علمی - پژوهشی
اکرم شریفی مقدم؛ فائزه ناصرخانی
چکیده
هدف: پیش آماده سازی ایسکمی، ممکن است اثرات مثبت بر عملکرد افراد داشته باشد که منجر به افزایش ظرفیت اجرادر ورزش شود. لذا هدف از این پژوهش، بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود.روش ها: شانزده دختر )میانگین سن 60 / 0± 78 / 20 سال و وزن 03 / 10 ± 94 / 55 کیلوگرم( در یک طرح متقاطع تصادفیدر دو گروه تجربی )پیش آماده ...
بیشتر
هدف: پیش آماده سازی ایسکمی، ممکن است اثرات مثبت بر عملکرد افراد داشته باشد که منجر به افزایش ظرفیت اجرادر ورزش شود. لذا هدف از این پژوهش، بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود.روش ها: شانزده دختر )میانگین سن 60 / 0± 78 / 20 سال و وزن 03 / 10 ± 94 / 55 کیلوگرم( در یک طرح متقاطع تصادفیدر دو گروه تجربی )پیش آماده سازی شامل چهار دور پنج دقیقهای انسداد با پنج دقیقه جریان مجدد، سپس اجرای دوآزمون وینگیت( و کنترل )پیش آماده سازی نمایشی شامل چهار دور پنج دقیقهای بستن کاف بدون اعمال فشار، سپساجرای دو آزمون وینگیت( قرار گرفتند. میزان درک فشار، بلافاصله پس از آخرین مرحله ایسکمی و هر آزمون وینگیتاندازه گیری شد. دادهها با استفاده از آزمون تحل ل وار انس با اندازه گ ریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی ی ی یداری 05 / p>0 تحلیل شد.نتایج: نتایج نشان داد که توان اوج در گروه تجربی نسبت به کنترل در آزمون دوم وینگیت به طور غیرمعنی دار بیشتربود ) 05 / p>0 (. بین شاخصهای میانگین و حداقل توان و ضربان قلب تمرین، بین دو گروه مختلف کنترل و تجربی تفاوتمعنی داری وجود نداشت ) 05 / p<0 (. درک فشار در گروه تجربی، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کمتر بود.)p>0/05(نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، اجرای پیش آماده سازی ایسکمی، با شدت و مدت اعمال شده در این پژوهش،تأثیری بر برونده توان بی هوازی در دختران ورزشکار نداشت. به نظر میرسد که پیش آماده سازی ایسکمی، قبل ازحرکات توانی در دانشجویان دختر ورزشکار باید با شدت و مدت بیشتر و در اندامهای با حجم عضلانی بزرگتر اعمال شود،تا اثرات بیشتری به دنبال داشته باشد.
علمی - پژوهشی
احمد رضا یوسف پور دهاقانی؛ رضا قراخانلو؛ زهرا رضاسلطانی
چکیده
هدف: بررسی ساز و کارهای عصبی در پی اختلال در خواب، به منظور شناخت آثار نامطلوب این اختلال، بر عملکردهایمرتبط با سیستم عصبی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این مقاله در نظر دارد تا به بررسی تأثیر 30 ساعت محرومیتاز خواب، بر امتیاز تیراندازی و تحریک پذیری قشری نخاعی عضلات برجستگی تنار در سربازان بپردازد.روش ها: یازده نفر از سربازان یک ...
بیشتر
هدف: بررسی ساز و کارهای عصبی در پی اختلال در خواب، به منظور شناخت آثار نامطلوب این اختلال، بر عملکردهایمرتبط با سیستم عصبی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این مقاله در نظر دارد تا به بررسی تأثیر 30 ساعت محرومیتاز خواب، بر امتیاز تیراندازی و تحریک پذیری قشری نخاعی عضلات برجستگی تنار در سربازان بپردازد.روش ها: یازده نفر از سربازان یک مرکز آموزشی نظامی، به روش انتخاب خوشهای و تصادفی برگزیده و در دو مرحلهکنترل و تجربی، با بهره گیری از روش آزمایشگاهی تحریک مغناطیسی مغز، با استفاده از دستگاه محرک مغناطیسیمدترونیک و ثبت نمره تیراندازی با تفنگ بادی، قبل و بعد از 30 ساعت محرومیت از خواب مورد مطالعه قرار گرفتند.میانگین و دامنه اختلافات، با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری t همبسته بررسی شد.نتایج: سی ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار امتیاز تیراندازی ) 003 / p=0 ( و افزایش معنی داردامنه برانگیختگی تحریک قشری نخاعی ) 009 / p=0 ( شد، اما تغییرات هدایت مرکزی و هدایت مرکزی تسهیل شدهآزمودنیهای این پژوهش، از نظر آماری معنی دار نبود ) 98 / p=0 و 15 / .)p=0نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، 30 ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار نمره تیراندازیمیشود؛ و از آنجایی که هرگونه افزایش و یا کاهش معنیدار میزان تحریکپذیری بر عملکرد بهینه دستگاه عصبی تأثیرمیگذارد، لذا میتوان گفت که کاهش نمره تیراندازی، احتمالاً به اختلال در میزان تحریک پذیری عصبی مشاهده شدهمرتبط باشد.
علمی - پژوهشی
ماندانا غلامی؛ ریحانه تطهیری مقدم
چکیده
هدف: از بین هورمون های مهم جنسی که تغییرات در غلظت آنها با پاتوژنز بیماری های مختلف مرتبط است، می توان بهگلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی ) SHBG ( و استرادیول اشاره کرد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفتهتمرین مقاومتی منتخب بر سطوح سرمی استرادیول، SHBG و ترکیب بدن در زنان پیش یائسه دارای اضافه وزن بود.روشها: بیست زن پیش یائسه دارای اضافه ...
بیشتر
هدف: از بین هورمون های مهم جنسی که تغییرات در غلظت آنها با پاتوژنز بیماری های مختلف مرتبط است، می توان بهگلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی ) SHBG ( و استرادیول اشاره کرد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفتهتمرین مقاومتی منتخب بر سطوح سرمی استرادیول، SHBG و ترکیب بدن در زنان پیش یائسه دارای اضافه وزن بود.روشها: بیست زن پیش یائسه دارای اضافه وزن، به دو گروه تجربی )میانگین سنی 11 / 2± 3/ 44 سال( و کنترل )میانگینسنی 37 / 3± 5/ 42 سال( تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه، تمرینات ورزشی مقاومتی باتراباند را انجام دادند. تمرینات مقاومتی شامل 16 حرکت برای بالاتنه، تنه و پایین تنه بود. هر حرکت با 10 تکرار، 3 نوبتو 2 دقیقه استراحت بین نوبت ها و یک دقیقه استراحت بین حرکات اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین،نمونههای خونی جمع آوری و سطوح متغیرهای مورد نظر ) SHBG و استرادیول( به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها باآزمون آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.نتایج: نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که افزایش SHBG و کاهش درصد چربی بدن در گروه تمرین معنادار، ولیتغییرات سطوح سرمی استرادیول گروه ها از نظر آماری فاقد معنا است.نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر می رسد که انواع مختلف تمرینات ورزشی، نقش مهمی در تعدیل سطوحهورمون های جنسی ایفا می کنند. بر مبنای نتایج این پژوهش، احتمالاً تمرینات مقاومتی با تراباند اثرات مثبتی بر تعدیلسطوح هورمون-های جنسی زنان دارای اضافه وزن دارد.
علمی - پژوهشی
جواد وکیلی؛ رامین امیرساسان؛ عذراء نورمحمدی
چکیده
هدف: استفاده از مداخلات تغذیهای مانند مکملهای غذایی به منظور جلوگیری از بروز زود هنگام خستگی، فشارهایناشی از فعالیت بدنی و بهبود عملکرد در هنگام مسابقه توصیه شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفتهتمرین HIIT با مکملدهی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، ...
بیشتر
هدف: استفاده از مداخلات تغذیهای مانند مکملهای غذایی به منظور جلوگیری از بروز زود هنگام خستگی، فشارهایناشی از فعالیت بدنی و بهبود عملکرد در هنگام مسابقه توصیه شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفتهتمرین HIIT با مکملدهی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد وزن 7/ 9± 30 / 77کیلوگرم، سن 5/ 3± 01 / 33 سال و درصد چربی 7/ 3± 39 / 36 % به صورت هدفمند، در چهار گروه مکمل، تمرین مکمل،تمرین و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین HIIT به مدت چهار هفته و سه جلسه در هفته و در هر جلسه 4 تا 6 نوبت وهر نوبت 30 ثانیه دوی سرعت با MHR %80 و 270 ثانیه پیاده روی سریع برای گروه های تمرینی اجرا شد. آزمودنی هایگروه های مکمل و تمرین مکمل به مدت چهار هفته، هر روز یک عدد کپسول 500 میلی گرمی مکمل جینسینگ مصرفکردند. درصد چربی، به روش سه نقطهای جکسون و پولاک، حداکثر توان بی هوازی ) PPO (، میانگین توان ) MPP ( وشاخص خستگی ) FI ( با آزمون وینگیت 30 ثانیه ای و سنجش Vo2max با تست پله کوئین سنجیده شد. داده ها در نرمافزار Spss22 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با سطح معناداری 5 صدم تحلیل گردید.نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مصرف مکمل ج نس نگ به همراه تمرینات HIIT ، بر توان هوازی بیشینه، ی یاوج توان بی هوازی، متوسط توان بی هوازی، حداقل توان بی هوازی، وزن، درصد چربی، نسبت دور کمر به دور باسن،بعد از کنترل اثر متغیر همپراش، تفاوت معناداری بین چهار گروه مکمل، تمرین مکمل، تمرین و کنترل وجود داشتp>0/05( (، اما در متغیر توده بدون چربی تفاوت معناداری مشاهده نشد ) 05 / .)p<0نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر میرسد که تمر ن تناوبی شدید همراه با مکمل دهی ج نس نگ می تواند در ی ی یبهبود توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی )درصد چربی، وزن، نسبت دور کمر به باسن و BMI ( زنان دارای اضافه وزنو چاق مؤثر باشد.
علمی - پژوهشی
ارزو اسکندری شهرابی؛ رحمان سوری؛ سیروس چوبینه؛ زهره مظاهری تیرانی
چکیده
هدف: نشان داده شده که فعالیت ورزشی در بیشتر گونه های جانوری به افزایش و بهبود شاخصهای عملکردی قلبی منجر می شود. به نظر میرسد که به دنبال انواع فعالیت ورزشی ظرفیت خود نوزایی قلبی از طریق افزایش تشکیل کاردیومیوسیتهای جدید افزایش مییابد. مطالعه حاضر تاثیر تمرینات تناوبی شدید و تداومی بر عملکرد سلول های بنیادی و ظرفیت خود نوزایی ...
بیشتر
هدف: نشان داده شده که فعالیت ورزشی در بیشتر گونه های جانوری به افزایش و بهبود شاخصهای عملکردی قلبی منجر می شود. به نظر میرسد که به دنبال انواع فعالیت ورزشی ظرفیت خود نوزایی قلبی از طریق افزایش تشکیل کاردیومیوسیتهای جدید افزایش مییابد. مطالعه حاضر تاثیر تمرینات تناوبی شدید و تداومی بر عملکرد سلول های بنیادی و ظرفیت خود نوزایی قلبی را بررسی میکند.روش شناسی: 24 عدد رت ویستار نر بالغ به سه گروه تمرین تناوبی شدید ،تداومی و کنترل تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی 5 روز در هفته و 6 هفته اجرا شد. بافت قلب استخراج و مقادیر c-Kit و Ki67 به روش ایمونوهیستوشیمی و بیان ژن Nkx2.5به روش RealTime-PCR آنالیز شد. روش اماری تحلیل واریانس یک طرفه با معناداری )05/0(P≤ استفاده شد. نتایج: افزایش معنادار سلولهای مثبت c-Kit در گروه تمرین HIIT )00/0(P≤ و در گروه تداومی )0۱۸/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروه HIIT بیشتر بود. افزایش معنادار سلول های مثبتKi67 در گروه تمرین HIIT )00/0(P≤ و گروه تداومی )05/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروهHIIT بیشتر بود. همچنین افزایش معنادار بیان ژن Nkx2.5در گروه تمرین HIIT )015/0(P≤و در گروه تداومی )03/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروه تداومی بیشتر بود. بحث و نتیجه گیری:به نظر می رسدتمرینات ورزشی از طریق افزایش تکثیر سلولهای بنیادی در قلب بازسازی قلب را آغاز کرده و متعاقب آن تمایزc-Kit را فعال و بیان ژن Nkx2.55 را که دو عامل اصلی رونویسی اولیه دودمان قلب هستند افزایش میدهد؛ که موجب تولید سلولهای جدید قلب میشود.
علمی - پژوهشی
علی برزگری؛ شادمهر میردار؛ محمد رعنایی
چکیده
هدف: نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK (، یکی از قویترین کارسینوژنهای تنباکو است که با تغییر در آزادسازیماکروفاژهای مرتبط با تومور ) TAM ( در القای سرطان ریه مؤثر است. هدف از این مقاله، تأثیر تمرین شنا و قرارگیریدر معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK ( بر پاسخ ایمونوهیستوشیمیایی ماکروفاژهای مرتبط با تومور درموشهای صحرایی است.روشها: ...
بیشتر
هدف: نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK (، یکی از قویترین کارسینوژنهای تنباکو است که با تغییر در آزادسازیماکروفاژهای مرتبط با تومور ) TAM ( در القای سرطان ریه مؤثر است. هدف از این مقاله، تأثیر تمرین شنا و قرارگیریدر معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK ( بر پاسخ ایمونوهیستوشیمیایی ماکروفاژهای مرتبط با تومور درموشهای صحرایی است.روشها: بدین منظور 46 سر موش صحرایی نر بالغ ویستار به صورت تصادفی به پنج گروه تمرین، تمرین+ ،NNK، NNKحلال و کنترل دسته بندی شدند. گروه های تحت القای NNK به صورت زیر جلدی 1 بار در هفته و به میزان 5/ 12 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در 12 هفته NNK دریافت کردند. گروه های تمرین نیز به مدت 12 هفته به شنا زیر بیشینهپرداختند. بیان ماکروفاژهای مرتبط با تومور در بافت ریه با روش ایمونوهیستوشیمی اندازه گیری شد. با استفاده از تحلیلواریانس یک-طرفه و آزمون پیگیری توکی در سطح معنی داری 05 / P≥0 استفاده شد.نتایج : نتایج نشان داد که بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM در گروه تمرین نسبت به گروه P= 0/001( NNK (، بهطور معنیداری کمتر بود ) 92 %(. بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM نیز در گروه تمرین+ NNK نسبت به گروه NNKP=0/001( ( به طور معنیداری کمتر بود ) 92 %(. علاوه بر این، بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM در گروه NNK ، نسبتبه گروه حلال ) 001 / P= 0 ( به طور معنیداری بیشتر بود ) 766 %(.نتیجه گیری: به طور کلی میتوان اذعان داشت که تمرین ورزشی منظم هوازی زیر بیشینه، در مهار آثار التهابی ریه ناشیاز القای NNK با کاهش میزان فعالیت ماکروفاژهای مرتبط با تومور نقش مؤثری دارد.
علمی - پژوهشی
سید محسن آوندی؛ مرجانه زاهدی
چکیده
هدف: با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس )ام.اس( و نقش اینترلوکین 17IL-17( ( در فرآیند دمیلینه شدن سلول های عصبی، هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین یوگا، بر سطوح سرمی ،IL-17درصد چربی بدن و قدرت عضلانی زنان مبتلا به ام.اس است.روش ها: به این منظور، تعداد 16 زن مبتلا به ام.اس )میانگین سن 7/ 7± 8/ 37 سال، قد 4/ 7± ...
بیشتر
هدف: با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس )ام.اس( و نقش اینترلوکین 17IL-17( ( در فرآیند دمیلینه شدن سلول های عصبی، هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین یوگا، بر سطوح سرمی ،IL-17درصد چربی بدن و قدرت عضلانی زنان مبتلا به ام.اس است.روش ها: به این منظور، تعداد 16 زن مبتلا به ام.اس )میانگین سن 7/ 7± 8/ 37 سال، قد 4/ 7± 7/ 161 سانتیمتر و وزن70/7±18/2 کیلوگرم( با 4EDSS > انتخاب و به طور تصادفی، به دو گروه تمرینی یوگا ) n=8 ( و کنترل ) n=8 ( تقسیمشدند. گروه تجربی، به مدت 8 هفته ) 3 جلسه در هفته(، در جلسات تمرین یوگا شرکت کرده و گروه کنترل، فعالیتمعمول روزانه خود را ادامه داد. نمونههای خونی، 48 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری شد و برایارزیابی سطوح سرمی IL-17 ، از کیتهای الایزا استفاده شد. اندازه گیری درصد چربی بدن، از روش بیوالکتریکال ایمپدانسو با دستگاه تحلیل گر ترکیب بدن و قدرت عضلانی با استفاده از نیروسنج دیجیتالی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماریدادهها، از طریق آزمون t مستقل، در سطح معنی داری 05 / p≤0 و با استفاده از نرمافزار SPSS 22 انجام گرفت.نتایج: دادهها نشان داد که سطح IL-17 در گروه تجربی، پس از 8 هفته تمرین، کمتر از پیشآزمون بود ) 001 / ،)p=0ولی تغییرات در گروه کنترل، معنی دار ) 825 / p=0 ( نبود. میزان قدرت عضلانی، در گروه تجربی در پسآزمون، نسبت بهپیشآزمون افزایش یافت ) 002 / p=0 (. در میزان درصد چربی بدن آزمودنیها، تغییر معنی داری مشاهده نشد ) 513 / .)p=0نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، هشت هفته تمرین یوگا، ممکن است از طریق کاهش سطوح سرمی ،IL-17نقش مهمی در کمک به بهبود وضعیت بیماران مبتلا به ام.اس داشته باشد.
علمی - پژوهشی
یحیی محمدنژادپناه کندی؛ حسن متین همایی؛ محمدعلی آذربایجانی
چکیده
هدف: همواره تلومرها و طول آنها، به عنوان بیومارکر های مهم در روند عمر مورد توجه قرار گرفتهاند. کوتاه شدگی طولتلومر و فعالیت تلومراز، با استرسهای روانی و فاکتورهای خطرزا ارتباط تنگاتنگی دارند. لذا این مقاله، در نظر دارد تا بهبررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی تناوبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین متصل به تلومرمردان ...
بیشتر
هدف: همواره تلومرها و طول آنها، به عنوان بیومارکر های مهم در روند عمر مورد توجه قرار گرفتهاند. کوتاه شدگی طولتلومر و فعالیت تلومراز، با استرسهای روانی و فاکتورهای خطرزا ارتباط تنگاتنگی دارند. لذا این مقاله، در نظر دارد تا بهبررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی تناوبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین متصل به تلومرمردان جوان غیر فعال بپردازد.روش ها: تعداد 20 مرد جوان غیر فعال، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین ) 10 نفر( و کنترل ) 10 نفر( تقسیمشدند. م انگ ن سن، وزن و قد آزمودنیها، به ترت ب برای گروه تمرین 93 / 0 ± 9/ 21 سال، 27 / 6 ± 35 / 78 کیلوگرم و ی ی ی3/48 ± 178/3 سانتیمتر و برای گروه کنترل 53 / 0 ± 6/ 22 سال، 13 / 9 ± 13 / 72 کیلوگرم و 01 / 6 ± 9/ 180 سانتی متربود. پروتکل تمرینی به مدت هشت هفته و به صورت سه جلسه در هفته اجرا شد. مدت هر جلسه تمرین، 80 دقیقه بودکه بخش اول آن شامل دویدن تناوبی روی نوار گردان و بخش دوم آن تمرین مقاومتی بود که برای گروه تمرین تعیینشد. ن م ساعت قبل از اول ن جلسه تمرین و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، 10 م لی ل تر خون از ورید بازویی ی ی ی یآزمودنیها گرفته شد. جهت اندازه گیری طول تلومر از واکنش Real time – PCR ، برای سنجش فعالیت آنزیم تلومراز ازروش TRAP و برای سنجش TRF2 ، از روش الایزا استفاده شد. برای تجزیه و تحل ل داده ها، از آزمون t )مستقل و وابسته( یاستفاده و سطح معنیداری در همه آزمونها 05 / P≥0 در نظر گرفته شد.نتایج: طول تلومر، فعال ت تلومراز و پروتئین متصل به تلومر در گروه تمرین، قبل و بعد از فعالیت، افزایش معنی داری یمشاهده شد، اما در گروه کنترل، هیچگونه رابطه ای قبل و بعد از اندازه گیری وجود نداشت. نتایج تی مستقل نشان میدهدکه تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرین و کنترل در طول تلومر ) 87 / p=0/022 ،t = 3 (، فعال ت تلومراز ) 107 / t = 5 ، یp=0/001 ( و مقادیر پروتئین متصل به تلومر ) 463 / p=0/014 ،t = 2 ( وجود دارد.نتیجه گیری: هشت هفته تمرین ترکیبی، باعث افزایش معنی دار طول تلومر و افزایش فعالیت تلومراز آزمودنی ها شد.بنابراین، به نظر می رسد که هشت هفته تمرین می تواند تأث ر مطلوبی بر تغییرات زیستی تلومر داشته باشد. نتایج، یاهمیت فعالیت ورزشی منظم، در کنترل روند پیری و کاهش خطر ابتلا به بیماری های مرتبط با افزایش سن را نشانداد. همچنین، فعالیت ورزشی منظم، یک مداخله گر قوی برای افزایش طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئینمتصل به تلومر می باشد.
علمی - پژوهشی
لیلا حجت الاسلامی؛ وحید تادیبی؛ ناصر بهپور
چکیده
هدف: فشار خون یکی از عوامل ایجاد بیماری های قلبی عروقی می باشد که سلامت افراد جامعه را تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف از این مقاله، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی متوسط بر فشار خون، نیتریک اکساید و آپلین در زنان مبتلابه پیش پرفشاری خون است.روش ها: بیست و چهار زن 30 تا 45 ساله مبتلاء به پیش پرفشاری خون )فشار 139 روی 89 (، به طور تصادفی به دوگروه هوازی ...
بیشتر
هدف: فشار خون یکی از عوامل ایجاد بیماری های قلبی عروقی می باشد که سلامت افراد جامعه را تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف از این مقاله، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی متوسط بر فشار خون، نیتریک اکساید و آپلین در زنان مبتلابه پیش پرفشاری خون است.روش ها: بیست و چهار زن 30 تا 45 ساله مبتلاء به پیش پرفشاری خون )فشار 139 روی 89 (، به طور تصادفی به دوگروه هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی سه جلسه در هفته بود. به طوری که در هفته اول، آزمودنی ها به مدت30 دقیقه با 50 درصد ضربان قلب ذخیره دویدند و با گذشت زمان، با افزایش شدت تمرین در هفته هشتم، مدت تمرین45 دقیقه و شدت آن به 55 درصد رسید. اندازه گیری فشار خون و نمونه گیری خون، یک روز پیش از نخستین مرحله و48 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین انجام شد. سطوح سرمی آپلین و نیتریک اکساید با استفاده از کیت های تجاری، بهروش الایزا اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح معناداریp>0/05 صورت گرفت.نتایج: پس از 8 هفته فعالیت هوازی، سطوح سرمی آپلین و نیتریک اکساید در گروه تمرین افزایش معناداری داشتند، درصورتی که فشار خون کاهش معناداری داشت ) 05 / .)P≥0نتیجه گیری: به نظر می رسد، 8 هفته تمرین هوازی متوسط، می تواند با افزایش سطوح سرمی نیتریک اکساید و آپلینباعث کاهش فشار خون زنان میانسال مبتلا به پیش پرفشاری خون شود.
علمی - پژوهشی
مهدی طاهری گندمانی؛ محمد فرامرزی؛ ابراهیم بنی طالبی؛ روح الله همتی
چکیده
هدف: سالمندی با اختلالات عمومی در متابولیسم چربی و عوامل التهابی همراه است که به آترواسکروز منجر میشود.هدف از این مقاله، بررسی تاثیر دو نوع تمرین مقاومتی شدید و متوسط بر MicroRNA های مرتبط با انتقال معکوسکلسترول در موش های سالمند است.روش ها: سی سر موش صحرایی نر نژاد ویستار مسن ) 23 ماهه(، به صورت تصادفی براساس وزن موشها در شروعپژوهش در دو ...
بیشتر
هدف: سالمندی با اختلالات عمومی در متابولیسم چربی و عوامل التهابی همراه است که به آترواسکروز منجر میشود.هدف از این مقاله، بررسی تاثیر دو نوع تمرین مقاومتی شدید و متوسط بر MicroRNA های مرتبط با انتقال معکوسکلسترول در موش های سالمند است.روش ها: سی سر موش صحرایی نر نژاد ویستار مسن ) 23 ماهه(، به صورت تصادفی براساس وزن موشها در شروعپژوهش در دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل، شامل گروه تمرین مقاومتی با شدت متوسط ) n=10 (، تمرین مقاومتی باشدت بالا ) n=10 ( و گروه کنترل ) n=10 ( قرار گرفتند. تمرین مقاومتی، شامل 8 هفته تمرین مقاومتی نردبان با شدتزیاد ) 80 % از MVCC ( و شدت متوسط ) 60 % از MVCC ( و 5 روز در هفته بود. بعد از دوره تمرین بیان miR-33a وmiR-144 و بیان پروتئین ABCA1 به روش RT–PCR اندازهگیری شد. تجزیه تحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوا باسطح معنی داری ) 05 / P≥0 ( انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد، میزان بیان miR-33a و miR-144 دو گروه مقاومتی شدید و مقاومتی متوسط به طور معنیداری،کمتر از گروه کنترل بود و میزان بیان mRNA ژن ABCA1 گروه مقاومتی شدید، پس از هشت هفته تمرین افزایشمعنیداری داشت ) 05 / p>0 (. البته تفاوت میزان بیان miR-33a و miR-144 متعاقب تمرین مقاومتی شدید و متوسطمعنیدار نبود ) 05 / p<0 (. با این حال، در باره بیان mRNA ژن ABCA1 تفاوت معنی داری در دو گروه مقاومتی شدید ومتوسط مشاهده شد.نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت متوسط یا شدید می تواند با کاهش بیان miR-33a و miR-144افزایش بیان mRNA ژن ABCA1 در بهبود وضعیت تصلب شرایین افراد سالمند مؤثر واقع شود.