون t مستقل نشان داد حساسیت به انسولین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار یافته است (05/0>p). میزان تریگلیسیرید خون نیز در گروه تجربی کاهش معنی داری را نشان داد (05/0>p). سایر متغیرهای اندازهگیری شده شامل لیپوپروتئینهای سبک و سنگین، کلسترول تام، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن در گروههای تحقیق تفاوت معنی داری با هم نداشت. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که انجام تمرینات تناوبی پرشدت به عنوان یک روش تمرینی، به بهبود حساسیت این سلولها به انسولین منجر میشود.
علمی - پژوهشی
معرفت سیاه کوهیان؛ الهه ممشلی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1395-1404
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه همگرایی معادلات پیشگو در برآورد هزینه انرژی مصرفی با مدل مبنا در آزمون درماندهساز نوارگردان بود. روش تحقیق: تعداد 50 نفر از مردان جوان فعال(با میانگین ± انحراف معیار سنی 069/2±04/21 سال، قد 48/4±78/176 سانتیمتر، وزن 825/5±11/70 کیلوگرم) به عنوان نمونه انتخاب و آزمونهای بیشینه درماندهساز نوارگردان را ...
بیشتر
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه همگرایی معادلات پیشگو در برآورد هزینه انرژی مصرفی با مدل مبنا در آزمون درماندهساز نوارگردان بود. روش تحقیق: تعداد 50 نفر از مردان جوان فعال(با میانگین ± انحراف معیار سنی 069/2±04/21 سال، قد 48/4±78/176 سانتیمتر، وزن 825/5±11/70 کیلوگرم) به عنوان نمونه انتخاب و آزمونهای بیشینه درماندهساز نوارگردان را اجرا کردند. تجزیه و تحلیل متغیرهای بیوانرژتیک در طول اجرای پروتکلهای درماندهساز با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به فاصله زمانی ده ثانیه جمع آوری شد. برای سنجش همگرایی، مقادیر اکسیژن مصرفی برآورد شده با استفاده مدل مبنا (روش تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی) ومعادلات پیشگوی ACSM، واندروالت، پاندولف، لیگر و اپستین مورد مقایسه قرارگرفتند. برای ارزیابی همگرایی از مدل گرافیکی بلاند – آلتمن و روش همگرایی همبستگی درونی (ICC) استفاده شد. نتایج: حاکی از آنبودکه معادلهیدویدن لیگرهمگرایی بالایی با روش مبنا دارد (لیگر:96/1± ،95%=CI، 2/21- تا 4/میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه 2، 89/0=ICC)و معادلات راه رفتن و دویدن ACSM همگرایی متوسطی با روش مبنا دارند(راه رفتن: 96/1± ،95% =CI، 1/8- تا 7/4میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، 4837/0=ICC؛ دویدن:96/1±، 95% =CI، 6/27- تا 3/3- میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، 4535/0=ICC). نتیجهگیری: براساس نتایج میتوان گفت که معادلة دویدن لیگر در بین معالادت ارائه شدهدر برآورد حجم اکسیژن مصرفی و به طور نسبی معادلات راه رفتن و دویدن ACSMدر مردان جوان ایرانی میتواند به جای روش مبنامورد استفاده قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
زهرا سلیمانی؛ مقصود پیری
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1417-1424
چکیده
زمینه و اهداف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر عضله نعلی موشهای دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260، پس از القا دیابت به وسیله ...
بیشتر
زمینه و اهداف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر عضله نعلی موشهای دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، به صورت تصادفی به سه گروه 7 تایی: کنترل، استقامتی تداومی، تناوبی شدید تقسیم شدند، برنامه تمرینی پنج روز در هفته به مدت پنج هفته اجرا شد، هر جلسه برنامه تمرین استقامتی تداومی شامل 40 دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت 65-60درصد VO2max بود. برنامه تمرینی گروه تناوبی شدید شامل چهار تناوب سه دقیقهای با شدت 85 تا 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 تا 35 درصد VO2max بین هر تناوب بود، بیان ژن MYOD به وسیله روش qREAL TIME PCR سنجیده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرین تناوبی شدیدباعث افزایش معنادار بیان ژن MYOD نسبت به گروه استقامتی تداومی (014/0P=) و کنترل شد اما بین دو گروه استقامتی تداومی و کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت (249/0P=) . بحث و نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات تناوبی شدید به سبب شدت بالا، با القاء بیان ژن MYOD احتمالا میتواند مداخله موثری برای کاهش آتروفی عضلانی در بیماران دیابتی باشد در حالی که تمرینات با شدت متوسط با حجم بالا (استقامتی) بر این جنبه از بیماری دیابت اثر معناداری ندارد.
علمی - پژوهشی
روح اله محمدی میرزایی؛ شادمهر میردار
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1435-1446
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی (سن14/3±41/24سال، قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن 46/3± 75/66 کیلوگرم، BMI07/1±53/20درصد) در شرایط هایپوکسی به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی (سن14/3±41/24سال، قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن 46/3± 75/66 کیلوگرم، BMI07/1±53/20درصد) در شرایط هایپوکسی به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای دوی1500متر، حداکثر قدرت عضلات دمی(S-Index)، انرژِی مصرفی عضلات دمی و SpO2 قبل و 24ساعت بعد انجام شد. برنامه تمرینی شامل تمرینات مشابه تداومی، تناوبی، هوازی و مقاومتی برای هر دو گروه بود. دوندگان، به طور میانگین 16جلسه در هفته به مدت چهار هفته زندگی در ارتفاع، تمرین در ارتفاع و تمرین در پایین (اجرای3 جلسه تمرین فقط روزهای زوج در ارتفاع پایین و ادامه تمرینات به همراه خواب در ارتفاع بالا)در تمرینات حضور یافتند. تمرینات عضلات دمی برای گروه IMT شامل30 تکرار با بینی بسته 2 بار در روز (صبح و عصر) 7 روز هفته به مدت چهار هفته با50% S-Index اجرا گردید. برای تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح معنیداری (05/0P≤) استفاده شد. تمرین عضلات دمی منجر به کاهش معناداری در زمان دوی 1500 متر، افزایش قدرت عضلات دمی از قبل تا بعد از تمرین و عدم تفاوت بین گروهی در انرژی مصرفی دو گروه شد. تفاوت معناداری SpO2 مشاهده نگردید (05/0P≤). به طور کلی به نظر میرسد استفاده از تمرین عضلات دمی به همراه تمرین اختصاصی در شرایط هایپوکسی، موجب افزایش قدرت عضلات دمی، بهبود کار تنفسی، کاهش میزان تهویه و کاهش زمان دوی 1500 متر در ارتفاعات پایینتر میگردد.
علمی - پژوهشی
محمد فاضلزاده؛ ضیاء فلاح محمدی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1447-1454
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تغییرات سطوح سرمی فاکتور تغذیهای مشتق از مغز و فشار اکسایشی افراد فعال به دنبال تمرینات پلایومتریک بود. مواد و روشها: 14دانشجوی مرد فعال که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین (سن 34/1±14/22 سال، قد 89/3 ± 14/ سانتیمتر172، وزن 77/8 ± 42/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن77/2 ± 42/21 کیلوگرم/مترمربع) ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تغییرات سطوح سرمی فاکتور تغذیهای مشتق از مغز و فشار اکسایشی افراد فعال به دنبال تمرینات پلایومتریک بود. مواد و روشها: 14دانشجوی مرد فعال که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین (سن 34/1±14/22 سال، قد 89/3 ± 14/ سانتیمتر172، وزن 77/8 ± 42/63 کیلوگرم و شاخص توده بدن77/2 ± 42/21 کیلوگرم/مترمربع) و کنترل (سن 54/2 ± 85/23 سال، قد 11/7 ± 57/178سانتیمتر، وزن 53/4± 71/71 کیلوگرم و شاخص توده بدن90/1±60/22 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت 4 هفته تمرینات پلایومتریک را انجام دادند. سطوح BDNF سرمی، مالون دیآلدئید و سوپر اکسید دیسموتاز قبل و بعد از تمرینات اندازهگیری گردید. از تی همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهها و از آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت بینگروهی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0P< در نظر گرفته شد. یافتهها: سطوح سرمی BDNF گروه تمرین در مقایسه درون گروهی تغییر معناداری پیدا نکرد(05/0<P). در صورتیکه سطوح سرمی MDA و SOD افزایش معناداری یافت (به ترتیب 036/0= Pو 002/0=P). اجرای 4 هفته تمرین پلایومتریک تغییر معناداری در سطوح سرمیBDNF و MDA در مقایسه با گروه کنترل ایجاد نکرد(05/0<P)، اما در سطوح سرمی SOD افزایش معناداری مشاهده گردید (049/0 =P). نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده عدم تغییر معنادار BDNF به دنبال تمرینات منظم پلایومتریک بود. با توجه به افزایش مقادیر درون گروهی شاخص پراکسیداسیون لیپید و از سوی دیگر عدم تغییر بین گروهی آن، نمیتوان به طور قاطع در باره نقش ضد اکسایشی احتمالی BDNF در مقابله با فشار ناشی از فعالیت بدنی نتیجهگیری کرد و این موضوع به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
علمی - پژوهشی
روح اله محمدی میرزایی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی(سن14/3±41/24سال،قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن46/3±75/66کیلوگرم،BMI07/1±53/20درصد) به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل در شرایط هایپوکسی تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع بر انرژی مصرفی دمی، اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود.12مرد دونده استقامت تیم ملی(سن14/3±41/24سال،قد23/4±50/180سانتیمتر، وزن46/3±75/66کیلوگرم،BMI07/1±53/20درصد) به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمیIMTو کنترل در شرایط هایپوکسی تقسیم شدند. از آزمودنیها آزمونهای دوی1500متر آزاد، حداکثر قدرت عضلات دمی(S-Index)، انرژِی مصرفی عضلات دمی و SpO2 قبل و 24ساعت بعد از آزمون انجام شد. برنامه تمرینی شامل تمرینات مشابه تداومی، تناوبی، هوازی و مقاومتی برای هر دو گروه بود. دوندگان، به طور میانگین 16جلسه در هفته به مدت چهار هفته زندگی در ارتفاع، تمرین در ارتفاع در پایین (اجرای3 جلسه تمرین فقط روزهای زوج در ارتفاع پایین و ادامه تمرینات به همراه خواب در ارتفاع بالا)در تمرینات حضور یافتند. تمرینات عضلات دمی برای گروه IMT شامل30 تکرار با بینی بسته 2 بار در روز (صبح و عصر) 7 روز هفته به مدت چهار هفته با50% S-Indexاجرا گردید. برای تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح معنیداریP≤0.05 استفاده شد. تمرین عضلات دمی در شرایط هایپوکسی منجر به کاهش معناداری در عملکرد 1500 متر و افزایش قدرت عضلات دمی از قبل تا بعد از تمرین و تفاوت معنادار بین گروهی در انرژی مصرفی دو گروه شد. تفاوت معناداری SpO2 مشاهده نگردید (P≤0.05). به طور کلی به نظر میرسد استفاده از تمرین عضلات دمی به همراه تمرین اختصاصی در شرایط هایپوکسی، موجب افزایش قدرت عضلات دمی، بهبود کار تنفسی، کاهش میزان تهویه و کاهش زمان دوی 1500 متر در ارتفاعات پایینتر میگردد.
علمی - پژوهشی
یاسر کاظم زاده
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
تمرینات تناوبی پرشدت روشی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر برای افرادی که زمان کافی برای تمرین منظم در اختیار ندارند، پیشنهاد شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدنی و برخی شاخص های مرتبط با بیماری های متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان با میانگین ...
بیشتر
تمرینات تناوبی پرشدت روشی است که با توجه به زمان کوتاه و حجم کم، در سالهای اخیر برای افرادی که زمان کافی برای تمرین منظم در اختیار ندارند، پیشنهاد شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر ترکیب بدنی و برخی شاخص های مرتبط با بیماری های متابولیک در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور 30 مرد جوان با میانگین سن 0/4 ± 14/21، قد 49/6 ± 1/176 و وزن 3/7 ± 86/84 به صورت تصادفی در دوگروه تجربی و کنترل (N=15) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 24 جلسه در 8 هفته به تمرین تناوبی شدید پرداختند و گروه تجربی به زندگی عادی خود پرداخت. نمونه های خون و اندازه گیری های ترکیب بدنی قبل و بعد از 8 هفته تمرین از دو گروه به عمل آمد. آزمون t مستقل نشان داد حساسیت به انسولین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار یافته است (p≤0.05). میزان تریگلیسیرید خون نیز در گروه تجربی کاهش معنی داری را نشان داد(p≤0.05). سایر متغیرهای اندازه گیری شده شامل لیپوپروتئین های سبک و سنگین، کلسترول تام، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی در گروه های تحقیق تفاوت معنی داری با هم نداشت. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که انجام تمرینات تناوبی پرشدت به عنوان یک روش تمرینی ، احتمالاً از طریق فعال سازی علائم سیگنالی خاص در سلولهای عضلانی، به بهبود حساسیت این سلولها به انسولین منجر می شود، اما به نظر نمی رسد حجم انرژی مصرفی در این تمرنیات بتواند به تغییر در ترکیب بدنی منجر شود.
علمی - پژوهشی
معرفت سیاه کوهیان؛ الهه ممشلی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه همگرایی معادلات پیشگو در برآورد هزینه انرژی مصرفی با مدل مبنا در آزمون درماندهساز نوارگردان بود. روش تحقیق: تعداد 50 نفر از مردان جوان فعال(با میانگین ± انحراف معیار سنی 069/2 ± 04/21 سال، قد 48/4 ± 78/176 سانتیمتر، وزن 825/5 ± 11/70 کیلوگرم) به عنوان نمونه انتخاب و آزمونهای بیشینه درماندهساز نوارگردان ...
بیشتر
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه همگرایی معادلات پیشگو در برآورد هزینه انرژی مصرفی با مدل مبنا در آزمون درماندهساز نوارگردان بود. روش تحقیق: تعداد 50 نفر از مردان جوان فعال(با میانگین ± انحراف معیار سنی 069/2 ± 04/21 سال، قد 48/4 ± 78/176 سانتیمتر، وزن 825/5 ± 11/70 کیلوگرم) به عنوان نمونه انتخاب و آزمونهای بیشینه درماندهساز نوارگردان را اجرا کردند. تجزیه و تحلیل متغیرهای بیوانرژتیک در طول اجرای پروتکلهای درماندهساز با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به فاصله زمانی ده ثانیه جمع آوری شد. برای سنجش همگرایی، مقادیر اکسیژن مصرفی برآورد شده با استفاده مدل مبنا (روش تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی) و معادلات پیشگوی ACSM، واندروالت، پاندولف، لیگر و اپستین مورد مقایسه قرارگرفتند. برای ارزیابی همگرایی از مدل گرافیکی بلاند – آلتمن و روش همگرایی همبستگی درونی (ICC) استفاده شد. نتایج: حاکی از آن بود که معادلهی دویدن لیگر همگرایی بالایی با روش مبنا دارد(لیگر:96/1± ،95% =CI ، 2/21- تا 4/ میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه 2، 89/0=ICC) و معادلات راه رفتن و دویدن ACSM همگرایی متوسطی با روش مبنا دارند(راه رفتن: 96/1± ،95% =CI ، 1/8- تا 7/4 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، 4837/0=ICC ؛ دویدن: 96/1± ،95% =CI ، 6/27- تا 3/3- میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، 4535/0=ICC). نتیجه گیری: براساس نتایج میتوان گفت که معادلهی دویدن لیگر در بین معالادت ارائه شده در برآورد حجم اکسیژن مصرفی و به طور نسبی معادلات راه رفتن و دویدن ACSM در مردان جوان ایرانی میتواند به جای روش مبنا مورد استفاده قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
محمد علی سمواتی شزیف
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
زمینه و هدف: دیابت از جمله بیماریهایی است که باعث کاهش عملکرد سیستم دفاعی بدن در برابر عفونتها میشود. از گونه میانجیهای التهابی که بهدنبال فعلوانفعالات التهاب در کنار گلبولهای سفید ترشح میشود، پروتئین واکنشدهنده(CRP) C است، که نشانگر حساسی برای التهاب سیستمیک محسوب میشود. تمرین منظم با کنترل سوخت و ساز در دیابتیها باعث ...
بیشتر
زمینه و هدف: دیابت از جمله بیماریهایی است که باعث کاهش عملکرد سیستم دفاعی بدن در برابر عفونتها میشود. از گونه میانجیهای التهابی که بهدنبال فعلوانفعالات التهاب در کنار گلبولهای سفید ترشح میشود، پروتئین واکنشدهنده(CRP) C است، که نشانگر حساسی برای التهاب سیستمیک محسوب میشود. تمرین منظم با کنترل سوخت و ساز در دیابتیها باعث کنترل قند خون میشود و بهدنبال آن پاسخ دفاعی بدن را افزایش میدهد. بههمین منظور این مطالعه بهمقایسه اثر سه شیوه تمرین ورزشی بر CRPو گلبولهای سفید در بیماران دیابتی نوع II طراحی شده است.مواد وروش ها: در این پژوهش، 52 بیمار مرد دیابتی نوعII (65-40 سال) بطور تصادفی به 4 گروه تمرینی هوازی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. در هر گروه 13 نفر قرار گرفت. تمرینات سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه بمدت 10هفته بطول انجامید. hs-CRP به روش الایزا و شمارش عناصر WBC در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد. یافتهها: یافتهها تحقیق نشان داد که تمرینات هوازی بطور معنیداری باعث کاهشhs-CRP و افزایش مونوسیتها شد. همچنین تمرینات ترکیبی نیز باعث کاهش سطح CRP و نوتروفیلها و افزایش مونوسیتها و لنفوسیتها شد. کاهش CRP در گروه ترکیبی نسبت به گروه هوازی بتنهایی بارزتر بود ولی در عناصرWBC تفاوتی نداشت.نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش تجویز تمرینات ورزشی هوازی و بویژه ترکیبی میتواند روش مناسب برای جلوگیری از بروز عوارض دیابت نوع IIباشد.
علمی - پژوهشی
بختیار ترتیبیان؛ معصومه فتحعلی زاده؛ دیانا کیهانی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1405-1416
چکیده
هدف تحقیق: متالوپروتئینازهای ماتریکس (MMPs) نقش مهمی در هموستاز ماتریکس خارج سلولی عضلات اسکلتی بازی میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات شمشیربازی فزاینده بر بیان ژن و فعالیت سرمی ماتریکس متالوپروتئیناز2 دختران شمشیرباز نخبه بود. روش تحقیق: در این پژوهش 19 شمشیرباز دختر جوان داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ...
بیشتر
هدف تحقیق: متالوپروتئینازهای ماتریکس (MMPs) نقش مهمی در هموستاز ماتریکس خارج سلولی عضلات اسکلتی بازی میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات شمشیربازی فزاینده بر بیان ژن و فعالیت سرمی ماتریکس متالوپروتئیناز2 دختران شمشیرباز نخبه بود. روش تحقیق: در این پژوهش 19 شمشیرباز دختر جوان داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیمبندی شدند. آزمودنیهای گروه تجربی 8 هفته و هر هفته 5 جلسه در تمرین شمشیربازی فزاینده شرکت کردند. در حالی که گروه کنترل در این مدت هیچ گونه برنامة تمرینی نداشتند. نمونههای خونی ناشتای آزمودنی قبل، 4 هفته بعد و نهایتا 48 ساعت پس از اتمام دوره تمرینی گرفته شد. بیان ژن MMP2 آزمودنیها با استفاده از روش Real time-PCR اندازهگیری شد و فعالیت MMP2 به روش الایزا اندازهگیری گردید. در پایان با استفاده از آزمون آماری t مستقل میانگین بیان ژن mmp2 دو گروه تجربی و کنترل مقایسه شد. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که میزان بیان mRNA ژن MMP2 پس از 8 هفته تمرین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (05/0P<). بحث و نتیجهگیری: فعالیت پروتئینازی MMP2 و بیان ژن این آنزیم پس از تمرینات فزاینده شمشیربازی در افراد فعال کاهش مییابد که در نتیجه، فعالیت بدنی سبب کاهش تخریب ماتریکس خارج سلولی و صدمات بافت عضلانی در دختران شمشیرباز و فعال میشود.
علمی - پژوهشی
مقصود پیری
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
سابقه وهدف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر رت های دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260 ، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، ...
بیشتر
سابقه وهدف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر رت های دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260 ، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، به صورت تصادفی به سه گروه 7 تایی: کنترل، استقامتی تداومی، تناوبی شدید تقسیم شدند، برنامه تمرینی پنج روز در هفته به مدت پنج هفته اجرا شد، هر جلسه برنامه تمرین استقامتی تداومی شامل30 دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت 65-60درصد VO2max بود. برنامه تمرینی گروه تناوبی شدید شامل چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 90 تا 85 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 تا 35 درصد VO2max بین هر تناوب بود، بیان ژن Myod به وسیله روش qRT PCRسنجیده شد.یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرین تناوبی شدیدباعث افزایش معنادار بیان ژن Myodنسبت به گروه استقامتی تداومی و کنترل شد (p≤0.05) اما بین دو گروه استقامتی تداومی و کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت(P>0.05).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید به سبب شدت بالا، با القاء بیان ژن Myodاحتمالا می تواند مداخله موثری برای کاهش آتروفی عضلانی در بیماران دیابتی باشد در حالی که تمرینات با شدت متوسط با حجم بالا(استقامتی) بر این جنبه از بیماری دیابت اثر معناداری ندارد.
علمی - پژوهشی
احمد عبدی؛ آسیه عباسی دلویی؛ مجتبی صالح پور؛ سیده رقیه فاطمی؛ سارا ایمن طلب فومنی
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، صفحه 1425-1434
چکیده
هدف: دیابت نوع دو باعث اختلال در سطح چربیهای پلاسما میشود. آپولیپوپروتئینهای پلاسمایی نسبت به لیپوپروتئینهای سنتی پیشگوی بهتری برای تشخیص بیماریهای قلبی عروقی میباشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف عصاره انار بر آپولیپوپروتئینهای پلاسمایی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد. روش تحقیق: 33 زن دیابتی ...
بیشتر
هدف: دیابت نوع دو باعث اختلال در سطح چربیهای پلاسما میشود. آپولیپوپروتئینهای پلاسمایی نسبت به لیپوپروتئینهای سنتی پیشگوی بهتری برای تشخیص بیماریهای قلبی عروقی میباشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف عصاره انار بر آپولیپوپروتئینهای پلاسمایی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد. روش تحقیق: 33 زن دیابتی نوع 2 شهرستان بابل انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، عصاره انار، تمرین و عصاره انار -تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه (زمان تمرین از 25 دقیقه تا 45 دقیقه و با شدت 60 تا75 درصد ضربان قلب ذخیره ) در برنامه تمرینی هوازی شرکت کردند. گروههای کنترل-عصاره انار و عصاره انار -تمرین، 150 سی سی عصاره انار را به مدت شش هفته مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از دوره تمرینی در وضعیت ناشتایی (12ساعت) خونگیری از ورید بازویی در حالت نشسته انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون t و انالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0 P≤تجزیه و تحلیل شد. نتایج: یافتهها نشان داد که سطوح APOA-1 در هر سه گروه تجربی افزایش معنیداری دارد، میانگین سطوح APOB در گروه عصاره و عصاره-تمرین کاهش معنیداری داشت و نسبت APOB/APOA-1 در هر سه گروه تجربی کاهش معنیداری داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش به نظر تمرین و عصاره انار و ترکیب این دو میتواند در زنان دیابتی نوع دو اثر مفید داشته باشد و به این گروه توصیه میشود.