علمی - پژوهشی
محمد کرمی؛ آسیه عباسی دلویی؛ ایوب سعیدی
چکیده
زمینه و هدف: بافت چربی بیشتر در پی چاقی، با افزایش نشانگرهای التهابی همراه است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر شدتهای مختلف تمرین مقاومتی دایرهای بر گرملین-1، عامل بازدارندة مهاجرت ماکروفاژها و برخی شاخصهای خطرزای قلبی- عروقی در مردان چاق بود. مواد و روشها: در یک کارآزمایی نیمهتجربی، 44 مرد چاق انتخاب و بهصورت تصادفی به ...
بیشتر
زمینه و هدف: بافت چربی بیشتر در پی چاقی، با افزایش نشانگرهای التهابی همراه است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر شدتهای مختلف تمرین مقاومتی دایرهای بر گرملین-1، عامل بازدارندة مهاجرت ماکروفاژها و برخی شاخصهای خطرزای قلبی- عروقی در مردان چاق بود. مواد و روشها: در یک کارآزمایی نیمهتجربی، 44 مرد چاق انتخاب و بهصورت تصادفی به چهار گروه کنترل (11 نفر)، تمرین مقاومتی دایرهای با شدت پایین (11 نفر)، تمرین مقاومتی دایرهای با شدت متوسط (11 نفر) و تمرین مقاومتی دایرهای با شدت بالا (11 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی با شدتهای مختلف شامل تمرین دایرهای با شدت بالا (80 درصد 1RM)، تمرین دایرهای با شدت متوسط (60 درصد 1RM) و تمرین دایرهای با شدت پایین (40 درصد 1RM)، سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته بود. سطوح گرملین-1، MIF و نیمرخ لیپیدی (کلسترول، تریگلیسرید، LDL و HDL) سرم با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازهگیری شد. دادهها به روش آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون تی وابسته و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 P< تجزیهوتحلیل شد.نتایج: 12هفته تمرین مقاومتی دایرهای با شدت پایین، متوسط و بالا موجب کاهش معنادار با کاهش معنادار سطوح گرملین1 و MIF، کاهش معنادار سطوح کلسترول، تریگلیسرید و LDL-c و افزایش معنادار سطوح HDL-c شد (001/0=P).نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین مقاومتی دایرهای با شدتهای مختلف و بهویژه شدت بالا میتواند عامل مؤثری بهمنظور مقابله با افزایش مشاهده در عوامل خطرزای قلبی-عروقی در افراد چاق باشد.
علمی - پژوهشی
شیوا قدیر زاد؛ رقیه پوزش جدیدی؛ جبار بشیری؛ کریم آزالی علمداری
چکیده
زمینه و هدف: سرعت آسیب کلیه پس از انفارکتوس قلبی بهسرعت افزایش مییابد، اما تمرینات هوازی و مکمل کورکومین پس از سکتة قلبی تأثیرات بسیار مثبتی بر کلیه و قلب دارند. همچنین رنالاز خون میتواند اطلاعات مناسبی از وضعیت سلامت هر دو اندام فراهم کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر سطوح رنالاز، کراتینین ...
بیشتر
زمینه و هدف: سرعت آسیب کلیه پس از انفارکتوس قلبی بهسرعت افزایش مییابد، اما تمرینات هوازی و مکمل کورکومین پس از سکتة قلبی تأثیرات بسیار مثبتی بر کلیه و قلب دارند. همچنین رنالاز خون میتواند اطلاعات مناسبی از وضعیت سلامت هر دو اندام فراهم کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر سطوح رنالاز، کراتینین نیتروژن اورة خون (BUN) و آسیب توبولی کلیه در موشهای صحرایی نر روش القایی سکتة قلبی بود.مواد و روشها: 40 موش صحرایی نژاد ویستار بهطور تصادفی به پنج گروه (هشتتایی) شامل سالم-کنترل، سکته-کنترل، سکته-تمرین، سکته-کورکومین و سکته-توأم (شامل تمرین و کورکومین) تقسیم شدند. سکتة قلبی از طریق تزریق ایزوپروترنول القا شد. تمرین طی هشت هفته بهصورت پنج جلسه دویدن در هفته با شدت متوسط روی نوار گردان انجام گرفت و کورکومین نیز (mg/kg.day) 15 بهصورت گاواژ مصرف شد. مقدار رنالاز خون به روش الایزا، مقدار کراتینین و نیتروژن اورة خون به روش آنزیمی و شدت آسیب بافتی به روش هیستولوژیک تعیین شدند و دادهها با تحلیل واریانس تکراهه (آزمون تعقیبی توکی) و آزمون خیدو در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شدند.نتایج: در گروه سکته کنترل، مقدار رنالاز (001/0P=)، کراتینین (001/0P=) و BUN(025/0P=) خون بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل سالم بود، اما در هر سه گروه مداخله شامل سکته-تمرین، سکته-کورکومین و سکته-توأم، مقدار این سه شاخص با گروه سالم کنترل تفاوت معناداری نداشت (05/0<P). با این حال، شدت آسیب کلیوی در هر سه گروه مداخله، بهطور معناداری کمتر از گروه سکته کنترل بود (بهترتیب 007/0P=، 037/0P= و 001/0P=). همچنین در گروه توأم از هر دو گروه سکته-تمرین (006/0P=) و سکته-کورکومین (003/0P=) کمتر بود.نتیجهگیری: آثار سوء سکتة قلبی بر هر سه متغیر پس از هر سه مداخله، برطرف میشود. با این حال، تأثیر مداخلة توأم برای کاهش آسیب هیستولوژیک، در مقایسه با هر دو مداخلة تمرین هوازی و مصرف کورکومین قویتر است.واژه های کلیدی: انفارکتوش قلبی، تمرین، کورکومین، آسیب کلیه.
علمی - پژوهشی
علیرضا رضائی؛ عباسعلی گائینی؛ سیروس چوبینه؛ رضا نوری
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، ...
بیشتر
زمینه و هدف: شناسایی و تجزیهوتحلیل اجزایی که در به تأخیر انداختن پیری و افزایش طول عمر نقش دارند، بسیار ضروری است. سیرتوئینها از تنظیمکنندههای اصلی بقای سلولی و طول عمر هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته فعالیت ورزشی HIIT شنا و مکمل رزوراترول بر مقدار SIRT3 در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی پیر بود. مواد و روشها: در این پژوهش، 30 سر موش صحرایی 20 ماهه (پیر) نر نژاد ویستار تصادفی به پنج گروه (کنترل (C)، گروه تمرین (EX)، گروه تمرین+مکمل (EXR)، گروه مکمل (R) و گروه حلال (M)) تقسیم شدند. گروه EX، تمرین HIIT شنا را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه C، تمرین نمیکردند. گروه R، فقط مکمل رزوراترول دریافت کردند. گروه EXR، تمرین HIIT شنا را همراه با دریافت رزوراترول انجام دادند. گروه M فقط حلال دریافت کردند. SIRT3 با استفاده از روش آزمایشگاهی وسترن بلات سنجیده شد. دادههای حاصله توسط آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: پس از شش هفته، تفاوت معناداری بین میانگین میزان پروتئین SIRT3 در پنج گروه مشاهده شد. بنابراین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مقدار SIRT3 در گروه EX و EXR در مقایسه با گروه C، R و M، بهطور معناداری بیشتر بود (001/0P=)، اما این تفاوت بین دو گروه EX و EXR معنادار نبود (05/0P>). همچنین، مقدار SIRT3 در گروه R بهطور معناداری در مقایسه با گروه C و M بیشتر بود.نتیجهگیری: افزایش SIRT3، نشاندهندة دخیل بودن این پروتئین در مسیرهای سوختوسازی، دفاع ضداکسایشی و بهبود وضعیت سلول است. همچنین میتوان از تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل رزوراترول برای تعدیل فشار اکسایشی و تأخیر روند پیری و سالمندی بهره برد.
علمی - پژوهشی
مریم شوندی؛ سعید نقیبی؛ محمد شریعت زاده؛ مریم وطن دوست؛ علی زارع
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین روشهای مقابله با اختلال متابولیک چاقی، انجام فعالیتهای ورزشی است که هم بهعنوان پیشگیری و هم درمان مؤثر است. از آنجا که بیان ژنهای آدیپوژنیکی مانند پروتئین رتینوبلاستوما 1 (RB1) و شبهرتینوبلاستوما-1 (RBL-1) در آدیپوژنز مؤثر است، ازاینرو هدف این پژوهش بررسی تأثیر شیوههای مختلف تمرین هوازی بر بیان ژنهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: از مهمترین روشهای مقابله با اختلال متابولیک چاقی، انجام فعالیتهای ورزشی است که هم بهعنوان پیشگیری و هم درمان مؤثر است. از آنجا که بیان ژنهای آدیپوژنیکی مانند پروتئین رتینوبلاستوما 1 (RB1) و شبهرتینوبلاستوما-1 (RBL-1) در آدیپوژنز مؤثر است، ازاینرو هدف این پژوهش بررسی تأثیر شیوههای مختلف تمرین هوازی بر بیان ژنهای RB1 و RBL-1 در بافت چربی زیر جلدی موشهای صحرایی نر ویستار بود.مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار (هشتهفتهای و با وزن 33 ± 237 گرم) بهصورت تصادفی به چهار گروه مساوی کنترل، تمرین پرشدت (HIT)، تمرین با شدت متوسط (MIT) و تمرین تناوبی پرشدت (HIIT) تقسیم شدند. شیوة اجرای تمرینات روی نوار گردان شامل هشت هفته بود، بهطوریکه تمرین HIT شامل دویدن با سرعت ۲۰ متر بر دقیقه یا با شدت 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max )، با شیب فزایندة تدریجی به مدت 30 دقیقه بود. تمرین MIT شامل دویدن با شدت 65 درصد VO2max به مدت 37 دقیقه بود و تمرین HIIT شامل چهار وهله تناوب شدید با زمان ۴ دقیقه دویدن با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد VO2max و چهار وهله تناوب کم شدت با زمان 3 دقیقه با ۵۰ تا ۶۰ درصد VO2max (در مجموع ۲۸ دقیقه) بود. 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین حیوانات قربانی شده و بافت چربی زیرجلدی آنها برداشته شد و با روش RT-PCR اندازهگیری بیان ژنها صورت گرفت. دادههای بهدستآمده با توجه به عدم توزیع طبیعی با استفاده از آزمون کروسکال والیس و آزمون تعقیبی بنفرونی از طریق نرمافزار آماری SPSS نسخة 24 تجزیهوتحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد.نتایج: یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که میزان بیان ژن RB1 تنها در گروه تمرین MIT نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری یافت (027/0P=). همچنین بیان ژن RBL-1 فقط در گروه تمرین HIT نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری کمتر بود (028/0P=).نتیجهگیری: از آنجا که در این پژوهش فقط تمرینات هوازی MIT و HIT با شدت 65 درصد VO2max توانست بیان ژنهای RB1 و RBL-1 را کاهش دهد، استفاده از این نوع تمرینات در جهت بهبود اختلالات متابولیکی و مهار آدیپوژنز پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
نگین محمدی سرابله؛ وریا طهماسبی؛ محمد عزیزی؛ هادی عبدالله زاد
چکیده
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی منظم میتواند به کاهش التهاب منجر شود. از طرفی مکملیاری سیر با توجه به تأثیرات گستردة آن از جمله اثر آن بر التهاب احتمال میرود در ترکیب با تمرینات مقاومتی اثرات همافزایی داشته باشد. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بههمراه مکملیاری سیر بر سطوح سرمی CRP و مقاومت به انسولین ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین مقاومتی منظم میتواند به کاهش التهاب منجر شود. از طرفی مکملیاری سیر با توجه به تأثیرات گستردة آن از جمله اثر آن بر التهاب احتمال میرود در ترکیب با تمرینات مقاومتی اثرات همافزایی داشته باشد. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بههمراه مکملیاری سیر بر سطوح سرمی CRP و مقاومت به انسولین در زنان جوان دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها: 48 زن سالم با دامنة سنی 20 تا 40 سال، بهصورت تصادفی سادة بلوکی در چهار گروه تمرین مقاومتی+مکمل (سن=1/3±3/31 سال، شاخص توده بدنی = 7/2±2/28 کیلوگرم بر متر مربع)، تمرین مقاومتی+دارونما (سن=8/3±7/30 سال، =BMI 4/2±4/26 کیلوگرم بر متر مربع)، مکمل سیر (سن=5/2±9/27 سال، =BMI 9/3±7/ 26 کیلوگرم بر متر مربع) و دارونما (سن=8/3±7/29 سال، =BMI 3/3±8/28 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامة تمرین مقاومتی فزایندة سه جلسه در هفته را شامل سه نوبت با 10 تکرار بیشینه با 1 دقیقه استراحت بین نوبتها و حرکات انجام دادند. آزمودنیهای گروه مکمل و دارونما روزانه دو قرص 500 میلیگرم سیر یا دارونما را در دو نوبت صبح و شب همراه با وعدة غذایی مصرف کردند. پیش و پس از هشت هفته تمرین و برنامة مکملدهی، دادههای آنتروپومتریکی و یک تکرار بیشینه (1-RM)، پروتئین واکنشگر C (CRP)، انسولین و گلوکز اندازهگیری و براساس آنها مقاومت به انسولین (IR) محاسبه شد. تغییرات نتایج قبل و بعد چهار گروه با تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد. در صورت مشاهدة معناداری آزمون تعقیبی بنفرونی بهکار رفت.نتایج: کاهش معنادار در سطوح سرمی CRP، مقاومت به انسولین و گلوکز در گروه تمرین+مکمل در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد (05/0>P). در مقابل سطوح انسولین تغییر معناداری را نشان نداد (05/0<P). در خصوص دادههای ترکیب بدن نتایج با کاهش معنادار و شایان توجه تودة چربی و افزایش معنادار تودة بدون چربی همراه بود، بهویژه در گروه تمرین مقاومتی+سیر (05/0>P).نتیجهگیری: با اینکه دادههای CRP و شاخص مقاومت به انسولین آزمودنیهای پژوهش حاضر در دامنة طبیعی بودند و بدون خطر بهنظر میرسید، در کل با توجه به نتایج پژوهش حاضر بهنظر میرسد برنامة تمرین مقاومتی فزاینده بههمراه مکملیاری سیر تأثیر مضاعفی بر وضعیت شاخص التهابی CRP و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن در مقایسه با هر کدام از آنها بهتنهایی دارد.
علمی - پژوهشی
افشار جعفری؛ مریم تقی زادفانید؛ سعید نیکوخصلت؛ یوسف بافنده تیز
چکیده
زمینه و هدف: عبارت «سندروم اختلالات گوارش ناشی از ورزش» به اختلالات عملکرد و یکپارچگی دستگاه گوارش اشاره دارد که از ویژگیهای مشترک فعالیتهای ورزشی پرشدت و طولانیمدت است. بهدلیل ابهامات موجود دربارۀ اختلالات گوارشی ناشی از انواع تمرینات ورزشی، تحقیق حاضر با هدف مقایسۀ پاسخ ایمنوگلوبولین M، و برخی از نشانگرهای اختلالات ...
بیشتر
زمینه و هدف: عبارت «سندروم اختلالات گوارش ناشی از ورزش» به اختلالات عملکرد و یکپارچگی دستگاه گوارش اشاره دارد که از ویژگیهای مشترک فعالیتهای ورزشی پرشدت و طولانیمدت است. بهدلیل ابهامات موجود دربارۀ اختلالات گوارشی ناشی از انواع تمرینات ورزشی، تحقیق حاضر با هدف مقایسۀ پاسخ ایمنوگلوبولین M، و برخی از نشانگرهای اختلالات گوارشی به یک جلسه تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تناوبی پرشدت (HIIT) در دختران ورزشکار انجام گرفت. مواد و روشها: بهمنظور بررسی پاسخ شاخصهای مرتبط با اختلالات گوارشی به یک جلسه تمرین، 30 دختر ورزشکار داوطلب در قالب یک طرح نیمهتجربی سهگروهی (گروههای کنترل 10 نفر، MICT 10نفر و HIIT 10 نفر) در تحقیق حاضر شرکت کردند. ورزشکاران پس از دو هفته شرکت در دورۀ آشنایی تمرین، در روز یازدهم تا سیزدهم دورۀ ماهانۀ خود در جلسۀ آزمون ورزشی موردنظر شرکت کردند. برنامۀ تمرین در هر دو گروه MICT و HIIT شامل 7200 متر دویدن روی نوار گردان بود؛ بهطوریکه گروه MICT با شدت 70 درصد VO2max و گروه HIIT 18 تکرار 400 متر را با شدت 100-110 درصد VO2max انجام دادند. گروه کنترل نیز پس از صرف صبحانه در حالت استراحت بود. نمونههای خون پیش، بلافاصله و دو ساعت پس از جلسات تمرینی موردنظر هر گروه جمعآوری شد. همچنین علائم اختلالات گوارشی همزمان از طریق پرسشنامه ثبت شد. مقدار I-FABP، زنولین، LPS و IgM سرم به روش الایزا اندازهگیری شد. دادههای سرمی بهصورت میانگین ± انحراف استاندارد، با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و دادههای رتبهای مربوط به علائم اختلالات گوارشی با استفاده از آزمون ویلکاکسون با 05/0≥P تجزیهوتحلیل شدند.نتایج: سطوح I-FABP، LPS و زنولین پس از انجام قراردادهای ورزشی MICT و HIIT بهطور معناداری افزایش یافت (05/0>P). درحالیکه سطح IgM پس از هر دو نوع تمرین بهطور معناداری کاهش پیدا کرد (05/0>P). همچنین دو ساعت پس از تمرین HIIT سطوح زنولین به حالت پایه بازگشت (05/0<P). غلظت I-FABP دو ساعت پس از تمرین MICT و سطوح زنولین و LPS دو ساعت پس از تمرین MICT و HIIT با گروه کنترل تفاوت معنادار نداشتند (05/0<P). همچنین تفاوت پاسخهای حاد کاهندة IgM و فزایندة I-FABP، LPS و زنولین به قراردادهای ورزشی MICT در مقایسه با HIIT معنادار نبود (05/0<P).نتیجهگیری: براساس نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گرفت یک جلسه تمرین MICT و HIIT ممکن است موجب افزایش آسیب و نفوذپذیری روده، ایجاد اندوتوکسمی و کاهش ایمنی هومورال در دختران ورزشکار غیرنخبه شود. هرچند بهنظر میرسد اختلالات عملکرد دستگاه گوارش ناشی از تمرین HIIT بیشتر باشد که با بروز علائم ناراحتیهای گوارشی همراه نیست.
علمی - پژوهشی
زهرا شکری؛ سعید نقیبی؛ علی برزگری
چکیده
زمینه و هدف: آسیب ترومای مغزی یکی از علتهای مرگومیر و معلولیت در جهان در میان تمام آسیبهای مرتبط با دستگاه عصبی مرکزی است. آسیبهای تروماتیک مغزی (TBI) از مهمترین علل مرگومیر در سنین زیر 40 سال است و درصد زیادی از مرگهای ناشی از تروما را شامل میشود. این آسیب به مجموعهای از اتفاقات منجر میشود که تا حدی به ماهیت و محل آسیب بستگی ...
بیشتر
زمینه و هدف: آسیب ترومای مغزی یکی از علتهای مرگومیر و معلولیت در جهان در میان تمام آسیبهای مرتبط با دستگاه عصبی مرکزی است. آسیبهای تروماتیک مغزی (TBI) از مهمترین علل مرگومیر در سنین زیر 40 سال است و درصد زیادی از مرگهای ناشی از تروما را شامل میشود. این آسیب به مجموعهای از اتفاقات منجر میشود که تا حدی به ماهیت و محل آسیب بستگی دارد. ضربه به سر بهدلیل مرگ نورونها در دستگاه لیمبیک و بهویژه هیپوکامپ، میتواند موجب نقصان عملکرد حافظه و یادگیری شود. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات ورزشی هوازی در طول زندگی بر حافظه و سایتوکاین IL-1beta در هیپوکامپ و پرهفرونتال کورتکس موشهای نر نژاد NMRI مبتلا به ترومای مغزی بود.مواد و روشها: بدینمنظور، 40 سر موش آزمایشگاهی نر نژاد NMRI با سن تقریبی 20 روز و وزن 8 تا 9 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه و به چهار گروه غیرورزشی +mTBI ، گروه غیرورزشی، گروه ورزشی و گروه ورزشی+mTBI تقسیم شدند. موشها از 28 روزگی تا 80 روزگی به مدت 8 هفته (56 روز) به انجام ورزش هوازی پرداختند. در انتهای هفتة هشتم پس از اتمام پروتکل ورزشی، القای مدل ترومای مغزی با روش سقوط وزنه اجرا شد. ده روز پس از القای mTBI، موشها مورد سنجش حافظة فضایی از طریق آزمون رفتاری ماز وای قرار گرفتند. سایتوکاینIL-1β در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موشهای مدل mTBI به روش الایزا بررسی شد. پس از بررسی وضعیت طبیعی دادهها از طریق آزمون شاپیرو-ویلک و بررسی همگنی واریانسها از طریق آزمون لون، از تحلیل واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 ≥P و نرمافزار SPSS نسخة 22 استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرینات ورزشی روی حافظة موشهای مبتلا به ترومای مغزی تأثیر دارد (001/0=P). همچنین تمرینات هوازی روی سایتوکاین IL-1beta در هیپوکامپ موشهای مبتلا به ترومای مغزی تأثیر دارد (03/0=P). افزونبر این مشاهده شد که تمرینات هوازی بر سایتوکاین IL-1beta در پرهفرونتال کورتکس موشهای مبتلا به ترومای مغزی تأثیر دارد (001/0=P). نتیجهگیری: نتایج مطلوب پژوهش احتمالاً ناشی از آثار سیستمی فعالیت ورزشی بر حفاظت عصبی و کاهش لنفوسیتهاست. با این حال برای بیان دقیق سازوکارهای اثربخشی به مطالعات بیشتری نیاز است. بهنظر میرسد داشتن سبک زندگی فعال در طول زندگی میتواند بهعنوان رویکردی مؤثر در کاهش عوارض ترومای مغزی بهکار رود.
علمی - پژوهشی
میثم ترابی؛ بهمن میرزایی
چکیده
زمینه و هدف: تمرین منظم ورزشی از قویترین کنترلکنندههای بیماری دیابت نوع2 است که بیشتر آثار ناشی از آن بر سلولها، بهوسیلة تغییر در سایتوکاینها ایجاد میشود. فتوئین آ بهعنوان یک هپاتوکاین، با تأثیرات شناختهشده در سوختوساز کربوهیدرات، متأثر از تمرین ورزشی و احتمالاً شدت آن در افراد سالم است. هدف از پژوهش حاضر مقایسة دو ...
بیشتر
زمینه و هدف: تمرین منظم ورزشی از قویترین کنترلکنندههای بیماری دیابت نوع2 است که بیشتر آثار ناشی از آن بر سلولها، بهوسیلة تغییر در سایتوکاینها ایجاد میشود. فتوئین آ بهعنوان یک هپاتوکاین، با تأثیرات شناختهشده در سوختوساز کربوهیدرات، متأثر از تمرین ورزشی و احتمالاً شدت آن در افراد سالم است. هدف از پژوهش حاضر مقایسة دو نوع تمرین تناوبی شدید و تداومی متوسط بر برخی متغیرهای کنترل گلایسمیک و سطوح پلاسمایی فتوئین آ در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است.مواد و روشها: بدینمنظور 45 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن و شاخص توده بدنی بهترتیب 2/4±9/45 سال و 5/2±5/30 کیلوگرم بر متر مربع) بهصورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین تداومی متوسط (MICT) تقسیم شدند. برنامة تمرینی گروه HIIT، شامل چهار تناوب چهاردقیقهای فعالیت روی چرخ کارسنج ثابت با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب ذخیره بود که با تناوبهای سهدقیقهای استراحت فعال از هم جدا شده بودند. همچنین تمرین گروه MICT، بهصورت 47 دقیقه رکاب زدن با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بود.نتایج: در هر دو گروه HIIT و MICT، کاهش FBS و فتوئین آ معنادار بود (05/0> P)، ولی بین گروههای تمرینی تفاوتی وجود نداشت. بهطور مشابه HOMA-IR و انسولین نیز در هر دو گروه HIIT و MICT بهطور معناداری کاهش یافت (05/0 >P) و میزان کاهش این دو عامل در گروه HIIT بیشتر از گروه MICT بود (05/0 >P). نتیجهگیری: هر دو نوع تمرین HIIT و MICT احتمالاً میتوانند موجب کنترل بهتر شاخصهای گلایسمیک شوند و سطوح پلاسمایی فتوئین آ را کاهش دهند که با توجه به افزایش اولیة آن در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، رویداد مطلوبی بهنظر میرسد. با این حال، در این پژوهش تفاوتی بین دو نوع تمرین در کاهش فتوئین آ مشاهده نشد.
مقاله پژوهشی
ایرج حسین زاده؛ احمد عبدی؛ آسیه عباسی دلویی
چکیده
زمینه و هدف: بافت چربی بهعنوان بزرگترین بافت بدن، با سازوکارهایی که بر طول عمر و اختلالات متابولیکی ناشی از افزایش سن تأثیر دارد، مرتبط است. توزیع و عملکرد بافت چربی بهطور چشمگیری در طول زندگی تغییر میکند. چاقی، عامل خطر مهم برای ایجاد بیماریهای مانند دیابت نوع 2، اختلالات عصبی، آرتروز، سرطان، بیماریهای قلبی- عروقی و کلیوی ...
بیشتر
زمینه و هدف: بافت چربی بهعنوان بزرگترین بافت بدن، با سازوکارهایی که بر طول عمر و اختلالات متابولیکی ناشی از افزایش سن تأثیر دارد، مرتبط است. توزیع و عملکرد بافت چربی بهطور چشمگیری در طول زندگی تغییر میکند. چاقی، عامل خطر مهم برای ایجاد بیماریهای مانند دیابت نوع 2، اختلالات عصبی، آرتروز، سرطان، بیماریهای قلبی- عروقی و کلیوی است که با افزایش سلولهای پیر و اختلالهای قلبی همراه است. تمرینات ورزشی و مکملهای طبیعی ابزار ضروری در مدیریت چاقی و اختلالهای همراه با آن است و میتواند بر طول عمر تأثیر مثبتی داشته باشد. با وجود این، اثر متقابل تمرین هوازی (AT) و ژل رویال (RJ) بر نشانگرهای پیری سلولهای قلبی در موشهای تغذیهشده با رژیم غذایی (HFD) پرچرب بهخوبی شناخته نشده است. بنابراین، این تحقیق با هدف اثر محافظتی AT و RJ بر p16 و p21 سلولهای قلبی موشهای چاق انجام گرفت.مواد و روشها: در این تحقیق تجربی، 45 موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به پنج گروه (9=n): رژیم غذایی عادی (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب-ژل رویال (HFDRJ) و رژیم غذایی پرچرب-تمرین-ژل رویال (HFDTRJ) تقسیم شدند. القای HFD با استفاده از غذای پرچرب شامل 17 درصد پروتئین، 43 درصد کربوهیدرات و 40 درصد چربی انجام گرفت. گروههای مکمل، طی دورة مداخلة روزانه 100 میلیگرم RJ (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) رقیقشده در آب مقطر را بهصورت خوراکی دریافت کردند. برنامة تمرین هوازی شامل دویدن روی نوار گردان با شدت 50-60 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، پنج روز هفته به مدت هشت هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، موشهای صحرایی با ترکیب کتامین و زایلازین بیهوش شدند و بافت قلب پس از استخراج در تانک نیتروژن قرار داده شد و بهمنظور اندازهگیری سطوح بیان ژنی p16 و p21 به آزمایشگاه انتقال داده شد. سطوح بیان ژنی p16 و p21 به روش real- time PCR اندازهگیری شد. دادهها به روش تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 P£ تجزیهوتحلیل شد.نتایج: HFD سبب افزایش معناداری در بیان p16 (001/0P£) و p21 (001/0P£) شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که AT و RJ موجب کاهش معناداری در بیان p16 (بهترتیب 001/0P£ و 001/0P£) و P21 (بهترتیب 001/0P£ و 001/0P£) سلولهای قلبی موشهای صحرایی HFD شد. با وجود این، تعامل AT با RJ تأثیر معناداری بر بیان p16 (989/0P=) و p21 (870/0P=) سلول قلبی موشهای صحرایی HFD نداشت.نتیجهگیری: HFD در موشهای صحرایی به افزایش p16 و p21 و AT و RJ به بهبود بیان ژنهای مربوط به پیری در سلولهای قلبی موشهای صحرایی HFD منجر شد، با وجود این، تعامل AT و RJ بر نشانگرهای پیری سلولی تأثیر نداشت. این دادهها نشان میدهد که چاقی با افزایش نشانگرهای پیری سلولی همراه است و AT و RJ، بهمنزلة مداخلة درمانی مناسب در حیوانات HFD، سبب به تأخیر انداختن فرایند پیری سلولی میشود. اثر تعاملی AT و RJ به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.
علمی - پژوهشی
الهه سادات هاشمی فرد؛ محسن ابراهیمی
چکیده
زمینه و هدف: آب چغندر قرمز منبع غنی از نیترات است. اکسید نیتریک توانایی تحریک گشاد شدن عروق را دارد که سبب افزایش جریان خون به عضله میشود. با توجه به درگیر بودن دستگاه هوازی و بیهوازی در ورزش کاراته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آب چغندر قرمز بر توان هوازی و بیهوازی دختران کاراتهکا بود.مواد و روشها: بدینمنظور 10 دختر کاراتهکا ...
بیشتر
زمینه و هدف: آب چغندر قرمز منبع غنی از نیترات است. اکسید نیتریک توانایی تحریک گشاد شدن عروق را دارد که سبب افزایش جریان خون به عضله میشود. با توجه به درگیر بودن دستگاه هوازی و بیهوازی در ورزش کاراته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آب چغندر قرمز بر توان هوازی و بیهوازی دختران کاراتهکا بود.مواد و روشها: بدینمنظور 10 دختر کاراتهکا سطح باشگاهی در ردة کمربند مشکی دان دو و سه داوطلبانه در یک مطالعة متقاطع، تصادفی و دوسوکور، بررسی شدند. آزمودنیها رأس ساعت 7:30 دقیقة صبح در محل سالن ورزشی حضور پیدا کردند و پس از مصرف آب چغندر قرمز (100 میلیلیتر) یا دارونما (آب زغالاخته)، 90 دقیقه استراحت کرده و رأس ساعت 9 صبح در آزمون شرکت کردند. ابتدا 10 دقیقه گرم کردن پویا شامل راه رفتن و حرکات کششی انجام گرفت، سپس آزمون 9×4، آزمون رست و در انتها آزمون هوازی ویژة کاراته اجرا شد. در این آزمون هوازی آزمودنیها ضربات متوالی به کیسة بوکس را در حالت گارد میزدند. در زمان بازیافت مانند یک درگیری واقعی در حال حرکت بودند. آزمون زمانی پایان مییافت که آزمودنی دیگر قادر به ادامة ضربات نبود. در این صورت زمان ثابت نگه داشته شده و عدد بهدستآمده زمان خستگی و مرحلة آزمون ثبت شد. بین هر کدام از آزمونها سه دقیقه استراحت فعال لحاظ شد. پس از گذشت یک هفته گروههای آزمودنی جابهجا شدند و مجدداً آزمونهای مذکور انجام گرفت. تجزیهوتحلیل آماری با استفاده از آزمون t زوجی و نرمافزار SPSS نسخة 26 گزارش شد.نتایج: نتایج نشان داد که با مصرف آب چغندر قرمز در مقایسه با دارونما توان بیشینه (014/0 P=)، حداقل توان (025/0 P=)، میانگین توان (011/0 P=)، شاخص خستگی (022/0 P=) و شاخص افت سرعت (020/0 P=) در آزمون RAST بهطور معناداری بهبود یافته است. همچنین کاهش معناداری در زمان آزمون چابکی 9×4 (039/0 P=) مشاهده شد. اما تفاوت معناداری در آزمون هوازی ویژة کاراته (099/0 P=) و میزان درک فشار (685/0 P=) مشاهده نشد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مصرف آب چغندر قرمز ممکن است در بهبود عملکرد بیهوازی و چابکی کاراتهکاها مؤثر باشد، هرچند مقدار تغییر در عملکرد هوازی در آزمون ویژة کاراته، چشمگیر نبود. با توجه به نتایج بهنظر میرسد مصرف آب چغندر قرمز میتواند برای این ورزشکاران مفید باشد.