فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
داور رضایی منش
چکیده
زمینه و هدف: آیریزین یک هورمون تحریک شده در اثر فعالیت ورزشی است که بر بافت چربی سفید و بافت چربی قهوه ای اثر گذار است. بر اساس مطالعات انجام شده فعالیت بدنی ضمن افزایش بیان پروتئین هایی مثل فولیستاتین با افزایش مصرف انرژی سبب کاهش وزن می گردد و از این طریق بر شاخص مقاومت بر انسولین تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی ...
بیشتر
زمینه و هدف: آیریزین یک هورمون تحریک شده در اثر فعالیت ورزشی است که بر بافت چربی سفید و بافت چربی قهوه ای اثر گذار است. بر اساس مطالعات انجام شده فعالیت بدنی ضمن افزایش بیان پروتئین هایی مثل فولیستاتین با افزایش مصرف انرژی سبب کاهش وزن می گردد و از این طریق بر شاخص مقاومت بر انسولین تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی آیریزین، فولیستاتین و شاخص مقاومت انسولینی به دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا در مردان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: 33 مرد دارای اضافه وزن (میانگین سنی 11/2±9/22 سال، وزن 1/6±45/82 کیلوگرم، شاخص تودۀ بدنی 22/1±7/26 کیلوگرم بر مترمربع) که توانایی شرکت منظم در فعالیت های بدنی را داشتند به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی ساده به سه گروه تمرین تناوبی شدید 30 ثانیه (HIIT-30)، تمرین تناوبی شدید 60 ثانیه (HIIT-60) و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه اجرا شد. برنامه گروه HIIT-30 شامل 8 وهله 30 ثانیهای دویدن با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه با استراحت 2 دقیقهای در چهار هفته اول، 10 وهله در هفته پنجم و ششم و 12 وهله در هفته هفتم و هشتم بود. برنامۀ تمرین گروه HIIT-60 شامل 4 وهله 60 ثانیهای دویدن با شدت 80 تا 90 درصد ضربان بیشینه با استراحت 4 دقیقهای در چهار هفته اول بود. به منظور رعایت اصل اضافه بار در هفته پنجم و ششم یک وهله و در هفته هفتم و هشتم یک وهله دیگر اضافه شد. در مدت اجرای پژوهش، گروه کنترل برنامه ورزشی منظمی نداشتند. نمونه های خونی برای اندازهگیری آیریزین، فولیستاتین به روش الایزا و تعیین شاخص مقاومت به انسولین گرفته شدند. برای مقایسه میانگین پارامترها از تحلیل واریانس یک طرفه و t زوجی در سطح 05/0P≤ استفاده گردید.
نتایج: ارزیابی درون گروهی دادهها نشان داد که بین پیشآزمون و پسآزمون گروه تمرینات HIIT-30 و گروه تمرینات HIIT-60 در متغیرهای آیریزین و فولیستاتین، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرینات HIIT-30 و HIIT-60 منجر به افزایش معنادار در مقادیر آیریزین (05/0P<) و فولیستاتین (05/0P<) و کاهش معنادار شاخص مقاومت به انسولین (05/0P<) شد. مقایسه تغییرات بین گروهی نشان داد که بین گروه تمرینات HIIT-30 و گروه تمرینات HIIT-60 از نظر تأثیر بر متغیرهای تحقیق، تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دو شیوه تمرین تناوبی شدید 30 و 60 ثانیه ای می تواند از طریق افزایش سطوح آیریزین و فولیستاتین ضمن کاهش اضافه وزن و درمان چاقی باعث بهبود شاخص مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن گردد.
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
محمود تاجیک خاوه؛ محمد رحمانی؛ علی صمدی
چکیده
زمینه و هدف: در جوامع امروزی افراد زیادی از اختلال عملکرد دستگاه تناسلی و ناباروری رنج میبرند. عوامل گوناگونی مانند کمتحرکی، برخی بیماریها و مصرف داروها میتوانند در بروز اختلال باروری نقش داشته باشند و سبب کاهش توان تولید مثلی شوند. از سازوکارهای اصلی اختلال تولید مثل تولید بنیانهای آزاد و افزایش فشار اکسایشی در بافت بیضه ...
بیشتر
زمینه و هدف: در جوامع امروزی افراد زیادی از اختلال عملکرد دستگاه تناسلی و ناباروری رنج میبرند. عوامل گوناگونی مانند کمتحرکی، برخی بیماریها و مصرف داروها میتوانند در بروز اختلال باروری نقش داشته باشند و سبب کاهش توان تولید مثلی شوند. از سازوکارهای اصلی اختلال تولید مثل تولید بنیانهای آزاد و افزایش فشار اکسایشی در بافت بیضه است. تمرین تناوبی سرعتی (SIT) از کارامدترین انواع تمرینات ورزشی از نظر زمانی نسبت به سایر شیوههای فعالیت ورزشی است که برای ارتقای میزان فعالیت بدنی و ورزشی میتواند بهکار رود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر SIT بر وضعیت اکسایشی- ضداکسایشی بیضه و شاخصهای عملکرد تولید مثلی موشهای آزمایشگاهی بزرگ بود.مواد و روشها: در این پژوهش تجربی 16 سر موش بالغ نر آزمایشگاهی بزرگ نژاد ویستار بهطور تصادفی به گروههای کنترل و فعالیت ورزشی تقسیم شدند. سپس گروه فعالیت ورزشی به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه تمرین کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین، بیضة موشها پس از بیهوشی برداشته و به آزمایشگاه منتقل شد و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، ظرفیت تام ضداکسایشی (TAC) و مقادیر مالوندیآلدهید (MDA) و همچنین شاخصهای عملکرد تولید مثلی مهم در بافت بیضه شامل شاخص تمایز لولهای (TDI)، شاخص اسپرمیوژنز (SI) و ضریب تجمعی (RI) تعیین شد. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل در سطح آلفای 05/0 تجزیهوتحلیل شد.نتایج: تحلیل دادهها نشان داد میزان MDA بافت بیضة گروه تمرین نسبت به گروه کنترل در حد معناداری بیشتر بود (001/0P˂). بین دو گروه از نظر فعالیت SOD و مقادیر TAC بافت بیضه تفاوت معناداری وجود نداشت؛ ولی میزان فعالیت GPX در گروه تمرین در حد معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P˂). همچنین تعداد سلولهای لیدیگ، TDI و RI در گروه تمرین در حد معناداری نسبت به گروه کنترل کمتر بود (05/0P˂)؛ ولی از نظر SI بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0˃P).نتیجهگیری: تمرین تناوبی سرعتی ممکن است فشار اکسایشی را در بافت بیضه افزایش دهد و با تأثیر منفی بر شاخصهای مهم اسپرماتوژنیک در بیضه، سبب ایجاد اختلال در عملکرد تولید مثلی شود. انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه با کنترل عوامل اثرگذار و متغیرهای تمرینی (شدت، مدت و حجم تمرین) توصیه میشود.
بیوشیمی و متابولیسم
سهیلا علمدار؛ سید محسن آوندی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید و مکملدهی سیاهدانه بر نیمرخ لیپیدی، قند خون و ترکیب بدن زنان جوان دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها: پژوهش حاضر در قالب طرح نیمهتجربی بهصورت دوسوکور روی 48 نفر از زنان جوان دارای اضافه وزن شهر نیشابور با میانگین و انحراف استاندارد سنی 51/3 ± 41/36 سال و شاخص تودة بدنی ...
بیشتر
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید و مکملدهی سیاهدانه بر نیمرخ لیپیدی، قند خون و ترکیب بدن زنان جوان دارای اضافه وزن بود.مواد و روشها: پژوهش حاضر در قالب طرح نیمهتجربی بهصورت دوسوکور روی 48 نفر از زنان جوان دارای اضافه وزن شهر نیشابور با میانگین و انحراف استاندارد سنی 51/3 ± 41/36 سال و شاخص تودة بدنی 79/0 ± 704/28 کیلوگرم بر متر مربع انجام گرفت. آزمودنیها بهصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پنج نفر بنا به دلایلی از ادامة همکاری انصراف دادند و در نهایت چهار گروه شامل تمرین و مکمل (10n=)، تمرین و دارونما (9 (n=، مکمل (12 (n= و دارونما (12 (n= بودند. دو گروه تمرین به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه (HRmax) تمرین را انجام دادند. افزونبر این، همة گروهها روزانه یک عدد کپسول روغنی حاوی 1000 میلیگرم سیاهدانه یا دارونما (روغن پارافین) پیش از ناهار مصرف کردند. گروه مکمل و دارونما هیچگونه فعالیت ورزشی منظم نداشتند. اندازهگیریهای آنتروپومتریکی و نمونههای خونی در دو نوبت پیشآزمون و پسآزمون انجام گرفت. نمونههای خونی در حالت ناشتا و از ورید بازویی برای ارزیابی سطوح نیمرخ لیپیدی و قند خون جمعآوری شد. بهمنظور بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای تحلیل دادهها و گزارش آنها از آزمون تجزیهوتحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تکمتغیری (ANCOVA) و آزمون تعقیبی SIDAK در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.نتایج: نتایج تفاوت معناداری را بین گروههای تمرین و مکمل، تمرین و دارونما در مقایسه با گروههای مکمل و دارونما پس از شش هفته در کلسترول کل (332/0P=)، تریگلیسیرید (928/0P=)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (86/0P=)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (393/0P=) و قند خون ناشتا (054/0P=) نشان نداد. نتایج آزمون تعقیبی SIDAK نشان داد، رویهمرفته اقدامات صورتگرفته در گروههای آزمایش به کاهش شاخص تودة بدنی، دور کمر، نسبت دور کمر به لگن و درصد چربی بدن منجر شده است. در خصوص شاخص تودة بدنی و درصد چربی بدن گروه تمرین و دارونما عملکرد مطلوبتری داشتند و عملکرد شاخصهای دور کمر و نسبت دور کمر به لگن نیز در گروه مکمل مطلوبتر بود، ولی این تفاوتها از نظر آماری معنادار نبود (05/0≤P) و همة گروههای آزمایش صرفاً نمرة مطلوبتری در شاخصهای ترکیب بدنی، دور کمر، نسبت دور کمر به لگن و درصد چربی بدن نسبت به گروه کنترل (دارونما) نشان دادند (05/0>P).نتیجهگیری: بهنظر میرسد HIIT و مکمل سیاهدانه، هر کدام میتواند در بهبود ترکیب بدن زنان جوان دارای اضافه وزن مؤثر باشد. با این حال، در این پژوهش HIIT و مکمل سیاهدانه بر نیمرخ لیپیدی و قند خون تأثیر معناداری نداشت که پیشنهاد میشود پژوهشهای بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
بیوشیمی و متابولیسم
سعید دباغ نیکوخصلت؛ رامین امیرساسان؛ مصطفی خانی؛ مرتضی نیک خصال
چکیده
زمینه و هدف: مجموعة پروتئینی mTOR در پاسخ به تمرینات مقاومتی با رویکردی هیستولوژیکی افزایش و در تمرینات هوازی با رویکردی سوختوسازی کاهش مییابد. این تغییرات در شرایط ابتلا به دیابت نوع دو و همراه با تمرینات ورزشی میتواند قابل بحث باشد. بدینمنظور لحاظ کردن تمریناتی مانند تمرین تناوبی شدید با دارا بودن ویژگیهای هوازی و بیهوازی ...
بیشتر
زمینه و هدف: مجموعة پروتئینی mTOR در پاسخ به تمرینات مقاومتی با رویکردی هیستولوژیکی افزایش و در تمرینات هوازی با رویکردی سوختوسازی کاهش مییابد. این تغییرات در شرایط ابتلا به دیابت نوع دو و همراه با تمرینات ورزشی میتواند قابل بحث باشد. بدینمنظور لحاظ کردن تمریناتی مانند تمرین تناوبی شدید با دارا بودن ویژگیهای هوازی و بیهوازی و از طرفی مداخلة دیابت نوع دو میتواند تعامل احتمالی mTOR همراه با شاخصهای گلایسمیک و هیستوپاتولوژیکی قلب را به تصویر بکشد. ازاینرو پژوهش حاضر برای تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر مقادیر p-mTOR، T-mTOR و فیبروز بافت قلبی و مقاومت به انسولین موشهای صحرایی دیابتیشده از طریق تزریق استرپتوزوسین انجام گرفت.مواد و روشها: 20 سر موش صحرایی نر بالغ سفید نژاد ویستار در چهار گروه (5n=) کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین سالم و تمرین دیابتی قرار گرفتند. قرارداد تمرین تناوبی شدید پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته روی نوار گردان صورت گرفت. آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معناداری 05/0P< بهمنظور تجزیهوتحلیل آماری استفاده شد.نتایج: هشت هفته تمرین تناوبی شدید به تغییرات معنادار در p-mTOR و T-mTOR بافت قلبی موشهای مبتلا به دیابت نوع دو منجر نشد (05/0P>)؛ با این حال، سبب کاهش معنادار مقادیر مقاومت به انسولین (2/31 درصد نسبت به گروه کنترل دیابتی) و فیبروز بافت قلبی (6/51 درصد نسبت به گروه کنترل دیابتی) موشهای مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهنظر میرسد هشت هفته تمرین تناوبی شدید برای مشاهدة افزایش مقادیر mTOR بافت قلبی در موشهای سالم کافی، ولی در موشهای مبتلا به دیابت نوع دو ناکافی است. همچنین احتمالاً کاهش میزان فیبروز بافت قلبی موشهای مبتلا به دیابت نوع دو، دستکم در طول هشت هفته تمرین تناوبی شدید، مستقل از mTOR بافت قلبی عمل میکند.
فیزیولوژی ورزشی (عمومی)
لیلا یوزباشی؛ پریسا عبدالهی؛ احمد رحمانی؛ اکرم کریمی اصل
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راهکارهای مناسب برای محافظت در برابر تأثیرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از تمرینات ورزشی طولانیمدت و شدید، بهکارگیری تدابیر تغذیهای سالم و استفاده از مکملهای ضداکسایشی است. هدف این پژوهش بررسی اثر مصرف عصارة عناب طی دو نوع تمرین تناوبی و استقامتی شدید بر شاخصهای ضداکسایشی و فشار اکسایشی بافت کبد موشهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از راهکارهای مناسب برای محافظت در برابر تأثیرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از تمرینات ورزشی طولانیمدت و شدید، بهکارگیری تدابیر تغذیهای سالم و استفاده از مکملهای ضداکسایشی است. هدف این پژوهش بررسی اثر مصرف عصارة عناب طی دو نوع تمرین تناوبی و استقامتی شدید بر شاخصهای ضداکسایشی و فشار اکسایشی بافت کبد موشهای صحرایی نابالغ نر بود.مواد و روشها: 72 سر موش نابالغ صحرایی نژاد ویستار با سن 22 روز و میانگین وزنی 475/7 ± 64/60 گرم پس از وزنکشی بهصورت تصادفی به نه گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید (HIT)، تمرین استقامتی شدید (ICT)، عناب، ICT + عناب، ICT + دارونما، HIT + دارونما، HIT + عناب و دارونما تقسیم شدند. پس از یک هفته آشناسازی عمومی و اختصاصی، برنامة تمرین استقامتی شدید شامل دویدن روی نوار گردان به مدت چهار هفته (پنج جلسه در هفته) با مدت و شدت پیشرونده و با رعایت اصل اضافهبار تمرین اجرا شد. بهطوریکه سرعت در هفتة اول برابر 10 تا 18 متر در دقیقه و مدت آن 10-30 دقیقه بود و در هفتة آخر سرعت تمرین به 30 متر بر دقیقه و مدت آن 55-60 رسید. برنامة تمرینی HITنیز در قالب تمرین با الگوی دورههای هفتروزه (شش روز تمرین و یک روز استراحت بهمنظور جلوگیری از بیشتمرینی) انجام گرفت. بر اساس اصل اضافهبار تمرین بهگونهای اعمال شد که سرعت تمرین در هفتة آشناسازی برابر با 10-16 متر در دقیقه و مدت آن یک دقیقه بود و در هفتة آخر سرعت تمرین 36-40 متر در دقیقه (معادل حدود 85% Vo2max) رسید. به گروههای دارونما، گاواژ آب مقطر و به گروههای دارای عناب، گاواژ عصارة عناب با دوز 600 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر موش، روزانه پس از تمرین ارائه شد. اندازهگیری میزان فعالیت آنزیمهای SOD ، GPX و CAT و سطوح MDA و TAC بافت کبد به روش اسپکتروفتومتری و کیت الایزا انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری آنوا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که فعالیت استقامتی شدید و HIT موجب کاهش معنادار میزان MDA شد (05/0P<). هرچند بر میزان فعالیت آنزیمهای ضداکسایشی SOD، GPX و سطوح TAC تأثیر معناداری نداشت (05/0P>). از سویی، تمرین HIT موجب افزایش معنادار آنزیم CAT شد (05/0P<). در گروههای دارای گاواژ عناب، تأثیر معناداری بر میزان آنزیمهای ضداکسایشی SOD، GPX، CAT، TAC و MDA نداشتند (05/0P>).نتیجهگیری: بهنظر میرسد که تمرینات استقامتی شدید و HIT موجب تعدیل شاخصهای اکسایشی و همچنین تمرین HIT، سبب بهبود نشانگر ضداکسایشی CAT در موشهای نابالغ میشود.
حسن نقی زاده؛ فائزه حیدری
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه تمرین و مصرف گیاهان دارویی با خاصیت ضداکسایشی تأثیر بسزایی بر وضعیت ردوکس افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارد، بررسی اثر تعاملی تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین در افراد مبتلا به دیابت نوع دو ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر شاخصهای ...
بیشتر
زمینه و هدف: با توجه به اینکه تمرین و مصرف گیاهان دارویی با خاصیت ضداکسایشی تأثیر بسزایی بر وضعیت ردوکس افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارد، بررسی اثر تعاملی تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین در افراد مبتلا به دیابت نوع دو ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر شاخصهای اکسایشی در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.مواد و روشها: در این تحقیق نیمهتجربی دوسوکور که با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 60 مرد مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا (میانگین سن 05/2 ± 76/38 سال، قد 81/2 ± 53/169 سانتیمتر، شاخص تودة بدنی 56/1 ± 09/31 کیلوگرم بر متر مربع) بهطور تصادفی در چهار گروه تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین، کورکومین و کنترل قرار گرفتند. مداخلة تمرینـی سه جلسه در هفته (شامل 10 مرحله تمرین، هر مرحله شامل 30 ثانیه با شدت 80 - 85 درصد ضربان قلب ذخیره و90 ثانیه استراحت فعال با شدت50 - 55 درصد ضربان قلب ذخیره) و مصرف 2100 میلیگرم کورکومین سه نوبت در روز بـه مـدت دوازده هفتـه انجـام گرفت. نمونهگیری در دو مرحله، پیشآزمون و پسآزمون بهمنظور سنجش غلظت پلاسمایی آنزیم پارااکسوناز-1، آنزیم سوپراکساید دسموتاز، آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و مالون دی آلدئید انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهــای شــاپیرو-ویلک، تحلیــل واریانــس یکراهه و کوواریانس دوراهه در سطح معناداری کمتر از 05/0 تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد اثر تعاملی تمرین و مصرف کورکومین سبب افزایش معناداری پارااکسوناز-1 (014/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (0001/0 P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (023/0P=) و کاهش معناداری مالون دیآلدئید (0001/0P=) شد. همچنین اثر تمرین بهتنهایی بهطور معناداری سطوح سرمی پارااکسوناز-1 (010/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (002/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (015/0P=) را افزایش و مالون دیآلدئید (0001/0P=) را کاهش داد. با این حال، اثر کورکومین بهتنهایی سبب تغییرات معنادار در سطوح سرمی آنزیمهای پارااکسوناز-1 (053/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (092/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (055/0 P=) و مالون دیآلدئید (079/0P=) نشد. بیشترین افزایش معناداری از پیشآزمون تا پسآزمون در پارااکسوناز-1 (26/19 درصد، 0001/0P=)، سوپراکساید دسموتاز (37/18 درصد، 011/0P=)، گلوتاتیون پراکسیداز (20/17 درصد، 0001/0P=) و بیشترین کاهش معناداری در مالون دیآلدئید (47/24 درصد، 014/0P=) در گروه تمرین همراه با مصرف کورکومین مشاهده شد. بیشترین اندازة اثر بر پارااکسوناز-1 (86 درصد)، سوپراکساید دسموتاز (92 درصد)، گلوتاتیون پراکسیداز (81 درصد) و مالون دیآلدئید (88 درصد) اثر تعاملی تمرین و کورکومین بود. نتیجهگیــری: نتایج نشان داد که اثر تمرین بهتنهایی با تغییرات معنادار در سطوح سرمی آنزیمهای ضداکسایشی و شاخص مالون دیآلدئید همراه است، ولی اثر کورکومین با ایجاد تغییرات معنادار همراه نبود. در نهایت یافتة اصلی پژوهش حاضر دلالت بر این دارد که اثر تعاملی تمرین و کورکومین در مقایسه با اثر هر کدام بهتنهایی، برای بهبود فعالیت دستگاه ضداکسایشی و پراکسیدانی بدن مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو مناسبتر است.
شهاب الدین سفال منش؛ ندا خالدی؛ حمید رجبی؛ حسین عسکری
چکیده
هدف: با توجه به تناقضات موجود دربارة نقش عامل رونویسی فعالشدة 3 بهعنوان یک شاخص غیرالتهابی فعالیت میوکاردی در ناهنجاریهای متابولیکی مانند دیابت، پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثر دو تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده بر بیان ژن ATF3 عضلة قلبی موشهای صحرایی دیابتی نر انجام گرفت.روشها: 60 سر موش صحرایی نر 6 هفتهای با میانگین وزنی ...
بیشتر
هدف: با توجه به تناقضات موجود دربارة نقش عامل رونویسی فعالشدة 3 بهعنوان یک شاخص غیرالتهابی فعالیت میوکاردی در ناهنجاریهای متابولیکی مانند دیابت، پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثر دو تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده بر بیان ژن ATF3 عضلة قلبی موشهای صحرایی دیابتی نر انجام گرفت.روشها: 60 سر موش صحرایی نر 6 هفتهای با میانگین وزنی 150 گرم بهصورت تصادفی به پنج گروه دیابتی (D)، دیابت- تناوبی شدید (DIT)، تناوبی شدید (HIIT)، مقاومتی (RT)و دیابت- مقاومتی (DRT)تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید شامل 10 تکرار 1 دقیقهای دویدن روی نوار گردان با 2 دقیقه استراحت و تمرین مقاومتی فزاینده شامل 4 صعود از نردبان مقاومتی همراه وزنه بود. برنامة تمرین، 3 روز در هفته، به مدت 6 هفته همزمان انجام گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با آزمون فیشر و M-ANOVA در سطح معناداری 01/0P≤ انجام گرفت.نتایج: میزان افزایش معنادار بیان ATF3 در دیابت-تناوبی شدید نسبت به دیابت بیشتر بود (001/0P<). بین دو گروه افزایش معنادار (001/0P = ) بیشتر بود، پاسخ فزایندة بیان ژن ATF3 در گروه دیابت تناوبی شدید بهطور معنادار بیشتر از پاسخ بیان ژن ATF3 گروه دیابت –تمرین مقاومتی بود (03/0P =).نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید در مقایسه با تمرین مقاومتی فزاینده سازوکارهای سلولی مولکولی مختلف را بهطور مؤثرتری فعال میکند و احتمالاً موجب کاهش چشمگیر تأثیرات منفی ناشی از بیماری دیابت بر دستگاه قلبی- عروقی میشود.
نائمه دشتی؛ نجمه رضائیان؛ مریم کریمی؛ نگار کورش فرد
چکیده
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 ...
بیشتر
هدف: استئوپونتین، سایتوکاین نوظهور مترشحه از بافت چربی است که با بیماریهای متابولیکی همراه با چاقی مانند مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی استئوپونتین، انسولین، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان جوان کمتحرک چاق و دارای اضافه وزن بود.روشها: 20 زن دارای اضافه وزن و چاق بهطور تصادفی به دو گروه تجربی (میانگین سنی 14/5±4/32 سال و شاخص تودۀ بدنی 12/18±6/33 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (میانگین سنی 33/45±2/35 سال و شاخص تودۀ بدنی 65/58±1/31 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه تجربی در 8 هفته تمرین تناوبی شدید (یک دقیقه تناوب دویدن با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه با 1 دقیقه تناوب استراحت دویدن با شدت 50-60 درصد ضربان قلب بیشینه،20 دقیقه در هر جلسه، 3 بار هفته) شرکت کردند. اندازهگیری شاخصهای خونی و ترکیب بدنی مورد بررسی پیش و پس از اجرای مداخلة تمرین انجام گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها به کمک آزمون کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معناداری آماری ۰۵/۰>P انجام گرفت.نتایج: بنابر نتایج آزمون تی زوجی اجرای تمرینات تناوبی شدید موجب کاهش معنادار سطوح سرمی استئوپونتین (0/0001=P)، وزن (0/0001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P)، در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون شد. با این همه، نتایج آزمون کوواریانس نشان داد تنها تغییرات انسولین (0/039=P)، وزن (0/001=P)، شاخص تودۀ بدنی (0/005=P) و درصد چربی بدن (0/0001=P) بین گروه تمرین و کنترل تفاوتی معنادار داشت. ضمن اینکه، همبستگی معناداری مثبت بین تغییرات سطوح استئوپونتین و تغییرات شاخص تودۀ بدنی (0/0001=P) و درصد چربی بدن (044/0=P) مشاهده شد.نتیجهگیری: تمرینات تناوبی شدید سبب کاهش سطوح سرمی استئوپونتین و بهبود ترکیب بدنی و شرایط متابولیکی شد، بنابراین بهعنوان یک راهکار درمانی مؤثر در زنان جوان چاق و دارای اضافه وزن توصیه میشود.
ندا آقایی بهمن بگلو؛ سعیده شادمهری؛ شیوا جهانی گلبر؛ محمد شرافتی
چکیده
هدف: مسیر کمپلکس یک هدف راپامایسین در پستانداران (mTORC1) از مسیرهای مهم سنتز پروتئین در قلب است که بیماری دیابت میتواند به اختلال در این مسیر منجر شود. هدف از مطالعة حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر محتوای پروتئینهای AKT1، mTOR، P70S6K1، 4EBP1 در بافت عضلانی بطن چپ قلب موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 است.روشها: در این ...
بیشتر
هدف: مسیر کمپلکس یک هدف راپامایسین در پستانداران (mTORC1) از مسیرهای مهم سنتز پروتئین در قلب است که بیماری دیابت میتواند به اختلال در این مسیر منجر شود. هدف از مطالعة حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر محتوای پروتئینهای AKT1، mTOR، P70S6K1، 4EBP1 در بافت عضلانی بطن چپ قلب موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 است.روشها: در این مطالعه، 16 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگوداولی (با میانگین وزن20±300 گرم) انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القای STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به دو گروه تمرین دیابتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ گروه تجربی 4 روز در هفته مطابق برنامة تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین ورزشی HIIT پرداختند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچگونه برنامة تمرینی نداشتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t-مستقل استفاده شد.نتایج: میان محتوای تام پروتئینهای AKT1 (56/0=P)، mTOR (50/0=P)، P70S6K1 (99/0=P) و 4E-BP1 (32/0=P) گروههای تمرین و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بین محتوای فسفریله پروتئینهای AKT1ser473 (25/0=P)، mTORser2448 (74/0=P)، P70S6K1Thr389 (37/0=P) و 4E-BP1Thr37/46 (38/0=P) گروههای تمرین و کنترل تفاوت معناداری دیده نشد.نتیجهگیری: برنامة HIIT بر محتوای تام و فسفریله پروتئینهای AKT1، mTOR، P70S6K1، 4EBP1 بطن چپ قلب موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 اثر معناداری ندارد.
الناز طاهرای راد؛ حمید رجبی
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1397، ، صفحه 1-12
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر تمرین تناوبی با شدت باال در محیط طبیعی و گرم بر تغییرات سطوح سرمی BDNFمردان سالم بود.روشها: در این پژوهش 24 دانشجوی مرد سالم با توجه به برآورد vVO2max به سه گروه تمرین در محیط گرم )8 نفر(، تمریندر محیط طبیعی )8 نفر( و کنترل )8 نفر( به صورت همگن تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه محیط گرم و طبیعی 12 جلسه طیدو هفته متوالی ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر تمرین تناوبی با شدت باال در محیط طبیعی و گرم بر تغییرات سطوح سرمی BDNFمردان سالم بود.روشها: در این پژوهش 24 دانشجوی مرد سالم با توجه به برآورد vVO2max به سه گروه تمرین در محیط گرم )8 نفر(، تمریندر محیط طبیعی )8 نفر( و کنترل )8 نفر( به صورت همگن تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه محیط گرم و طبیعی 12 جلسه طیدو هفته متوالی تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 5 وهله 150 ثانیه دویدن با شدت 90-85 درصد vVO2max روی نوارگردانبود که بین هر وهله 150 ثانیه دویدن با شدت 50 درصد vVO2max به عنوان استراحت فعال قرار داشت. مقادیر BDNF به روشاالیزا سنجیده شد و دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شدند.نتایج: پس از یک جلسه فعالیت مقدار BDNF در دو گروه تمرینی گرم )018/0=P )و طبیعی )045/0=P )در مقایسه با پیشآزمونافزایش معناداری داشت. البته این تغییرات در گروه محیط گرم در مقایسه با محیط طبیعی تفاوت معناداری نداشت )262/0=P.)عالوه بر این در دو گروه تمرینی گرم )001/0=P )و طبیعی )012/0=P )بعد از گذشت دو هفته از فعالیت در مقدار BDNF افزایشمعناداری مشاهده شد. همچنین دو هفته تمرین بر سطوح BDNF بین گروههای تمرینی تفاوت معنادار به وجود نیاورد )267/0=P .)نتیجهگیری: به نظر میرسد که فعالیت تناوبی صرف نظر از اینکه در محیط طبیعی یا گرم انجام شود باعث افزایش مقدار BDNFمیشود.
طلیعه باقری؛ صادق چراغ بیرجندی
دوره 11، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 75-86
چکیده
هدف: C1q/TNF5 آدیپوکاین جدیدی است که در سوخت وساز گلوکز و چربی نقش دارد. تمرین های تناوبی شدید ) HIIT ( یک نوعاز تمرین های تناوبی است که در آن فعالیت های شدید بی هوازی با فواصل استراحت کم شدت به صورت متناوب انجام میشود.هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین های HIIT بر سطوح سرمی C1q/TNF5 ، مقاومت به انسولین و درصد چربی درزنان دارای اضافه وزن بود.روش ...
بیشتر
هدف: C1q/TNF5 آدیپوکاین جدیدی است که در سوخت وساز گلوکز و چربی نقش دارد. تمرین های تناوبی شدید ) HIIT ( یک نوعاز تمرین های تناوبی است که در آن فعالیت های شدید بی هوازی با فواصل استراحت کم شدت به صورت متناوب انجام میشود.هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین های HIIT بر سطوح سرمی C1q/TNF5 ، مقاومت به انسولین و درصد چربی درزنان دارای اضافه وزن بود.روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که در آن، تعداد 28 زن دارای اضافه وزن و غیرفعال به صورتتصادفی به دو گروه مساوی 14 نفرۀ کنترل )سن 526 / 3 ± 142 / 30 و شاخص توده بدنی 882 / 0 ± 742 / 27 کیلوگرم بر مترمربع( وتمرین تناوبی شدید )سن 758 / 2 ± 928 / 29 و شاخص توده بدنی 126 / 1 ± 147 / 28 کیلوگرم بر مترمربع( تقسیم شدند. گروه تمرینتناوبی شدید، دویدن های تناوبی را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه با حداکثر سرعت انجام دادند. نمونه گیری خون 24ساعت قبل از شروع تمرین و 36 ساعت بعدازآن، انجام و سرم حاصل جهت اندازه گیری میزان سرمی C1q/TNF5 و مقاومتانسولینی مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل تحلیل شدند ) 05 / 0P< .)نتایج: هشت هفته تمرین های HIIT باعث کاهش معنی دار میزان سرمی C1q/TNF5 ( 003 / 0 = P (، انسولین ) 009 / 0 = P( و درصدچربی بدن شد ) 003 / 0 = P ( ولی در میزان گلوکز ناشتای خون و مقاومت به انسولین تغییر معنی داری مشاهده نشد ) 05 / 0P> .)نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین های HIIT با کاهش میزان سرمی C1q/TNF5 و انسولین و کاهش درصد چربی بدن میتوانندعوارض اضافه وزن و چاقی را کاهش دهند.
قمر میرزایی امیرآبادی؛ محمدرضا اسد؛ مصطفی رحیمی
دوره 11، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 97-108
چکیده
هدف: چاقی زمینه ساز بروز بیماریهای مختلفی است و رشد بافت چربی با تغییرات عروق زایی آن ارتباط دارد. مطالعات نشانداده اند تمرین های مختلف ورزشی میتوانند در تنظیم عروق زایی بافت چربی اثرگذار باشند؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسیتأثیر دو شیوه تمرین تناوبی شدید ) HIIT ( و تمرین تداومی با شدت متوسط ) MICT ( بر بیان ژن عامل رشد فیبروبلاستی ) FGF-2 ...
بیشتر
هدف: چاقی زمینه ساز بروز بیماریهای مختلفی است و رشد بافت چربی با تغییرات عروق زایی آن ارتباط دارد. مطالعات نشانداده اند تمرین های مختلف ورزشی میتوانند در تنظیم عروق زایی بافت چربی اثرگذار باشند؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسیتأثیر دو شیوه تمرین تناوبی شدید ) HIIT ( و تمرین تداومی با شدت متوسط ) MICT ( بر بیان ژن عامل رشد فیبروبلاستی ) FGF-2 )در بافت چربی احشایی و زیرپوستی در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تعیین شد.روش ها: روش مطالعه حاضر از نوع تجربی بود. نمونه آماری شامل 24 سر موش صحرایی نر ویستار )سن 8 هفتگی و محدودهوزنی 220 - 250 گرم( بودند که به طور تصادفی به گروه های اصلی کنترل پایه، کنترل 8 هفته، تمرین HIIT و تمرین MICT تقسیمشدند. گروه های تمرین ورزشی به مدت 8 هفته و هر هفته 5 جلسه تمرین دویدن روی نوار گردان جوندگان انجام دادند. گروهMICT به مدت 15 تا 60 دقیقه و با شدت 50 تا 75 % اکسیژن مصرفی بیشینه تمرین کردند. گروه HIIT ، 4 تا 8 تناوب یک دقیقه ایبا شدت 70 تا 100 % اکسیژن مصرفی بیشینه و تناوب های استراحت فعال با شدت 50 تا % 70 اکسیژن مصرفی بیشینه را اجراکردند. بافت چربی احشایی و زیرپوستی، 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین برداشته و سنجش بیان ژن FGF-2 با روش Real time PCR انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد که پس از 8 هفته فعالیت ورزشی تداومی با شدت متوسط و تناوبی شدید، میزان بیان ژن FGF-2 در بافتچربی زیرپوستی و بافت چربی احشایی به ترتیب افزایش و کاهش داشت، هرچند این تغییرات معنی دار نبودند ) 05 / 0P> .)نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، به نظر میرسد باوجود عدم تأثیر معنی دار فعالیت ورزشی بر بیان ژن FGF-2 ، پاسخمتفاوت بافت چربی زیرپوستی و احشایی به فعالیت ورزشی، احتمالاً نشان دهنده فعالیت متفاوت آنژیوژنیک این دو بافت باشد.هرچند عوامل مختلف و متعددی در این فرآیند مشارکت دارند که بررسی های بیشتر در این زمینه را می طلبد.
زهرا سلیمانی؛ مقصود پیری
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 1417-1424
چکیده
زمینه و اهداف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر عضله نعلی موشهای دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260، پس از القا دیابت به وسیله ...
بیشتر
زمینه و اهداف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر عضله نعلی موشهای دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، به صورت تصادفی به سه گروه 7 تایی: کنترل، استقامتی تداومی، تناوبی شدید تقسیم شدند، برنامه تمرینی پنج روز در هفته به مدت پنج هفته اجرا شد، هر جلسه برنامه تمرین استقامتی تداومی شامل 40 دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت 65-60درصد VO2max بود. برنامه تمرینی گروه تناوبی شدید شامل چهار تناوب سه دقیقهای با شدت 85 تا 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 تا 35 درصد VO2max بین هر تناوب بود، بیان ژن MYOD به وسیله روش qREAL TIME PCR سنجیده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرین تناوبی شدیدباعث افزایش معنادار بیان ژن MYOD نسبت به گروه استقامتی تداومی (014/0P=) و کنترل شد اما بین دو گروه استقامتی تداومی و کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت (249/0P=) . بحث و نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات تناوبی شدید به سبب شدت بالا، با القاء بیان ژن MYOD احتمالا میتواند مداخله موثری برای کاهش آتروفی عضلانی در بیماران دیابتی باشد در حالی که تمرینات با شدت متوسط با حجم بالا (استقامتی) بر این جنبه از بیماری دیابت اثر معناداری ندارد.
مقصود پیری
دوره 9، شماره 2 ، خرداد 1395
چکیده
سابقه وهدف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر رت های دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260 ، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، ...
بیشتر
سابقه وهدف: به دلیل روند رو به رشد دیابت و عوارض ناشی از این بیماری از جمله آتروفی عضلانی و با توجه به نقش ورزش در کنترل عوارض آن، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن Myodدر رت های دیابتی بود. مواد و روش ها: 21سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن g10±260 ، پس از القا دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین، به صورت تصادفی به سه گروه 7 تایی: کنترل، استقامتی تداومی، تناوبی شدید تقسیم شدند، برنامه تمرینی پنج روز در هفته به مدت پنج هفته اجرا شد، هر جلسه برنامه تمرین استقامتی تداومی شامل30 دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت 65-60درصد VO2max بود. برنامه تمرینی گروه تناوبی شدید شامل چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 90 تا 85 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 تا 35 درصد VO2max بین هر تناوب بود، بیان ژن Myod به وسیله روش qRT PCRسنجیده شد.یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرین تناوبی شدیدباعث افزایش معنادار بیان ژن Myodنسبت به گروه استقامتی تداومی و کنترل شد (p≤0.05) اما بین دو گروه استقامتی تداومی و کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت(P>0.05).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید به سبب شدت بالا، با القاء بیان ژن Myodاحتمالا می تواند مداخله موثری برای کاهش آتروفی عضلانی در بیماران دیابتی باشد در حالی که تمرینات با شدت متوسط با حجم بالا(استقامتی) بر این جنبه از بیماری دیابت اثر معناداری ندارد.
هاجر فاضلی؛ حمید رجبی؛ سیدرضا عطارزاده حسینی؛ هاشم خدادادی
دوره 6، شماره 2 ، اردیبهشت 1392
چکیده
هدف: اپلین یکی از آدیپوکاینهایی میباشد که از بافت چربی ترشح و موجب کاهش مقاومت انسولین میشود. با توجه به نقش ورزش بر مقاومت انسولین ، هدف این تحقیق مشاهده تغییرات سرمی اپلین، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و حساسیت انسولینی بعد از هشت تمرین تمرین تناوبی شدید در زنان دارای اضافه وزن بود. روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق شامل ...
بیشتر
هدف: اپلین یکی از آدیپوکاینهایی میباشد که از بافت چربی ترشح و موجب کاهش مقاومت انسولین میشود. با توجه به نقش ورزش بر مقاومت انسولین ، هدف این تحقیق مشاهده تغییرات سرمی اپلین، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و حساسیت انسولینی بعد از هشت تمرین تمرین تناوبی شدید در زنان دارای اضافه وزن بود. روششناسی: آزمودنیهای این تحقیق شامل 40 نفر از زنان دارای اضافهوزن (شاخص توده بدن بین 25 تا 9/29 کیلوگرم بر مترمربع) با میانگین سنی 78/3± 55/29 سال بودند که به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید و کنترل تقسیم بندی شدند. تمرین به این صورت بود که آزمودنیها در هر جلسه، 12 وهلهی 30 ثانیه ای شامل 15 ثانیه دویدن با 120 درصد حداکثر سرعت هوازی خود و 15 ثانیه استراحت را انجام دادند. این پروتکل 3 جلسه در هفته، به مدت 8 هفته انجام شد. سطوح سرمی اپلین، انسولین و گلوکز قبل و 48 ساعت بعد از تمرین اندازهگیری شد. شاخص مقاومت و حساسیت انسولین نیز از طریق معادله محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها نیز با استفاده از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0>P صورت گرفت. نتایج: اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید باعث هیچگونه تغییر درونگروهی و بینگروهی معنیداری در متغیرهای مورد بررسی نشد (05/0≤P). بحث و نتیجهگیری: انجام تمرین تناوبی شدید با حجم کم تاثیری بر میزان اپلین سرم نداشته و برای بهبود مقاومت انسولینی زنان دارای اضافه وزن توصیه نمی شود، گرچه با توجه تحقیقات کم و متناقض در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتری احساس می-شود.